کلمه جو
صفحه اصلی

racquet


معنی : راکت، راکت تنیس، جارو جنجال، صدای غیر متجانس، عیاشی و خوشگذرانی، مهمانی پر هیاهو
معانی دیگر : رجوع شود به: racket، سر وصدا، مهمانی پر هیاهو racket

انگلیسی به فارسی

راکت، راکت تنیس، جارو جنجال، سر وصدا، صدای غیرمتجانس، عیاشی و خوشگذرانی، مهمانی پر هیاهو ( racket )


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: variant of racket

• racket, light bat with an oval frame filled with netting (used in sports such as tennis, badminton, etc.)

مترادف و متضاد

راکت (اسم)
racket, rocket, racquet

راکت تنیس (اسم)
racket, racquet

جارو جنجال (اسم)
racket, racquet

صدای غیر متجانس (اسم)
racket, racquet

عیاشی و خوشگذرانی (اسم)
racket, racquet

مهمانی پر هیاهو (اسم)
racket, racquet

جملات نمونه

1. Swing the tennis racquet in one smooth motion.
[ترجمه ترگمان]راکت تنیس را به حرکت آرامی تکان می دهد
[ترجمه گوگل]چرخش تنیس در یک حرکت صاف

2. My racquet needs a new grip.
[ترجمه ترگمان]راکت من به یک چنگ جدید احتیاج دارد
[ترجمه گوگل]راکت من نیاز به دستکاری جدید دارد

3. Hold the racquet in one hand and the ball in the other.
[ترجمه ترگمان]راکت را در یک دست و توپ را در دست دیگر نگه دار
[ترجمه گوگل]راکت را در یک دست و توپ در طرف دیگر نگه دارید

4. The tennis racquet bounced off her tender bum with all the zing of a good forehand drive.
[ترجمه ترگمان]راکت تنیس با تمام نیرو و zing forehand به زمین افتاد
[ترجمه گوگل]ریککت تنیس از کمربندهای منصفانه خود، با تمام توانایی های خوب پیش راننده، بیرون رفت

5. The 1991 Head racquet range has been developed from Head's wide bodied racquet, Genesis.
[ترجمه ترگمان]برد راکت زیدان در سال ۱۹۹۱ از راکت بزرگ wide، سفر پیدایش توسعه پیدا کرد
[ترجمه گوگل]محدوده ردگیری سری 1991 توسط رککت کوچک مرغوب سری Genesis توسعه یافته است

6. She'd been playing tennis, and was swinging her racquet as she walked.
[ترجمه ترگمان]داشت تنیس بازی می کرد و در حین راه رفتن راکت خودش را تاب می داد
[ترجمه گوگل]او در حال بازی کردن در تنیس بوده و در حال رانندگی است

7. The acquisition of a new Wilson racquet fooled me into thinking I could teach Adam how to play.
[ترجمه ترگمان]یک راکت جدید ویلسون مرا فریب داد و فکر کردم می توانم به ادم یاد دهم چطور بازی کند
[ترجمه گوگل]به دست آوردن یک راکت جدید ویلسون، من را فریب داد تا بتوانم آدم را چگونه بازی کنم

8. Bodie was in squash gear, still holding his racquet across his knees.
[ترجمه ترگمان]Bodie با دنده squash بود و هنوز راکت دستش را روی زانوانش نگه داشته بود
[ترجمه گوگل]بدی در دنده ی اسکواش بود، هنوز هم راکت خود را در طول زانو زده بود

9. Fig 3 The racquet is back, pointing to the rear fence and still around eye level.
[ترجمه ترگمان]راکت عقب است و به نرده پشت اشاره می کند و هنوز در اطراف سطح چشم است
[ترجمه گوگل]شکل 3 راکت به عقب، اشاره به حصار عقب و هنوز هم در اطراف سطح چشم است

10. Any wobbling of the racquet is usually made with the wrist and forearm.
[ترجمه ترگمان]هر گونه تکان دادن راکت معمولا با مچ و ساعد درست می شود
[ترجمه گوگل]هر گونه چرخش از راکت به طور معمول با مچ دست و ساعد ساخته می شود

11. Let your racquet head generate the speed.
[ترجمه ترگمان]بگذارید که راکت شما سرعت را تولید کند
[ترجمه گوگل]اجازه دهید سر رککت شما سرعت تولید کند

12. I hope you enjoy the racquet.
[ترجمه ترگمان]امیدوارم از راکت لذت ببری
[ترجمه گوگل]امیدوارم از راکت لذت ببرید

13. I suddenly realized that the tennis racquet that I considered to be new is now almost 20 years old.
[ترجمه ترگمان]ناگهان متوجه شدم که راکت تنیس که در نظر گرفتم جدید باشم، حالا تقریبا ۲۰ سال قدمت دارد
[ترجمه گوگل]من ناگهان متوجه شدم که راکت تنیس که به نظر من جدید است، تقریبا 20 سال است

14. Remember, the ball doesn't know who's holding the racquet, whether it's Rod Laver or Joe Smith.
[ترجمه ترگمان]به یاد داشته باش که توپ چه کسی راکت را در دست دارد، چه این رود laver یا جو اسمیت است
[ترجمه گوگل]به یاد داشته باشید که توپ نمی داند که راکت را چه کسی نگه داشته است، چه راد لوور یا جو اسمیت

15. The racquet is facing the target for only a millisecond and then goes off line.
[ترجمه ترگمان]این راکت تنها برای یک ثانیه با هدف مواجه است و سپس از خط خارج می شود
[ترجمه گوگل]راکت با هدف فقط یک میلیثانیه روبرو می شود و سپس خط می رود


کلمات دیگر: