کلمه جو
صفحه اصلی

baba


معنی : پدر، بابا
معانی دیگر : پدر، بابا

انگلیسی به فارسی

پدر، بابا


بابا، پدر


انگلیسی به انگلیسی

• ancient sumerian goddess
small spongelike leavened cake usually containing raisins and rum, rum baba; (slang) respectful form of address for an older man; (slang) child

مترادف و متضاد

پدر (اسم)
abba, father, dad, sire, pater, baba

بابا (اسم)
father, dad, baba, pal, daddy, pa, papa, grandpa

جملات نمونه

1. Baba Yaga came in, and her eyes were gleaming like coals of fire.
[ترجمه ترگمان]بابا یگا وارد شد و چشم هایش مثل زغال گداخته می درخشید
[ترجمه گوگل]بابا یگا وارد شد، و چشمهایش مثل زغال سنگ آتش زا بود

2. Some say it is because of Baba Firdaus and his holy life, others say because Amanullah Khan paid his debt of gratitude.
[ترجمه ترگمان]برخی می گویند که به خاطر بابا Firdaus و زندگی مقدس او است، دیگران می گویند چون امان الله خان بدهی خود را پرداخت کرد
[ترجمه گوگل]بعضی ها می گویند دلیل این امر این است که بابا فردواد و زندگی مقدس او، دیگران می گویند چون امام خمینی از لطف خود قدردانی می کند

3. Ali Baba built a big new house. Ali Baba's brother, Kasim, looked at the new house.
[ترجمه ترگمان]علی بابا خانه تازه ای ساخت برادر علی، کاظم، به خانه جدید نگاه کرد
[ترجمه گوگل]علی بابا خانه جدیدی بزرگ ساخت  برادر علی بابا، کاظم، به خانه جدید نگاه کرد

4. Ali Baba wanted to know what was in the cave.
[ترجمه ترگمان]علی بابا می خواست بداند که در غار چه می گذرد
[ترجمه گوگل]علی بابا می خواست بداند چه چیزی در غار بود

5. She ran to Ali Baba and said, " My husband has not come back yet. "
[ترجمه ترگمان]او به طرف علی بابا رفت و گفت: \" شوهر من هنوز برنگشته است \"
[ترجمه گوگل]او به علی بابا رفت و گفت: «شوهر من هنوز نشده است  "

6. Ali Baba: ( looks around ) Ah, What a magic stone.
[ترجمه ترگمان]آه، چه سنگ جادویی
[ترجمه گوگل]علی بابا: (به نظر می رسد در اطراف) آه چه سنگی سحر آمیز است

7. Baba, your son is under the spell of witches!
[ترجمه ترگمان]بابا، پسرت زیر طلسم جادوگران است!
[ترجمه گوگل]بابا، پسر شما تحت جادوگران جادوگران است!

8. One was named Cassim and the other Ali Baba.
[ترجمه ترگمان]یکی به نام کاظم و دیگری علی بابا بودند
[ترجمه گوگل]یکی از کاسیم و دیگری علی بابا نامیده شد

9. A pirate and smuggler, Baba was an obnoxious miscreant with a penchant for fisticuffs.
[ترجمه ترگمان]یک دزد دریایی و قاچاقچی، بابا یک آدم نفرت انگیز و نفرت انگیز بود که میل داشت با مشت و لگد به مشت و لگد بزند
[ترجمه گوگل]بابا، یک دزد دریایی و قاچاقچی، یک مظنون ناراحت کننده بود که علاقه زیادی به جاسوسی داشت

10. So Ali Baba set out for the forest to look for his brother.
[ترجمه ترگمان]بدین ترتیب علی بابا به طرف جنگل رفت تا دنبال برادرش بگردد
[ترجمه گوگل]بنابراین علی بابا برای جنگیدن برای برادرش تلاش کرد

11. Our pick is baba ghanoush, humble eggplant roasted and miraculously transformed with tahini, garlic and olive oil – voila: dipping delight.
[ترجمه ترگمان]انتخاب ما، \"بابا ghanoush\"، \"بادمجان سرخ شده\" است که به نحو معجزه آسایی با سس تاهینی، سیر و روغن زیتون تبدیل می شود
[ترجمه گوگل]انتخاب ما بابا گانوش است، بادمجان فروتن فرو می ریزد و به طرز معجزه آسایی، سیر و روغن زیتون تبدیل می شود - voila: غوطه ور شدن لذت

12. BABA derivatives also showed potential to induce resistance against TMV, CMV, phytophthora blight and nematodes.
[ترجمه ترگمان]مشتقات بابا همچنین پتانسیل ایجاد مقاومت در برابر TMV، CMV، پژمردگی phytophthora و nematodes را نشان دادند
[ترجمه گوگل]مشتقات BABA نیز پتانسیل ایجاد مقاومت در برابر TMV، CMV، فیتوفتارا و نماتدها را نشان دادند

13. Ali Baba and the 40 thieves knew what mattered in a cavern laden with jewel - encrusted treasure.
[ترجمه ترگمان]علی بابا و چهل دزد می دانستند که در غاری که پر از گنجینه جواهر است چه اهمیتی دارد
[ترجمه گوگل]علی بابا و 40 دزد می دانستند که در غاری که با جواهرات - گنجینه محصور شده اند اهمیت دارد

14. We soon realized that the black mark was Baba Grugru oil spraying air above the derrick.
[ترجمه ترگمان]به زودی متوجه شدیم که علامت سیاه بابا از روغن spraying بالای جرثقیل است
[ترجمه گوگل]ما به زودی متوجه شدیم که علامت سیاه و سفید بود که روغن نارگیل نفت Baba Grugru را بالای حیاط خلوت کرد


کلمات دیگر: