کلمه جو
صفحه اصلی

keep a stiff upper lip


معنی : ستیزه کردن
معانی دیگر : (عامیانه) علی رغم مشکلات جرات یا پشتکار خود را حفظ کردن، به روی خود نیاوردن

انگلیسی به انگلیسی

عبارت ( phrase )
• : تعریف: to face with courage such difficulties as sorrow, disappointment, or pain.

• stand proud, behave in a conceited manner

مترادف و متضاد

ستیزه کردن (فعل)
quarrel, contend, contest, altercate, squabble, bicker, violate, keep a stiff upper lip

جملات نمونه

1. He was taught to keep a stiff upper lip and never to cry in public.
[ترجمه ترگمان]به او تعلیم داده شد که لب بالایی اش را بالا نگه دارد و هرگز در ملا عام گریه نکند
[ترجمه گوگل]او تدریس می شد که لب های سفت و سخت را حفظ کند و هرگز در عموم گریه کند

2. He was taught at school to keep a stiff upper lip, whatever happens.
[ترجمه ترگمان]او در مدرسه آموخته بود که لب بالایی اش را سفت نگه دارد، هر اتفاقی که بیفتد
[ترجمه گوگل]او در مدرسه تدریس می شود تا هر چقدر که می گذرد، یک لب فوقالعاده را نگه دارد

3. Men were taught to keep a stiff upper lip .
[ترجمه ترگمان]مردان آموخته بودند که لب بالایی اش را سفت نگه دارند
[ترجمه گوگل]مردان آموزش داده شدند که لب بالا را ببندند

4. Election losers, for instance, are traditionally expected to keep a stiff upper lip and not let their disappointment show.
[ترجمه ترگمان]به عنوان مثال، بازندگان انتخابات به طور سنتی انتظار دارند که لب بالایی را نگه دارند و اجازه نمی دهند که ناامیدی آن ها نشان داده شود
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، بازندگان انتخابات، به طور سنتی انتظار می رود که یک چرک فوقالعاده را حفظ کنند و اجازه ندهند که آنها ناامید شوند

5. Paul didn't keep a stiff upper lip because that was the way that he thought that Christians should behave.
[ترجمه ترگمان]پل لب بالایی اش را محکم نگه نداشت چون فکر می کرد که مسیحیان باید رفتار کنند
[ترجمه گوگل]پل بلند لب بالا نزده بود زیرا این همان شیوه ای بود که او فکر می کرد که مسیحیان باید رفتار کنند

6. So keep a stiff upper lip before Mason and everybody.
[ترجمه ترگمان] خب، قبل از \"میسون\" و بقیه لب بالایی بگیر
[ترجمه گوگل]بنابراین قبل از ماسون و همه افراد، لب بالا را سفت نگه دارید

7. Don't worry. Just keep a stiff upper lip.
[ترجمه ترگمان]نگران نباش فقط لب بالایی اش رو سفت نگه دار
[ترجمه گوگل]نگران نباش فقط یک لب فوقالعاده را نگه دارید

8. The British like to keep a stiff upper lip.
[ترجمه ترگمان]انگلیسی ها میل دارند که لب بالایی اش را محکم نگه دارند
[ترجمه گوگل]بریتانیا دوست دارد که لب های تند و تیز را حفظ کند

9. Although the police officer was scared, he managed to keep a stiff upper lip.
[ترجمه ترگمان]گر چه افسر پلیس ترسیده بود، توانست لب بالایی اش را سفت نگه دارد
[ترجمه گوگل]اگرچه افسر پلیس ترسید، او موفق به نگه داشتن لب فوقالعاده شد

پیشنهاد کاربران

فرهنگ هزاره: خم به ابرو نیاوردن، ( در برابر مشکلات ) خونسردی خود را حفظ کردن، طاقت آوردن، لب نجنباندن
فرهنگ آریان پور: ( عامیانه ) علی رغم مشکلات جرات یا پشتکار خود را حفظ کردن

Longman Definition: the ability to stay calm and not show your feelings in a difficult or upsetting situation

توضیح درباره اصطلاح keep a stiff upper lip
ترجمه تحت اللفظی این عبارت لب بالایی ثابتی داشتن است. آدم وقتی می خواهد گریه کند لب هایش می لرزند. وقتی منظور گریه نکردن و به روی خود نیاوردن است از این اصطلاح استفاده می کنیم.

منبع: سایت بیاموز


کلمات دیگر: