کلمه جو
صفحه اصلی

hag


معنی : عفریته، حصار، عجوزه، باطلاق، ساحره
معانی دیگر : (انجیل) حجی (haggai هم می نویسند)، (در اصل - روح خبیث مونث) عفریته، (مونث) جادوگر، پیرزن بدجنس، دلاله ی محتاله، کمپیر، (اسکاتلند و شمال انگلیس)، رجوع شود به: hack و cut، هیزم بریده، هیزم خرد کرده، درخت بریده، درخت انداخته، باتلاق، مرداب، محل باتلاقی، مه سفید

انگلیسی به فارسی

عجوزه، ساحره، مه سفید، حصار


انگلیسی به انگلیسی

• mean and ugly old woman, evil old woman; witch (offensive slang)
a hag is an ugly and unpleasant woman; an offensive word.

اسم ( noun )
(1) تعریف: an ugly old woman, esp. one considered frightening or wicked.
مترادف: beldam, crone, gorgon, shrew, witch
مشابه: bag, bitch, fishwife, fury, harpy, harridan, hellcat, virago

(2) تعریف: a woman believed to possess and use magical powers, esp. for evil; witch.
مترادف: enchantress, sorceress, witch
مشابه: Circe, siren

مترادف و متضاد

biddy


Synonyms: bag, battle-ax, beldam, biddy, crone, fishwife, fury, gorgon, harpy, harridan, Jezebel, Medusa, ogress, shrew, slattern, sorceress, termagant, virago, vixen, witch


عفریته (اسم)
afreet, sorceress, witch, hecate, hag, beldam, hellcat, harridan, carline, scold

حصار (اسم)
fort, hag, enclosure, enceinte, fold, barrier, fencing, fence, barracoon, wall, hedge, haw, cramp, kraal, inclosure, paddock

عجوزه (اسم)
hag, beldam, crone, hellcat, trot, grey mare

باطلاق (اسم)
flow, hag, marsh, fen, bog, mire

ساحره (اسم)
witch, hag, hex, hellcat, lamia, fairy, sibyl

جملات نمونه

1. I'm going to tell that old hag what I think of her!
[ترجمه ترگمان]می خواهم به آن عجوزه پیر بگویم که به او چه فکر می کنم!
[ترجمه گوگل]من قصد دارم به این پیرمرد هجوم آنچه که من از او فکر می کنم!

2. What can this decrepit hag tell him?
[ترجمه ترگمان]این عجوزه فرتوت چه چیزی می تواند به او بگوید؟
[ترجمه گوگل]چه چیزی می تواند این بسوزد به او بگویید؟

3. I had to heave the old hag out of the house when I got married.
[ترجمه ترگمان]وقتی ازدواج کردم باید آن عجوزه پیر را از خانه بیرون می کشیدم
[ترجمه گوگل]وقتی من ازدواج کردم، مجبور شدم از خانه بیرون بروم

4. It's seeing me look like an old hag first thing in the morning and not minding!
[ترجمه ترگمان]دیدن من مثل یک عجوزه پیر در صبح است و اهمیتی ندارد!
[ترجمه گوگل]دیدن من به نظر می رسد اولین قدم زدن قدیمی در صبح است و نه ذهن!

5. She was like a witch, a hag, all youthful beauty banished below the lines and hatred in her face.
[ترجمه ترگمان]او مثل یک ساحره بود، یک عجوزه، همه زیبایی و زیبایی جوانی در زیر خطوط و خطوط چهره اش محو شده بود
[ترجمه گوگل]او مثل یک جادوگر بود، پاها، همه زیبایی های جوان را که زیر خطوط بیرون رانده شده بود و نفرتش در چهره او بود

6. I 'll crush that hag and leave her with nothing but her g-string !
[ترجمه ترگمان]من اون عفریته رو له می کنم و اون رو با هیچ چیز غیر از نخ اون ول نمی کنم
[ترجمه گوگل]من آن را خرد می کنم و او را تنها با رشته g خودم ترک می کنم!

7. I hope the old hag has gone out to do her grocery shopping and hasn't come back yet.
[ترجمه ترگمان]امیدوارم آن عجوزه پیر برای خرید بقالی رفته باشد و هنوز برنگشته است
[ترجمه گوگل]من امیدوارم که کلاهبرداری قدیمی برای خرید مواد غذایی خود انجام داده و تا به حال نشده است

8. The oldest people . A bent hag crossed from Cassidy's clutching a noggin bottle by the neck.
[ترجمه ترگمان] پیرترین مردم یک عجوزه خم شد و یک بطری کوچک را در دست گرفته بود
[ترجمه گوگل]قدیمی ترین مردم یک سوزن خم شده از کاسیدی عبور کرد و یک بطری قلیایی را از گردن گرفت

9. Syed Mohammed and Hag looked cross.
[ترجمه ترگمان]سید محمد و Hag به این سو و آن سو نگاه کردند
[ترجمه گوگل]سید محمد و هق نگاه کرد

10. They collected her hag and headed for the car. Gussie had deliberately packed for only four days-an excuse for a short visit.
[ترجمه ترگمان]hag را جمع کردند و به طرف اتومبیل رفتند gussie فقط چهار روز برای بازدید کوتاهی بسته بود - بهانه ای برای دیدار کوتاه
[ترجمه گوگل]آنها چنگال خود را جمع کردند و برای ماشین رفتند گسی فقط به مدت چهار روز به طور عمدی بسته بندی شده بود - بهانه ای برای بازدید کوتاه

11. Mother cut the cake in hag and gave us some each.
[ترجمه ترگمان]مادر کیک را تکه تکه کرد و به ما مقداری غذا داد
[ترجمه گوگل]مادر کیک را برداشته و هر کدام را به ما داد

12. The language in which the hag addressed them was a strange and barbarous Latin.
[ترجمه ترگمان]زبانی که در آن عجوزه برای آنان سخن می گفت یک لاتین وحشی و وحشی بود
[ترجمه گوگل]زبان که در آن متهم به آنها اشاره کرد، یک لاتین عجیب و غریب بود

13. Look at that old hag showing off before the mirror.
[ترجمه ترگمان]به اون عفریته پیر نگاه کن که جلوی آینه ظاهر می شه
[ترجمه گوگل]نگاهی به آن لقمه قدیمی که قبل از آینه نشان داده می شود

14. complete other supplies - garment accessories, hag tag, lace, zipper, woven label, printed label, ironware accessories. etc.
[ترجمه ترگمان]لوازم دیگر - لوازم پوشاک، برچسب عجوزه، توری، زیپ، برچسب woven، برچسب چاپی و لوازم جانبی ironware و غیره
[ترجمه گوگل]لوازم دیگر را تکمیل کنید - لوازم جانبی پوشاک، برچسب تیکه، توری، زیپ، برچسب بافته شده، برچسب چاپ شده، لوازم جانبی لوازم آرایشی و بهداشتی و غیره

پیشنهاد کاربران

جادوگر زن به عربی عفریته


کلمات دیگر: