معنی : خرحمالی، نویسندگی و هنرپیشگی سودطلبانه، نویسندگی برای کسب معیشت
معانی دیگر : نویسندگی وهنرپیشگی سودطلبانه، نویسندگی برای کسب معیشت
hackwork
معنی : خرحمالی، نویسندگی و هنرپیشگی سودطلبانه، نویسندگی برای کسب معیشت
معانی دیگر : نویسندگی وهنرپیشگی سودطلبانه، نویسندگی برای کسب معیشت
انگلیسی به فارسی
نویسندگی وهنرپیشگی سودطلبانه، نویسندگی برای کسب معیشت
هک کردن، نویسندگی و هنرپیشگی سودطلبانه، نویسندگی برای کسب معیشت، خرحمالی
انگلیسی به انگلیسی
• uncreative routine work done for hire
hackwork is uninteresting and unoriginal work, especially pieces of writing done simply to earn money rather than out of genuine interest.
hackwork is uninteresting and unoriginal work, especially pieces of writing done simply to earn money rather than out of genuine interest.
مترادف و متضاد
خرحمالی (اسم)
grind, slog, moil, fag, corvee, drudgery, elbow grease, plod, punisher, taskwork, hackwork, spadework
نویسندگی و هنرپیشگی سود طلبانه (اسم)
hackwork
نویسندگی برای کسب معیشت (اسم)
hackwork
کلمات دیگر: