1. I'm going to tell that old hag what I think of her!
[ترجمه ترگمان]می خواهم به آن عجوزه پیر بگویم که به او چه فکر می کنم!
[ترجمه گوگل]من قصد دارم به این پیرمرد هجوم آنچه که من از او فکر می کنم!
2. What can this decrepit hag tell him?
[ترجمه ترگمان]این عجوزه فرتوت چه چیزی می تواند به او بگوید؟
[ترجمه گوگل]چه چیزی می تواند این بسوزد به او بگویید؟
3. I had to heave the old hag out of the house when I got married.
[ترجمه ترگمان]وقتی ازدواج کردم باید آن عجوزه پیر را از خانه بیرون می کشیدم
[ترجمه گوگل]وقتی من ازدواج کردم، مجبور شدم از خانه بیرون بروم
4. It's seeing me look like an old hag first thing in the morning and not minding!
[ترجمه ترگمان]دیدن من مثل یک عجوزه پیر در صبح است و اهمیتی ندارد!
[ترجمه گوگل]دیدن من به نظر می رسد اولین قدم زدن قدیمی در صبح است و نه ذهن!
5. She was like a witch, a hag, all youthful beauty banished below the lines and hatred in her face.
[ترجمه ترگمان]او مثل یک ساحره بود، یک عجوزه، همه زیبایی و زیبایی جوانی در زیر خطوط و خطوط چهره اش محو شده بود
[ترجمه گوگل]او مثل یک جادوگر بود، پاها، همه زیبایی های جوان را که زیر خطوط بیرون رانده شده بود و نفرتش در چهره او بود
6. I 'll crush that hag and leave her with nothing but her g-string !
[ترجمه ترگمان]من اون عفریته رو له می کنم و اون رو با هیچ چیز غیر از نخ اون ول نمی کنم
[ترجمه گوگل]من آن را خرد می کنم و او را تنها با رشته g خودم ترک می کنم!
7. I hope the old hag has gone out to do her grocery shopping and hasn't come back yet.
[ترجمه ترگمان]امیدوارم آن عجوزه پیر برای خرید بقالی رفته باشد و هنوز برنگشته است
[ترجمه گوگل]من امیدوارم که کلاهبرداری قدیمی برای خرید مواد غذایی خود انجام داده و تا به حال نشده است
8. The oldest people . A bent hag crossed from Cassidy's clutching a noggin bottle by the neck.
[ترجمه ترگمان] پیرترین مردم یک عجوزه خم شد و یک بطری کوچک را در دست گرفته بود
[ترجمه گوگل]قدیمی ترین مردم یک سوزن خم شده از کاسیدی عبور کرد و یک بطری قلیایی را از گردن گرفت
9. Syed Mohammed and Hag looked cross.
[ترجمه ترگمان]سید محمد و Hag به این سو و آن سو نگاه کردند
[ترجمه گوگل]سید محمد و هق نگاه کرد
10. They collected her hag and headed for the car. Gussie had deliberately packed for only four days-an excuse for a short visit.
[ترجمه ترگمان]hag را جمع کردند و به طرف اتومبیل رفتند gussie فقط چهار روز برای بازدید کوتاهی بسته بود - بهانه ای برای دیدار کوتاه
[ترجمه گوگل]آنها چنگال خود را جمع کردند و برای ماشین رفتند گسی فقط به مدت چهار روز به طور عمدی بسته بندی شده بود - بهانه ای برای بازدید کوتاه
11. Mother cut the cake in hag and gave us some each.
[ترجمه ترگمان]مادر کیک را تکه تکه کرد و به ما مقداری غذا داد
[ترجمه گوگل]مادر کیک را برداشته و هر کدام را به ما داد
12. The language in which the hag addressed them was a strange and barbarous Latin.
[ترجمه ترگمان]زبانی که در آن عجوزه برای آنان سخن می گفت یک لاتین وحشی و وحشی بود
[ترجمه گوگل]زبان که در آن متهم به آنها اشاره کرد، یک لاتین عجیب و غریب بود
13. Look at that old hag showing off before the mirror.
[ترجمه ترگمان]به اون عفریته پیر نگاه کن که جلوی آینه ظاهر می شه
[ترجمه گوگل]نگاهی به آن لقمه قدیمی که قبل از آینه نشان داده می شود
14. complete other supplies - garment accessories, hag tag, lace, zipper, woven label, printed label, ironware accessories. etc.
[ترجمه ترگمان]لوازم دیگر - لوازم پوشاک، برچسب عجوزه، توری، زیپ، برچسب woven، برچسب چاپی و لوازم جانبی ironware و غیره
[ترجمه گوگل]لوازم دیگر را تکمیل کنید - لوازم جانبی پوشاک، برچسب تیکه، توری، زیپ، برچسب بافته شده، برچسب چاپ شده، لوازم جانبی لوازم آرایشی و بهداشتی و غیره