1. He was taught to keep a stiff upper lip and never to cry in public.
[ترجمه ترگمان]به او تعلیم داده شد که لب بالایی اش را بالا نگه دارد و هرگز در ملا عام گریه نکند
[ترجمه گوگل]او تدریس می شد که لب های سفت و سخت را حفظ کند و هرگز در عموم گریه کند
2. He was taught at school to keep a stiff upper lip, whatever happens.
[ترجمه ترگمان]او در مدرسه آموخته بود که لب بالایی اش را سفت نگه دارد، هر اتفاقی که بیفتد
[ترجمه گوگل]او در مدرسه تدریس می شود تا هر چقدر که می گذرد، یک لب فوقالعاده را نگه دارد
3. Men were taught to keep a stiff upper lip .
[ترجمه ترگمان]مردان آموخته بودند که لب بالایی اش را سفت نگه دارند
[ترجمه گوگل]مردان آموزش داده شدند که لب بالا را ببندند
4. Election losers, for instance, are traditionally expected to keep a stiff upper lip and not let their disappointment show.
[ترجمه ترگمان]به عنوان مثال، بازندگان انتخابات به طور سنتی انتظار دارند که لب بالایی را نگه دارند و اجازه نمی دهند که ناامیدی آن ها نشان داده شود
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، بازندگان انتخابات، به طور سنتی انتظار می رود که یک چرک فوقالعاده را حفظ کنند و اجازه ندهند که آنها ناامید شوند
5. Paul didn't keep a stiff upper lip because that was the way that he thought that Christians should behave.
[ترجمه ترگمان]پل لب بالایی اش را محکم نگه نداشت چون فکر می کرد که مسیحیان باید رفتار کنند
[ترجمه گوگل]پل بلند لب بالا نزده بود زیرا این همان شیوه ای بود که او فکر می کرد که مسیحیان باید رفتار کنند
6. So keep a stiff upper lip before Mason and everybody.
[ترجمه ترگمان] خب، قبل از \"میسون\" و بقیه لب بالایی بگیر
[ترجمه گوگل]بنابراین قبل از ماسون و همه افراد، لب بالا را سفت نگه دارید
7. Don't worry. Just keep a stiff upper lip.
[ترجمه ترگمان]نگران نباش فقط لب بالایی اش رو سفت نگه دار
[ترجمه گوگل]نگران نباش فقط یک لب فوقالعاده را نگه دارید
8. The British like to keep a stiff upper lip.
[ترجمه ترگمان]انگلیسی ها میل دارند که لب بالایی اش را محکم نگه دارند
[ترجمه گوگل]بریتانیا دوست دارد که لب های تند و تیز را حفظ کند
9. Although the police officer was scared, he managed to keep a stiff upper lip.
[ترجمه ترگمان]گر چه افسر پلیس ترسیده بود، توانست لب بالایی اش را سفت نگه دارد
[ترجمه گوگل]اگرچه افسر پلیس ترسید، او موفق به نگه داشتن لب فوقالعاده شد