کلمه جو
صفحه اصلی

cabdriver


معنی : راننده تاکسی، درشکه چی
معانی دیگر : راننده ی تاکسی، تاکسیران (cabbie و cabby هم می گویند)

انگلیسی به فارسی

راننده‌ی تاکسی، تاکسیران (cabbie و cabby هم می‌گویند)


راننده تاکسی، درشکه چی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: the driver of a taxicab or horse-drawn carriage for public hire.

• one who drives a taxi, cabby
person who drives a taxicab
a cab driver is someone who drives a taxi for a living.

مترادف و متضاد

راننده تاکسی (اسم)
cabby, cabman, cabdriver, taximan, taxist

درشکه چی (اسم)
cabdriver, coachman, phaeton, hackie

جملات نمونه

1. The cabdriver took them on a circuitous route to the police station.
[ترجمه ترگمان]The آن ها را به یک مسیر غیر مستقیم به پاسگاه پلیس بردند
[ترجمه گوگل]cabdriver آنها را بر روی مسیر مسیر به ایستگاه پلیس برد

2. The cabdrivers had run away, the cowards.
[ترجمه ترگمان]The فرار کرده بودند، ترسوها فرار کرده بودند
[ترجمه گوگل]کابدیورها فرار کرده بودند، بزدلان

3. The cab-driver couldn't resist one last wisecrack.
[ترجمه ترگمان]راننده تاکسی نمی توانست در مقابل آخرین wisecrack مقاومت کند
[ترجمه گوگل]راننده کابین نمیتواند در برابر یک اختراع گذشته مقاومت کند

4. One was a stabbing spree in which 12 cabdrivers got knifed in one week by a lone assailant.
[ترجمه ترگمان]یکی از آن ها در عرض یک هفته توسط یک مهاجم تنها چاقو خورده بود
[ترجمه گوگل]یکی از آن ها یک جاسوسی بود که در آن 12 کابردر در یک هفته توسط یک انفجار یکنواخت دستگیر شدند

5. They enjoy their lifestyle, and so does cabdriver Jesus.
[ترجمه ترگمان]آن ها از سبک زندگی خود لذت می برند و یا عیسی مسیح
[ترجمه گوگل]آنها از شیوه زندگی خود لذت می برند، و بنابراین عیسی مسیح را نیز می سازد

6. The woman tells the cabdriver the next address, some place a little farther uptown, and the cab swings into traffic.
[ترجمه ترگمان]زن به راننده تاکسی، آدرس بعدی، جایی که کمی دورتر از شهر است می گوید و تاکسی به ترافیک می خورد
[ترجمه گوگل]زن به آدرس cabdriver می گوید، در بعضی موارد کمی دورتر از مرکز شهر، و کابین به ترافیک تبدیل می شود

7. Joel Lewis, 7 a cabdriver in Nassau, was at the airport when Mr. Harris-Moore was brought in by police airplane from Eleuthera.
[ترجمه ترگمان]جوئل لوئیس ۷ ساله در ناسائو، زمانی که اقای هریس - مور توسط هواپیمای پلیس از Eleuthera وارد فرودگاه شد در فرودگاه بود
[ترجمه گوگل]جوئل لوئیس، 7 ساله در ناسائو، در فرودگاه بود که آقای هریس مور توسط هواپیمای پلیس از Eleuthera آورده شده بود

8. I think everyone should go to college and get a degree and then spend six months as a bartender and six months as a cabdriver. Then they would really be educated.
[ترجمه ترگمان]فکر می کنم همه باید به کالج بروند و مدرک بگیرند و بعد شش ماه را به عنوان متصدی بار و شش ماه به عنوان یک cabdriver خرج کنند بعد آن ها واقعا تحصیل می کردند
[ترجمه گوگل]من فکر می کنم همه باید به کالج بروند و مدرک بگیرند و سپس شش ماه به عنوان یک متصدی بار و شش ماه به عنوان یک کابردیر صرف کنند سپس آنها واقعا تحصیل خواهند کرد

9. She had married an intellectual; now she lived with a cabdriver.
[ترجمه ترگمان]او با یک روشنفکر ازدواج کرده بود، حالا با یک راننده تاکسی زندگی می کرد
[ترجمه گوگل]او با یک فکری ازدواج کرده بود در حال حاضر او با یک cabdriver زندگی می کردند

10. One night I shared dinner with a few hotel guests, a local cabdriver, and his sister.
[ترجمه ترگمان]یک شب من با چند میهمان هتل، یک cabdriver محلی و خواهرش شام خوردم
[ترجمه گوگل]یک شب من با چند نفر از مهمانان هتل، یک cabdriver محلی و خواهرش به اشتراک گذاشتیم

11. Don't you listen to Powell on Voice of America radio?" the cabdriver".
[ترجمه ترگمان]آیا به پاول در مورد صدای رادیو آمریکا گوش نمی دهید؟ \" the \"
[ترجمه گوگل]آیا شما رادیو صدای آمریکا را به پائول گوش نمیدهید؟ کابدیور '

12. His wife and I took him in the cab to Lenox Hill Hospital, and while we were trying to get emergency treatment for him the cabdriver was screaming at us for his fare .
[ترجمه ترگمان]زنش و من او را سوار تاکسی کردیم به بیمارستان lenox هیل، و در حالی که ما سعی می کردیم برای او یک درمان ضروری برای او تهیه کنیم، راننده تاکسی داشت برای او داد می زد
[ترجمه گوگل]همسرش و من او را در کابین به بیمارستان لنکس هیل بردیم و در حالی که ما در حال تلاش برای دریافت درمان اضطراری برای او بودیم، کابدیور فریاد می زد که برای کرایه اش هزینه می شود

13. I wondered whether Jianguo, or someone like him, could be the kind of leader that people like this aggrieved cabdriver were waiting for.
[ترجمه ترگمان]در عجب بودم که آیا Jianguo یا کسی مثل او می تواند این نوع رهبری باشد که افرادی مثل این cabdriver افسرده منتظر بودند
[ترجمه گوگل]من تعجب کردم که آیا جیانگوا یا کسی مانند او می تواند نوعی رهبر باشد که مردم این کابردیر آسیب دیده منتظر آن بودند

Tehran cabbies are very talkative.

رانندگان تاکسی تهران خیلی پرحرف هستند.


پیشنهاد کاربران

راننده تاکسی


کلمات دیگر: