کلمه جو
صفحه اصلی

radian


معنی : رادیان، زاویه مرکزی قوس دایره، واحد اندازه گیری سطح زاویه دار
معانی دیگر : (یکان زاویه برابر با 57/29 درجه) رادیان

انگلیسی به فارسی

(ریاضی) واحد اندازه‌گیری سطح زاویه دار، رادیان،زاویه مرکزی قوس دایره


انگلیسی به انگلیسی

• central angle of an arc of any circle that is equal in length to the radius of the same circle (mathematics)

دیکشنری تخصصی

[شیمی] (یکان زاویه برابر با 29/57 درجه ) رادیان
[کامپیوتر] رادیان .
[برق و الکترونیک] رادیان، واحد اندازه گیری زاویه طبیعی - رادیان زاویه مقطع قوسی که طول ان برابر با شعاع آن است. دایره کامل 2 رادیان است . یک رادیان 58/29579درجه و 1 درجه برابر 0/01745 رایان است .
[ریاضیات] رادیان
[آب و خاک] رادیان

مترادف و متضاد

رادیان (اسم)
radian

زاویه مرکزی قوس دایره (اسم)
radian

واحد اندازه گیری سطح زاویه دار (اسم)
radian

جملات نمونه

1. Each vertex in average distance of each radian located in circumference.
[ترجمه ترگمان]هر راس در فاصله متوسط هر رادیان در محیط قرار دارد
[ترجمه گوگل]هر رأس در فاصله متوسط ​​هر رادیان واقع در محدوده

2. Does sunglass radian damage eyesight greatly too?
[ترجمه ترگمان]آیا sunglass یک رادیان نیز به شدت آسیب می بیند؟
[ترجمه گوگل]آیا بینایی رادیان sunglass نیز بسیار چشمگیر است؟

3. Scientific calculator function calculation, square roots prescription, angle radian calculation, 16 between hexadecimal conversion.
[ترجمه ترگمان]محاسبه تابع ماشین حساب علمی، تجویز ریشه مربع، محاسبه یک رادیان، ۱۶ بین تبدیل hexadecimal
[ترجمه گوگل]محاسبه تابع محاسبه علمی، ردیف مربع ریشه، محاسبه شعاع زاویه، 16 بین تبدیل هگزادسیمال

4. The radian of the arc-shaped blade can be adjusted, the frontal area and the lateral faces are provided with the knife edges, and the watermelon seeds can be removed sanitarily and conveniently.
[ترجمه ترگمان]یک رادیان بر سطح قوس را می توان تنظیم کرد، ناحیه پیشانی و شکل جانبی آن با لبه های چاقو فراهم می شود و دانه های هندوانه می توانند با راحتی و راحتی برداشته شوند
[ترجمه گوگل]رادیان تیغه شکل قوسی می تواند تنظیم شود، منطقه پیشانی و چهره های جانبی با لبه چاقو تامین می شود و دانه های هندوانه می توانند به صورت بهداشتی و راحت برداشته شوند

5. Invisible whether must glasses measure radian?
[ترجمه ترگمان]نامرئی بودن چه چیزی باید یک رادیان را اندازه بگیرد؟
[ترجمه گوگل]نامرغوب آیا باید عینک رادیان را اندازه گیری کند؟

6. W is the radian frequency deviation from the center frequency.
[ترجمه ترگمان]W انحراف فرکانس یک رادیان از فرکانس مرکزی است
[ترجمه گوگل]W انحراف فرکانس رادیان از فرکانس مرکز است

7. Using radians is especially easy on graphing calculators that allow you to switch into radian mode.
[ترجمه ترگمان]استفاده از رادیان به خصوص بر روی ماشین حساب graphing آسان است که به شما این امکان را می دهد که به حالت رادیان تغییر حالت دهید
[ترجمه گوگل]با استفاده از رادیانها در ماشین حساب های گرافیکی که به شما اجازه می دهند حالت رادیان را تغییر دهید، بسیار آسان است

8. The sticker is S shape, and the radian of cutting edge is wide. It is suitable for high speed manufacturing, reducing cutting resistance, and increasing tool life.
[ترجمه ترگمان]برچسب شکل است و یک رادیان بر سطح برش گسترده است آن برای تولید سرعت بالا، کاهش مقاومت برشی و افزایش عمر ابزار مناسب است
[ترجمه گوگل]برچسب S شکل است، و شعاع لبه برش گسترده است این مناسب برای تولید سرعت بالا، کاهش مقاومت برشی و افزایش عمر ابزار است

9. The dependence of couple angle, radian frequency and the mass of the joint on transmission and reflection coefficients are analyzed.
[ترجمه ترگمان]وابستگی زاویه زوج، رادیان بوجود می آید و جرم اتصال مشترک بر روی ضرایب انتقال و انعکاس مورد بررسی قرار می گیرد
[ترجمه گوگل]وابستگی زاویه زاویه ای، فرکانس رادیان و جرم مفصل در ضرایب انتقال و انعکاس تحلیل می شود

10. Is the radian frequency deviation from the center frequency.
[ترجمه ترگمان]انحراف فرکانس یک رادیان از فرکانس مرکزی است
[ترجمه گوگل]آیا انحراف فرکانس رادیان از فرکانس مرکز است

11. Excellent radian, beautiful decoration, the artwork of the war!
[ترجمه ترگمان]یک درجه عالی، نماد زیبا، کار هنری جنگ!
[ترجمه گوگل]رادیان عالی، دکوراسیون زیبا، آثار هنری جنگ!

12. A clipper-built radian is cut in thick bang.
[ترجمه ترگمان]یک رادیان که ساخته شده است، به شدت در حال کاهش است
[ترجمه گوگل]یک رادیان ساخته شده با گیربکس ساخته شده در انفجار ضخیم بریده شده است

13. The article discussed the nature of far infrared radiant material and its radian mechanism.
[ترجمه ترگمان]این مقاله در مورد ماهیت مواد درخشان مادون قرمز بسیار و مکانیزم رادیان به آن بحث کرد
[ترجمه گوگل]این مقاله ماهیت مواد پرتوی مادون قرمز و مکانیسم رادیاش را مورد بررسی قرار داد

14. The radian of her graceful neck particularly conquers artists'inspiration.
[ترجمه ترگمان]یک رادیان بر گردن زیبای او، به ویژه بر الهام هنرمندان تاثیر می گذارد
[ترجمه گوگل]رادیان گردن زیبایی او به ویژه به نفع هنرمندان است


کلمات دیگر: