کلمه جو
صفحه اصلی

idealism


معنی : معنویت، ارمان گرایی، سبک هنری خیالی
معانی دیگر : آرمان گرایی، (فلسفه) پنداره گرایی، مینوگرایی، خیال پردازی، زیستن در عالم خواب و خیال، آرمان گرایی بدون در نظر گرفتن واقعیات، خیال پرستی، (هنر و ادبیات) خیال گرایی (در برابر: واقعیت گرایی realism)، خیال اندیشی

انگلیسی به فارسی

آرمان‌گرایی، معنویت، خیال‌اندیشی، سبک هنری خیالی، خیال‌گرایی


ایده آلیسم، معنویت، ارمان گرایی، سبک هنری خیالی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: the pursuit of or belief in noble ideals, principles, and values.
متضاد: cynicism

- Idealism had motivated his entry into politics, but recently it was being replaced by cynicism.
[ترجمه ترگمان] Idealism ورود او را به سیاست تشویق کرده بود، اما به تازگی با بدبینی جایگزین شد
[ترجمه گوگل] Idealism به ورود او به سیاست انگیزه داد، اما اخیرا آن را با بدبینی جایگزین کرد

(2) تعریف: in the fine arts, treatment of form and content according to standards of perfection. (Cf. realism.)

• tendency to form ideals, tendency to live according to some standard of perfection, pursuit of high and noble goals
idealism is the behaviour and beliefs of someone who has strong ideals and tries to base their behaviour on these ideals.

مترادف و متضاد

معنویت (اسم)
incorporeity, immaterialism, spirituality, idealism, ideality, intellectuality

ارمان گرایی (اسم)
idealism

سبک هنری خیالی (اسم)
idealism

جملات نمونه

1. idealism was one of the good characteristics of his youth
آرمان گرایی یکی از ویژگی های خوب جوانی او بود.

2. plato's idealism and aristotle's materialism
پنداره گرایی افلاطون و ماده گرایی ارسطو

3. his kind of idealism has no place in modern politics
خیال پردازی های خاص او در دنیای سیاست امروزی جایی ندارد.

4. a society permeated with idealism
جامعه ای سرشار از آرمان گرایی

5. She never lost her respect for the idealism of the 1960s.
[ترجمه ترگمان]او هرگز نسبت به ایده آلیسم دهه ۱۹۶۰ از دست نداد
[ترجمه گوگل]او احترام خود را برای ایده آلیسم دهه 1960 نادیده گرفت

6. She blasted away at his false idealism.
[ترجمه ترگمان]به ایده آلیسم false خود پناه برد
[ترجمه گوگل]او بر روی ایده آلیسم دروغین خود غلبه کرد

7. They struggled to keep the torch of idealism and hope alive.
[ترجمه ترگمان]آن ها کوشیدند تا مشعل of و امید را زنده نگه دارند
[ترجمه گوگل]آنها تلاش کردند تا مشعل ایده آلیسم را حفظ کنند و امیدوار باشند

8. Idealism has no place in modern politics.
[ترجمه ترگمان]Idealism هیچ جایی در سیاست مدرن ندارد
[ترجمه گوگل]ایده آلیسم در سیاست مدرن جای ندارد

9. He didn't see the slightest incongruity between the idealism of his plays and his own morals.
[ترجمه ترگمان]او کوچک ترین تاثیری را بین ایده آ لیسم of و اخلاق خاص خودش نمی دید
[ترجمه گوگل]او کوچکترین ناسازگاری بین ایده آلیسم نمایشنامه ها و اخلاق خود را نمی بیند

10. She never lost her youthful idealism and campaigned for just causes all her life.
[ترجمه ترگمان]او هرگز ایده آ لیسم جوانی خود را از دست نداده بود و در جنگ فقط برای همه عمرش مبارزه کرده بود
[ترجمه گوگل]او هرگز ایدهآلیسم جوان خود را از دست نداد و برای تمام عمر خود به مبارزه پرداخت

11. For though neither empiricism nor idealism are satisfactory in themselves, Ishmael does make use of both.
[ترجمه ترگمان]چون هر چند که نه تجربه گرایی و نه ایده آلیسم در خود رضایت بخش نیستند، اسماعیل از هر دوی آن ها استفاده می کند
[ترجمه گوگل]هرچند تجربی بودن و ایده آلیسم در خودشان رضایت بخش نیست، اسماعیل از هر دو استفاده می کند

12. Idealism apart, this long chapter has made strikingly little mention of individual motives or decisions.
[ترجمه ترگمان]جدای از این، این فصل طولانی اشاره ای به انگیزه های فردی و یا تصمیمات فردی کرده است
[ترجمه گوگل]ایده آلیسم، این فصل طولانی، به طور قابل ملاحظه ای اشاره ای به انگیزه ها و تصمیمات فردی نداشته است

13. Surely the role of idealism is as a motivating aspiration and a yardstick.
[ترجمه ترگمان]مسلما نقش of به عنوان انگیزه انگیزه و یک معیار است
[ترجمه گوگل]مطمئنا نقش ایده آلیسم به عنوان یک آرمان انگیزشی و یک معیار است

14. I had expected defensiveness and brittle idealism, but I was wrong.
[ترجمه ترگمان]من انتظار دفاع از defensiveness و idealism brittle را داشتم، اما اشتباه می کردم
[ترجمه گوگل]من دفاع و آرمان گرایی شکننده را پیش بینی کردم، اما اشتباه بودم

Idealism was one of the good characteristics of his youth.

آرمان‌گرایی یکی از ویژگی‌های خوب جوانی او بود.


Plato's idealism and Aristotle's materialism

پنداره‌گرایی افلاطون و ماده‌گرایی ارسطو


His kind of idealism has no place in modern politics.

خیال‌پردازی‌های خاص او در دنیای سیاست امروزی جایی ندارد.


پیشنهاد کاربران

idealism ( هنرهای تجسمی )
واژه مصوب: آرمان‏گرایی
تعریف: گرایشی هنری‏ که صرفاً بر اندیشه‏ها وانگاره‏های هنرمند استوار است


کلمات دیگر: