1. to lead with a jab to the opponent's jaw
با مشت کوتاهی به آرواره ی حریف (مسابقه را) آغاز کردن
2. Scott gave him a sharp left jab to the ribs.
[ترجمه ترگمان]اسکات ضربه محکمی به دنده هایش زد
[ترجمه گوگل]اسکات او را به سمت چپ به سمت چپ سوار کرد
3. He saw her jab her thumb on a red button — a panic button.
[ترجمه ترگمان]او او را دید که شستش را روی یک دکمه قرمز فشار می داد - یک دکمه وحشت زده
[ترجمه گوگل]او را دیدم او انگشت شست خود را بر روی یک دکمه قرمز - دکمه وحشت
4. The boxer was floored by a punishing left jab.
[ترجمه ترگمان]مشت زن از فشاری که به طرف چپ پیچید، متعجب شد
[ترجمه گوگل]بوکسور توسط یک مجازات جناغ چپ کف شده است
5. White House officials took a sharp jab at the Democrats' plan.
[ترجمه ترگمان]مقامات کاخ سفید به طرح دموکرات ها ضربه محکمی زدند
[ترجمه گوگل]مقامات کاخ سفید در برنامه حزب دموکراتها به شدت محکوم شدند
6. She gave me a sharp jab in the ribs with her elbow to stop me from saying any more.
[ترجمه ترگمان]او ضربه محکمی به دنده هایم زد و با آرنجش به من ضربه زد تا دیگر چیزی نگویم
[ترجمه گوگل]او به من زنگ زد و با صدای بلند گفت: 'او را به آرامی بکشید و من را متوقف کن تا دیگر حرف بزنم '
7. He neatly fended off a jab at his chest.
[ترجمه ترگمان]ضربه محکمی به سینه اش زد
[ترجمه گوگل]او به طور منظم در قفسه سینه یک جب را فریاد زد
8. She gave him a jab in the stomach with her elbow.
[ترجمه ترگمان]با آرنجش به شکمش ضربه زد
[ترجمه گوگل]او با آرنج خود را در شکم به او داد
9. The boy received a jab.
[ترجمه ترگمان]پسر ضربه ای به او زد
[ترجمه گوگل]پسر یک جب را دریافت کرد
10. Did you have a flu jab this year?
[ترجمه محمد] آیا امسال تزریق ( واکسن ) آنفلونزا داشتید
[ترجمه ترگمان]امسال یه مشت سرماخوردگی داشتی؟
[ترجمه گوگل]آیا در سال جاری آنفلوآنزا دارید؟
11. He saw Gazzer's fingers jab ferociously into Simon's face.
[ترجمه ترگمان]او انگشتانش را با عصبانیت مشت کرد و به صورت سایمون مشت زد
[ترجمه گوگل]او انگشت های گاززر را به صورت سایمون خشمگین کرد
12. I jab a finger forward and Lucker nods in big up and down sweeps.
[ترجمه ترگمان]یک انگشتم را به جلو پرت می کنم و بعد سر تکان می دهم و سر تکان می دهم
[ترجمه گوگل]من انگشت رو به جلو حرکت می کنم و لوقر در بالا و پایین حرکت می کند
13. But they set up my left jab.
[ترجمه ترگمان]اما مشت چپم را درست کردند
[ترجمه گوگل]اما آنها چپ جراحی من را تنظیم کردند
14. Occasionally he would jab futilely at a passing luminous trail.
[ترجمه ترگمان]گهگاه در یک رد luminous که از آن عبور می کرد، بی هوده سوراخ می کرد
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات او به طور ضمنی در دنباله درخشان عبور می کند
15. The jab snaps out straight from the shoulder and bounces back immediately into high guard.
[ترجمه ترگمان]ضربه مستقیم از روی شانه بیرون می اید و بلافاصله خود را به گارد بالا می اندازد
[ترجمه گوگل]جب به صورت مستقیم از شانه خارج می شود و بلافاصله به گارد بالا باز می گردد