کلمه جو
صفحه اصلی

dame


معنی : خانم، کدبانو، بانو، مادام، بیبی، مدیره
معانی دیگر : (انگلیس - حرف بزرگ) عنوان خانمی که به او نشان knighthood اعطا شده است، دیم، (امریکا - عامیانه) زن، دختر، (در اصل - حرف بزرگ) کدبانو، بانوی کاخ، (زن مسن و با تجربه) عاقله زن، (انگلیس) عنوان قانونی همسر بارونت یا نایت (knight)

انگلیسی به فارسی

بانو، خانم، بی‌بی، کدبانو، مدیره


داماد، خانم، کدبانو، بانو، مادام، بیبی، مدیره


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: an honorific term used in the past for a woman in authority, such as a head of household.

(2) تعریف: (cap.) in Britain, a woman's title comparable to knight; formerly, the title of the wife of a knight or baronet.

(3) تعریف: (slang; often considered derogatory) a woman.

• madame, lady, ma'am
in informal american english, dame is a term that is used by some men to refer to women.
in britain, dame is a title given to a woman as a special honour because of important service or work that she has done.

مترادف و متضاد

خانم (اسم)
wife, mistress, dame, lady, madam, missy, donna, mademoiselle, dona, gentlewoman, goodwife, signora

کدبانو (اسم)
mistress, dame, housewife, matron

بانو (اسم)
mistress, woman, dame, lady, madam, matron, ladyship, donna, dona, gentlewoman, goodwife, grand dame

مادام (اسم)
dame, lady, madame

بیبی (اسم)
dame

مدیره (اسم)
directrix, directress, dame, matron, governess, headmistress

جملات نمونه

1. the dame is loaded with money!
زنه حسابی پولداره !

2. the grand dame of american opera
بزرگ بانوی اپرای آمریکا

3. Barry Humphries's alter ego Dame Edna has taken the US by storm.
[ترجمه ترگمان]شخصیت تغییر یافته \"بری Humphries\" (Edna Edna)با طوفان ایالات متحده را تسخیر کرده است
[ترجمه گوگل]ادم عوض بری هومفریز دیم ادنا ایالات متحده را طوفان گرفته است

4. Dame Ellen Terry was a famous actress.
[ترجمه ترگمان]خانم الن تری بازیگر مشهوری بود
[ترجمه گوگل]خانم الین تری یک بازیگر مشهور بود

5. The dame tell of her experience as a wife and mother.
[ترجمه ترگمان]خانم از تجربه خود به عنوان زن و مادر حکایت می کند
[ترجمه گوگل]شوهر از تجربه او به عنوان یک همسر و مادر صحبت می کند

6. She was made a Dame in the Queen's Birthday Honours list.
[ترجمه ترگمان] اون یه لیست از لیست Honours \"کوئین\" درست کرده
[ترجمه گوگل]او در لیست تولد ملکه روز افتخار ساخته شده است

7. Vivienne Westwood is the grande dame of British fashion.
[ترجمه ترگمان]\"ویوین\" (Vivienne Westwood)یک بانوی بزرگ انگلیسی است
[ترجمه گوگل]وایوین وستوود بزرگترین مدل انگلیس است

8. Dame Joan appeared to tumultuous applause and a standing ovation.
[ترجمه ترگمان]خانم جون با تشویق و تشویق تماشاگران شروع به تشویق جمعیت کرد
[ترجمه گوگل]دیم جوان به طرز شگفت انگیزی تشویق و آواز ایستاده بود

9. Who does that dame think she is?
[ترجمه ترگمان]اون خانم فکر می کنه کیه؟
[ترجمه گوگل]چه کسی این را می داند که فکر می کند؟

10. Dame Janet Fookes, who could become the Tory nominee for the first woman Speaker.
[ترجمه ترگمان]\"جنت Fookes\"، که می تواند نامزد حزب محافظه کار برای اولین سخنگوی زن شود
[ترجمه گوگل]Dame Janet Fookes، که می تواند نامزد توری برای اولین سخنران زن شود

11. Dame Ermengilde, her nose in the air, chose to ignore them.
[ترجمه ترگمان]Dame در هوا بینی اش را گرفته بود تا آن ها را نادیده بگیرد
[ترجمه گوگل]دیم ارمگیلده، بینی خود را در هوا، تصمیم گرفت آنها را نادیده بگیرد

12. He attended dame school and Erasmus Smith's School in Galway and at sixteen he was earning his living as a tutor.
[ترجمه ترگمان]در مدرسه dame و مدرسه اراسموس اسمیت در Galway تحصیل کرد و در شانزدهسالگی به عنوان معلم سرخانه مشغول به تحصیل درآمد
[ترجمه گوگل]او به مدرسه دیم و مدرسه اراسموس اسمیت در گالوی رفت و در شانزده سالگی زندگی خود را به عنوان یک معلم درآمد

13. But yesterday, possums, Dame Edna Everage revealed that she was fed up with rubbing shoulders with the rich and famous.
[ترجمه ترگمان]اما دیروز، possums، ادنا Everage آشکار کرد که او از مالیدن شانه با ثروتمندان و مشهوری تغذیه می کند
[ترجمه گوگل]اما دیروز، کمپومس، Dame Edna Everage نشان داد که او با شانه های مالش با غنی و مشهور خسته شده است

14. Dame Edna and sausage rolls come immediately to mind.
[ترجمه ترگمان]Dame و sausage فورا به ذهنم می آیند
[ترجمه گوگل]Dame Edna و رول های سوسیس بلافاصله به ذهن می آیند

15. The author of Dame Sirith was fully able to exploit such prosodic devices to good effect.
[ترجمه ترگمان]مولف of به طور کامل قادر به بهره برداری از چنین وسایلی برای تاثیر خوب بود
[ترجمه گوگل]نویسنده Dame Sirith به طور کامل قادر به بهره برداری از چنین دستگاه های ظریف برای اثر خوب است

Dame Margaret Thatcher

دیم مارگارت تاچر


the dame is loaded with money!

زنه حسابی پول‌داره!


پیشنهاد کاربران

Madame

گیس سفید


کلمات دیگر: