کلمه جو
صفحه اصلی

bacillus


معنی : باسیل، میله میله
معانی دیگر : باسیل (انواع باکتری های میله سان که فقط در مجاورت اکسیژن فعال هستند)، میلیزه، باکتریهای میله ای شکل که تولید هاگ میکنند مثل باسیل سیاه زخم

انگلیسی به فارسی

باسیل، باکتری‌های میله‌ای شکل که تولید هاگ می‌کنند (مثل باسیل سیاه‌زخم)


باسیل، میله میله


انگلیسی به انگلیسی

• rod-shaped bacteria

اسم ( noun )
حالات: bacilli
(1) تعریف: any rod-shaped bacterium that is active only in the presence of oxygen, or one composed of a chain of rod-shaped elements.

(2) تعریف: loosely, any bacterium, esp. one that causes disease.
مشابه: microbe

دیکشنری تخصصی

[زمین شناسی] باکتری هائی که به شکل چوب کبریت می باشد
[بهداشت] باکتری

مترادف و متضاد

باسیل (اسم)
bacillus

میله میله (اسم)
bacillus, slat, trabecula

جملات نمونه

1. bacillus, bacilli * larva, larvae * criterion, criteria.
[ترجمه ترگمان]bacillus، لارو، لارو، معیار، معیارها
[ترجمه گوگل]باسیل، باسیل * لارو، لارو * معیار، معیار

2. After the tubercle bacillus was identified, accurate diagnosis of tuberculosis, of the lungs and of other organs, became possible.
[ترجمه ترگمان]پس از شناسایی bacillus tubercle، تشخیص دقیق بیماری سل، ریه ها و سایر اندام ها امکان پذیر شد
[ترجمه گوگل]پس از شناسایی باسیل توبرکلوز، تشخیص دقیق سل، ریه ها و ارگان های دیگر امکان پذیر شد

3. For example, the bacterium Bacillus thuringiensis has the ability to produce crystalline spores which act as natural insecticides.
[ترجمه ترگمان]برای مثال، باکتری Bacillus thuringiensis توانایی تولید spores کریستالی را دارد که بعنوان حشره کش طبیعی عمل می کند
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، باکتری Bacillus thuringiensis دارای توانایی تولید اسپورهای کریستالی است که به عنوان حشره کش های طبیعی عمل می کنند

4. Koch identified the tubercle bacillus only in 188
[ترجمه ترگمان]کخ تنها در ۱۸۸ شناسایی شد
[ترجمه گوگل]کچ تنها باکتری توبرکلر را در 188 شناسایی کرد

5. So the tubercle bacillus is a particularly difficult target for chemical attack.
[ترجمه ترگمان]بنابراین the tubercle یک هدف دشوار برای حمله شیمیایی است
[ترجمه گوگل]بنابراین باسیل توبول یک هدف بسیار دشوار برای حمله شیمیایی است

6. Further types of bacteria that were found include Bacillus, Serratia marcesens and Enterobacter aerogenes.
[ترجمه ترگمان]انواع بیشتری از باکتری ها که یافت می شوند عبارتند از: Bacillus، serratia marcesens و Enterobacter aerogenes
[ترجمه گوگل]انواع دیگر باکتری هایی که یافت می شوند عبارتند از: Bacillus، Serratia marcesens و Enterobacter aerogenes

7. Anthrax: Infectious disease of warm-blooded animals, caused by Bacillus anthracis, a bacterium that, in spore form, can retain its virulence in contaminated soil or other material for many years.
[ترجمه ترگمان]سیاه زخم: بیماری عفونی حیوانات خون گرم، که توسط Bacillus anthracis ایجاد شده است، باکتری ای است که به شکل spore می تواند virulence خود را در خاک آلوده و یا مواد دیگر را به مدت چندین سال حفظ کند
[ترجمه گوگل]سینه زدن: بیماری عفونی حیوانات گرم خون که ناشی از باسیلوس آنتراسیس است، یک باکتری است که در شکل اسپور می تواند ویولوزیت را در خاک آلوده یا سایر مواد برای سال ها حفظ کند

