1. the backlog of demand for housing
تراکم تقاضا برای خانه
2. the court is facing a backlog of cases
دادگاه با دعاوی عقب افتاده ی زیادی مواجه است.
3. A huge backlog of work had built up.
[ترجمه ترگمان]تعداد زیادی کار انباشته شده بود
[ترجمه گوگل]عقب افتادگی زیادی از کار ایجاد شده بود
4. We are faced with a backlog of orders we can't deal with.
[ترجمه ترگمان]ما با یه عالمه دستور روبرو هستیم که نمی تونیم باهاشون روبرو بشیم
[ترجمه گوگل]ما با عقب ماندگی سفارشات مواجه هستیم که نمیتوانیم با آن برخورد کنیم
5. After the postal strike there was a huge backlog of undelivered mail.
[ترجمه ترگمان]بعد از اعتصاب پستی تعداد زیادی از نامه های پستی موجود بود
[ترجمه گوگل]پس از اعتصاب پستی، شمار زیادی از ایمیل های ارسال نشده به وجود آمد
6. Orders are starting to backlog faster than we can process them.
[ترجمه ترگمان]سفارشات سریع تر از آنچه که ما می توانیم آن ها را پردازش کنیم، آغاز می شوند
[ترجمه گوگل]سفارشات شروع به عقب نشینی سریع تر از ما می توانیم آنها را پردازش کنیم
7. There is a large backlog of cases to hear.
[ترجمه ترگمان]تعداد زیادی از موارد برای شنیدن وجود دارد
[ترجمه گوگل]تعداد زیادی پرونده برای شنیدن وجود دارد
8. There is a backlog of repairs and maintenance in schools.
[ترجمه ترگمان]در مدارس تعمیرات و تعمیرات زیادی وجود دارد
[ترجمه گوگل]تعمیر و نگهداری در مدارس وجود دارد
9. It will take a month to clear the backlog of work.
[ترجمه ترگمان]یک ماه طول می کشد تا کار انباشته شده شما را از بین ببرد
[ترجمه گوگل]یک ماه طول می کشد تا عقب مانده کار را پاک کنیم
10. Order backlog also increased 56% to £ 6m.
[ترجمه ترگمان]تعداد backlog سفارش نیز ۵۶ درصد افزایش یافت و به ۶ میلیون پوند رسید
[ترجمه گوگل]سفارش غیرقانونی نیز افزایش 56٪ به 6 میلیون پوند می باشد
11. Compaq says Prolinea backlog is two months.
[ترجمه ترگمان]شرکت \"Compaq\" می گوید که این کار، دو ماه طول می کشد
[ترجمه گوگل]Compaq می گوید Prolinea backlog دو ماه است
12. The workers merely wish to clear a backlog of clients before the afternoon session begins.
[ترجمه ترگمان]کارگران تنها می خواهند قبل از اینکه جلسه بعد از ظهر آغاز شود، تعداد مشتریان را پاک سازی کنند
[ترجمه گوگل]کارگران صرفا مایل به پاکسازی مشتریان قبل از جلسه بعد از ظهر هستند
13. A huge backlog of work had built up during my absence.
[ترجمه ترگمان]تعداد زیادی کار در غیاب من ایجاد شده بود
[ترجمه گوگل]پس از غیبت من، کارهای زیادی انجام شد
14. Firm backlog rose to $ 1 64 million on Dec. 31 from $ 1 5 billion a year earlier.
[ترجمه ترگمان]بیش از یک میلیون دلار در روز ۳۱ دسامبر از ۱ میلیارد دلار در سال گذشته افزایش یافت
[ترجمه گوگل]در 31 دسامبر 315 میلیارد دلار در سال گذشته به میزان 1 64 میلیون دلار افزایش یافت
15. A number of people have been employed to deal with the backlog of work.
[ترجمه ترگمان]تعدادی از مردم برای پرداختن به کاره ای انباشته شده کار به کار گرفته شده اند
[ترجمه گوگل]تعدادی از افراد برای حل معضلات کار به کار گرفته شده اند