کلمه جو
صفحه اصلی

daddy


معنی : بابا، باباجان
معانی دیگر : (عامیانه) پدر، دادا

انگلیسی به فارسی

(عنوان عامیانه dad ) بابا


بابا، باباجان


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
حالات: daddies
• : تعریف: (informal) father.
مشابه: father, pop

- Little boy, where is your daddy?
[ترجمه ترگمان] پسر کوچولو، بابات کجاست؟
[ترجمه گوگل] پسر کوچولو، پدرت کجاست؟

• father, papa, dad
your daddy is your father; an informal word, used by children.

مترادف و متضاد

بابا (اسم)
father, dad, baba, pal, daddy, pa, papa, grandpa

باباجان (اسم)
daddy

جملات نمونه

1. Dear Daddy, I may find a prince someday, but you will always be my king.
[ترجمه نازی] پدر عزیزم ، شاید من یک روزی شاهزاده ای پیدا کنم ، اما تو همیشه شاه من می مانی
[ترجمه ترگمان]پدر عزیز، شاید روزی یک شاهزاده پیدا کنم، اما تو همیشه شاه من خواهی بود
[ترجمه گوگل]بابا عزیزم، ممکن است روزی یک شاهزاده پیدا کنم، اما من همیشه شاه خواهم شد

2. Daddy, can I have some money?
[ترجمه ترگمان]بابا، میتونم یکم پول داشته باشم؟
[ترجمه گوگل]بابا، آیا می توانم پول داشته باشم؟

3. Daddy, if I go to bed now will you tuck me in?
[ترجمه ترگمان]بابا، اگه من برم بخوابم، تو منو می بری اونجا؟
[ترجمه گوگل]بابا، اگر من به رختخواب بروم، آیا به من می آیید؟

4. Actor John Goodman played Melanie Griffith's sugar daddy in the film.
[ترجمه ترگمان]بازیگر جان گودمن نقش ملانی گریفیث را در فیلم بازی کرد
[ترجمه گوگل]جان گودمن بازیگر نقش مکمل زن شیری ملاانی گریفیت در فیلم بازی کرد

5. Mummy and Daddy will be back soon.
[ترجمه ترگمان]مامان و بابا به زودی برمیگردن
[ترجمه گوگل]مومیایی و بابا به زودی باز خواهند گشت

6. Why didn't Daddy let me keep the ten dollars?
[ترجمه ترگمان]چرا پدر به من اجازه نداد که ده دلار را نگه دارم؟
[ترجمه گوگل]چرا پدرم اجازه نداد ده دلار را نگهدارم؟

7. Uncle Sebastian used to tease Mother and Daddy unmercifully that all they could produce was girls.
[ترجمه ترگمان]عمو سباستین همیشه با پدر و مادرم طوری رفتار می کرد که تنها چیزی که می توانستند تولید کنند دختران بود
[ترجمه گوگل]عمو سباستین با عصبانیت به مادر و بابا خیانت کرد که همه آنها می توانند دختر باشند

8. They hit it off straight away, Daddy and Walter.
[ترجمه ترگمان] \"اونا مستقیم انداختنش بیرون، بابا و\" والتر
[ترجمه گوگل]آنها بلافاصله پس از آن، پدر و والتر، به آن ضربه زدند

9. When you tell him that he's a sugar daddy, he gets very angry. He says she isn't interested in his money, only in him.
[ترجمه ترگمان]وقتی بهش میگی که اون یک بابا sugar، اون خیلی عصبانی میشه می گوید که به پولش علاقه ای ندارد، فقط در او
[ترجمه گوگل]هنگامی که به او می گوئید که او یک پدر شکر است، او بسیار عصبانی می شود او می گوید که او در پول خود علاقه ای ندارد، فقط در او

10. Daddy was trembling with anxiety as to how the talks would go.
[ترجمه ترگمان]بابا از اضطراب می لرزید، مثل این که چگونه حرف زدن ادامه پیدا می کند
[ترجمه گوگل]پدر با اضطراب در مورد چگونگی گفتگو صحبت کرد

11. Go and get your daddy for me.
[ترجمه ترگمان] برو بابات رو برام بیار
[ترجمه گوگل]برو و پدرم را برای من بیا

12. Was your daddy heartbroken when they got a divorce?
[ترجمه ترگمان]وقتی طلاق گرفتن پدرت شکست خورد؟
[ترجمه گوگل]آیا طلای خود را با قلب تکان داد؟

13. I had warned the children that daddy was on the warpath.
[ترجمه ترگمان]به بچه ها هشدار داده بودم که بابا در تنگنا قرار دارد
[ترجمه گوگل]من بچه ها را هشدار داده بودم که بابا در حال فرار بود

14. Mummy and Daddy are taking me to the circus on Saturday.
[ترجمه ترگمان]مامان و بابا شنبه منو به سیرک بردن
[ترجمه گوگل]مومیایی و بابا من را به سیرک در روز شنبه میبرند

پیشنهاد کاربران

باباجون ( عامیانه )

بابا جون

جز کلمات احساسی بین زوج ها ( اغلب دوست پسر ) در روبط جنسی به کار میرود

در رابطه ی جنسی چه دختر با پسر چه پسر با پسر و یا برعکس
به اون کسی که تصمیم گیرنده س در رابطه ددی میگن

بابایی

۱. بابایی ( پدر )
۲. بابایی ( ریئس، مستر، صاحب، تصمیم گیرنده، dominant )
دومی را دخترا به پسرا میگ توی رابطه جنسی

Everyone who grew up without a father , im your father now. You're loved

Choke me daddy


کلمات دیگر: