1. radiation of heat from a heater
تابش گرما از بخاری
2. radiation therapy
درمان تابشی،پرتو درمانی
3. a radiation leak
نشت تابشی
4. atomic radiation
تابشگری اتمی
5. diffuse radiation
تابش منتشر پرتوها،برتابش پخشیده
6. the radiation of electromagnetic rays
بارش اشعه ی الکتروماگنتیک
7. the radiation which the earth receives from the sun
انرژی تابشی که زمین از خورشید می گیرد
8. exposure to radiation is dangerous
قرار گرفتن در معرض تشعشع (تابش) خطرناک است.
9. some radioactive substances can emanate dangerous radiation for many years
برخی مواد تابشگر قادرند سال ها به طور خطرناکی از خود اشعه ی رادیواکتیو ساطع کنند.
10. the most terrifying aspect of nuclear bombing is radiation
وحشتناک ترین جنبه ی بمباران اتمی تابش اتمی است.
11. Radiation has a strong effect on the heredity of fruit flies.
[ترجمه ترگمان]تشعشع تاثیر زیادی بر وراثت مگس میوه دارد
[ترجمه گوگل]تابش اثر مهمی بر ارثی مگس میوه دارد
12. Many servicemen suffered radiation sickness after the early atomic tests.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از سربازان پس از اولین آزمایش های اتمی، دچار بیماری تشعشع شدند
[ترجمه گوگل]بسیاری از افراد پس از اتم های اولیه آزمایشات رادیواکتیو را تجربه کردند
13. Even a brief exposure to radiation is very dangerous.
[ترجمه ترگمان]حتی یک نوردهی کوتاه برای تشعشع بسیار خطرناک است
[ترجمه گوگل]حتی یک تماس کوتاه با تابش بسیار خطرناک است
14. Nuclear testing has exposed millions of people to radiation.
[ترجمه ترگمان]آزمایش هسته ای میلیون ها نفر را در معرض تشعشع قرار داده است
[ترجمه گوگل]تست هسته ای میلیون ها نفر را به اشعه کشانده است
15. The workers are constantly monitored for exposure to radiation.
[ترجمه ترگمان]کارگران به طور مداوم برای مواجهه با تشعشع تحت نظارت قرار می گیرند
[ترجمه گوگل]کارگران به طور مداوم برای قرار گرفتن در معرض تابش تحت نظارت قرار می گیرند
16. Their cancers are not so clearly tied to radiation exposure.
[ترجمه ترگمان]سرطان آن ها به طور واضح به نوردهی تشعشع وابسته نیست
[ترجمه گوگل]سرطان آنها به طور واضح به تماس با تابش وابسته نیست