8. The tubercular womb intimitis is because the bacillus tuberculosis infects causes, many following sends in the oviduct tuberculosis.
[ترجمه ترگمان]The womb سل به این دلیل است که باسیل سل بیماری را آلوده می کند، بسیاری از آن ها در پی سل oviduct بیماری مبتلا می شوند
[ترجمه گوگل]درماتیت عضلانی سلول به این علت است که سل باسیلوس عامل بیماری را آلوده می کند، بسیاری از موارد زیر در سلول های اواکتیو قرار می گیرند

9. Antibacterial activity of MPL against Escherichia coli, Bacillus subtilis and typhi was 3 8 %, 4 3 % and 6 2 %.
[ترجمه ترگمان]فعالیت Antibacterial MPL در برابر Escherichia coli، Bacillus subtilis و typhi ۳ %، ۴ ۳ % و ۶ % بود
[ترجمه گوگل]فعالیت آنتی باکتریال MPL در برابر اشرشیاکلی، Bacillus subtilis و typhi 3، 8٪، 3 4٪ و 6٪ بود

10. Bacillus anthracis. The disease can be transmitted to human beings through contact with contaminated animal substances, such as hair, feces, or hides, and is characterized by ulcerative skin lesions.
[ترجمه ترگمان]Bacillus anthracis این بیماری را می توان از طریق تماس با مواد آلوده به حیوانات، مانند مو، مدفوع یا پوست منتقل کرد و با آسیب های پوستی ulcerative مشخص می شود
[ترجمه گوگل]آنتراسیس باسیلوس  این بیماری می تواند به وسیله تماس با مواد حیوانی آلوده مانند مو، مدفوع یا پنهان به انسان منتقل شود و با ضایعات پوستی زخم مشخص می شود

11. A kind of bacillus has shown significant ability to decompose apatite.
[ترجمه ترگمان]یک نوع of توانایی قابل توجهی برای تجزیه آپاتیت نشان داد
[ترجمه گوگل]یک نوع باسیلوس توانایی قابل توجهی برای تجزیه آپاتیت نشان داده است

12. D-ribose fermentation by Bacillus subtilis C 1 - B 941 a transketolase mutant, was carrieda pilot plant scale.
[ترجمه ترگمان]دی D- ribose توسط Bacillus subtilis C ۱ - B ۹۴۱ یک جهش transketolase بود، یک مقیاس گیاهی آزمایشی بود
[ترجمه گوگل]Fermentation D-ribose توسط Bacillus subtilis C 1 - B 941 یک جهش ترشح کننده ترشحات، در مقیاس کارخانه خلبان کرییدا بود

13. Some studies indicated that useful Bacillus cereus had good effects in plants' growth and could control plant diseases and pests.
[ترجمه ترگمان]برخی مطالعات نشان دادند که cereus مفید Bacillus اثرات خوبی در رشد گیاهان داشته است و می تواند بیماری ها و آفات گیاهی را کنترل کند
[ترجمه گوگل]برخی مطالعات نشان داد که باسیلوس سرئوس مفید در رشد گیاهان خوب بوده و می تواند بیماری و بیماری های گیاهی را کنترل کند

14. On laboratory, five Bacillus have been developed into vaccine liquid products. Soaked with vaccine liquid, the seeds of perennial ryegrass have been planted in sterilized soil.
[ترجمه ترگمان]در آزمایشگاه، ۵ Bacillus به محصولات مایع واکسن زده شده است با استفاده از مایع واکسن، دانه های ryegrass جاودانه در خاک استریل کار گذاشته شده اند
[ترجمه گوگل]در آزمایشگاه، پنج باسیلوس به محصولات مایع واکسن تبدیل شده است  دانه های ریشه گیاه چند ساله که در واکنش مایع واکسن قرار می گیرند، در خاک استریلیزه شده اند

15. Yersin was one of the workers who isolated the bacillus in 189
[ترجمه ترگمان]Yersin یکی از کارگرانی بود که the را در سال ۱۸۹ جدا کردند
[ترجمه گوگل]یرسین یکی از کارگران بود که باکتری را در سال 189 جدا کرد

پیشنهاد کاربران

a bacterium ( = an extremely small organism ) that is shaped like a rod. There are various types of bacillus, some of which can cause disease.
باکتری میله ای

bacillus ( زیست‏شناسی )
واژه مصوب: میلیزه
تعریف: نوعی باکتری میله‏ای‏شکل که طول آن دو یا چند برابر قطر آن است


کلمات دیگر: