1. The house had a lot of bad karma.
[ترجمه میترا] آن خانه حس بسیار بدی میداد
[ترجمه پیام پورنظام] خانه حال و هوای بسیار بدی داشت
[ترجمه دکتر زبان] آن خانه حس و حال بسیار بدی داشت
[ترجمه ترگمان]خانه سرنوشت بدی داشت
[ترجمه گوگل]خانه خیلی کارما بدی داشت
2. It's my karma always to fall in love with brunettes.
[ترجمه میترا] شیفتگی همیشگی من به فضای سبز در تقدیر من است.
[ترجمه ملخ] همیشه سرنوشت من این بوده که شیفتۀ مو قهوه ای ها شوم.
[ترجمه ترگمان]این سرنوشت منه که همیشه عاشق مو می شه
[ترجمه گوگل]این کارما من همیشه در عشق با brunettes است
3. Each creature has its own karma, its own personal mind patterns, derived from its own past history of previous lives.
[ترجمه ترگمان]هر مخلوق، کارمای فکری خود را دارد، الگوهای ذهنی شخصی خودش، برگرفته از سابقه قبلی زندگی قبلی خود
[ترجمه گوگل]هر موجودی کارما خود را دارد، الگوهای ذهنی شخصی خود، که از تاریخ گذشته خود زندگی های قبلی مشتق شده است
4. Karma, simply put, is an action for an action . . . good or bad. Stephen Richards
[ترجمه ترگمان]کردار به سادگی عملی است که برای اقدامی که خوب یا بد انجام می دهد عمل می کند استفان ریچاردز
[ترجمه گوگل]کارما، به سادگی، یک اقدام برای اقدام است خوب یا بد استفان ریچاردز
5. How people treat you is their karma; how you react is yours. Wayne Dyer
[ترجمه ترگمان]اینکه مردم چگونه با شما رفتار می کنند، کارمای آن ها است؛ واکنش شما نسبت به شما چگونه است وین دایر
[ترجمه گوگل]چگونه افراد با شما رفتار می کنند، کاری است که آنها انجام می دهند چگونه شما واکنش نشان می دهید وین دایر
6. I knew that this was my fault. Bad karma.
[ترجمه ترگمان]می دانستم که این تقصیر من بود سرنوشت بد
[ترجمه گوگل]من می دانستم که این تقصیر من است بد کارما
7. Karma Rubbish smokes at the end of the garden, cracking its knuckles to pass the time.
[ترجمه ترگمان]Karma در انتهای باغ سیگار می کشد و بنده ای آن را خرد می کند تا به موقع بگذرد
[ترجمه گوگل]کارما زباله در انتهای باغ سیگار می کشد و انگشتان دست خود را برای گذراندن زمان می کشد
8. The yogi of action is the karma yogi.
[ترجمه ترگمان]The عمل، کارمای فکری است
[ترجمه گوگل]یوگی عمل یوگا کارما است
9. The practical ways are divided into Karma Yoga, the way of work, and Jnana the way of intellect.
[ترجمه ترگمان]روش های عملی به ترتیب در یوگا، روش کار، و Jnana شیوه تفکر تقسیم می شوند
[ترجمه گوگل]راه های عملی به کارما یوگا، راه کار و جناانه راه عقل تقسیم می شوند
10. My karma was to help her expunge her personal devils by being smaller than she was when she was angry.
[ترجمه ترگمان]سرنوشت من این بود که به او کمک کنم که او را بیشتر از موقعی که او عصبانی بود کوچک تر کند
[ترجمه گوگل]karma من بود برای کمک به او شیطان های شخصی خود را از بین بردن با کوچکتر از او زمانی بود که او عصبانی بود
11. It looked as if his karma was working overtime.
[ترجمه ترگمان]طوری به نظر می رسید که انگار سرنوشت او اضافه کاری بوده
[ترجمه گوگل]به نظر میرسد که کارماش در حال کار کردن است
12. This interpretation of Karma is rejected by orthodox Hindus.
[ترجمه ترگمان]این تعبیر کردار نیز توسط هندوها سنتی رد می شود
[ترجمه گوگل]این تفسیر از Karma توسط هندوها معتدل رد شده است
13. Get some good karma around us.
[ترجمه ترگمان]یه some خوب دور خودمون جمع کن
[ترجمه گوگل]برخی از کارما خوب را در اطراف ما بیاورید
14. Some might call it karma, saying that Artie had it coming.
[ترجمه ترگمان]بعضی از آن ها این را کارما می دانستند و می گفتند که Artie دارد می آید
[ترجمه گوگل]برخی ممکن است آن را karma نام گذاری کنند، و می گویند Artie آن را در آینده
15. Mahatma Gandhi was a karma yogi.
[ترجمه ترگمان]ماهاتما گاندی a yogi بود
[ترجمه گوگل]مهاتما گاندی کارمی یوگی بود