کلمه جو
صفحه اصلی

karma


معنی : کار، کردار، سرنوشت، مراسمدینی، حاصل کردارانسان
معانی دیگر : (در مذهب بودا و مذهب هندوها) کارما (مجموع اعمال هر شخص در عمرهای مختلف او ـ این مجموع سرنوشت او را در عمر بعدی تعیین می کند)، دردین بودا حاصل کردارانسان

انگلیسی به فارسی

کار، کردار، سرنوشت، مراسم دینی، (دردین بودا)حاصل کردارانسان


کارما، سرنوشت، کردار، کار، مراسمدینی، حاصل کردارانسان


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
مشتقات: karmic (adj.)
(1) تعریف: in Hinduism and Buddhism, the principle that one's actions determine one's future in this life or in other incarnations.

(2) تعریف: destiny; fate.
مشابه: destiny, fate, kismet

(3) تعریف: a distinctive aura or emanation, as of a person or place.

• idea that an individual's actions determine his fate in each successive existence (buddhism, hinduism)
in the buddhist religion, karma is the belief that your actions in one life affect all your other lives after that one.

دیکشنری تخصصی

[یوگا] عمل، کردار - قانون عمل وعکس العمل که آینده فرد را شکل می دهد

مترادف و متضاد

کار (اسم)
service, function, thing, office, task, act, action, deed, work, job, labor, karma, activity, ploy, affair, duty, shebang, appointment, workmanship, avocation, vocation, proposition, laboring, fist, concave, opus, kettle of fish

کردار (اسم)
act, action, deed, karma, issue, exploit, jest

سرنوشت (اسم)
karma, die, lot, destiny, destination, fate, predestination, hap, doom, foredoom, kismet

مراسم دینی (اسم)
karma

حاصل کردار انسان (اسم)
karma

جملات نمونه

1. The house had a lot of bad karma.
[ترجمه میترا] آن خانه حس بسیار بدی میداد
[ترجمه پیام پورنظام] خانه حال و هوای بسیار بدی داشت
[ترجمه دکتر زبان] آن خانه حس و حال بسیار بدی داشت
[ترجمه ترگمان]خانه سرنوشت بدی داشت
[ترجمه گوگل]خانه خیلی کارما بدی داشت

2. It's my karma always to fall in love with brunettes.
[ترجمه میترا] شیفتگی همیشگی من به فضای سبز در تقدیر من است.
[ترجمه ملخ] همیشه سرنوشت من این بوده که شیفتۀ مو قهوه ای ها شوم.
[ترجمه ترگمان]این سرنوشت منه که همیشه عاشق مو می شه
[ترجمه گوگل]این کارما من همیشه در عشق با brunettes است

3. Each creature has its own karma, its own personal mind patterns, derived from its own past history of previous lives.
[ترجمه ترگمان]هر مخلوق، کارمای فکری خود را دارد، الگوهای ذهنی شخصی خودش، برگرفته از سابقه قبلی زندگی قبلی خود
[ترجمه گوگل]هر موجودی کارما خود را دارد، الگوهای ذهنی شخصی خود، که از تاریخ گذشته خود زندگی های قبلی مشتق شده است

4. Karma, simply put, is an action for an action . . . good or bad. Stephen Richards
[ترجمه ترگمان]کردار به سادگی عملی است که برای اقدامی که خوب یا بد انجام می دهد عمل می کند استفان ریچاردز
[ترجمه گوگل]کارما، به سادگی، یک اقدام برای اقدام است خوب یا بد استفان ریچاردز

5. How people treat you is their karma; how you react is yours. Wayne Dyer
[ترجمه ترگمان]اینکه مردم چگونه با شما رفتار می کنند، کارمای آن ها است؛ واکنش شما نسبت به شما چگونه است وین دایر
[ترجمه گوگل]چگونه افراد با شما رفتار می کنند، کاری است که آنها انجام می دهند چگونه شما واکنش نشان می دهید وین دایر

6. I knew that this was my fault. Bad karma.
[ترجمه ترگمان]می دانستم که این تقصیر من بود سرنوشت بد
[ترجمه گوگل]من می دانستم که این تقصیر من است بد کارما

7. Karma Rubbish smokes at the end of the garden, cracking its knuckles to pass the time.
[ترجمه ترگمان]Karma در انتهای باغ سیگار می کشد و بنده ای آن را خرد می کند تا به موقع بگذرد
[ترجمه گوگل]کارما زباله در انتهای باغ سیگار می کشد و انگشتان دست خود را برای گذراندن زمان می کشد

8. The yogi of action is the karma yogi.
[ترجمه ترگمان]The عمل، کارمای فکری است
[ترجمه گوگل]یوگی عمل یوگا کارما است

9. The practical ways are divided into Karma Yoga, the way of work, and Jnana the way of intellect.
[ترجمه ترگمان]روش های عملی به ترتیب در یوگا، روش کار، و Jnana شیوه تفکر تقسیم می شوند
[ترجمه گوگل]راه های عملی به کارما یوگا، راه کار و جناانه راه عقل تقسیم می شوند

10. My karma was to help her expunge her personal devils by being smaller than she was when she was angry.
[ترجمه ترگمان]سرنوشت من این بود که به او کمک کنم که او را بیشتر از موقعی که او عصبانی بود کوچک تر کند
[ترجمه گوگل]karma من بود برای کمک به او شیطان های شخصی خود را از بین بردن با کوچکتر از او زمانی بود که او عصبانی بود

11. It looked as if his karma was working overtime.
[ترجمه ترگمان]طوری به نظر می رسید که انگار سرنوشت او اضافه کاری بوده
[ترجمه گوگل]به نظر میرسد که کارماش در حال کار کردن است

12. This interpretation of Karma is rejected by orthodox Hindus.
[ترجمه ترگمان]این تعبیر کردار نیز توسط هندوها سنتی رد می شود
[ترجمه گوگل]این تفسیر از Karma توسط هندوها معتدل رد شده است

13. Get some good karma around us.
[ترجمه ترگمان]یه some خوب دور خودمون جمع کن
[ترجمه گوگل]برخی از کارما خوب را در اطراف ما بیاورید

14. Some might call it karma, saying that Artie had it coming.
[ترجمه ترگمان]بعضی از آن ها این را کارما می دانستند و می گفتند که Artie دارد می آید
[ترجمه گوگل]برخی ممکن است آن را karma نام گذاری کنند، و می گویند Artie آن را در آینده

15. Mahatma Gandhi was a karma yogi.
[ترجمه ترگمان]ماهاتما گاندی a yogi بود
[ترجمه گوگل]مهاتما گاندی کارمی یوگی بود

پیشنهاد کاربران

انتقام

تقاص

حاصل کردار انسان ، ایینه دنیوی

آینده نگر

سرنوشت، فردای جدید


🌍هرکاری کنی ب خودت برمیگرده خوبی=خوبی

اسم خیلی قشنگیه به معنی قانون عمل

هشدار: این واژه به واژه ی " دارما " وابسته است و شایسته و بایسته است که باهم خوانده شوند!
واژه سانسکریت: از خانواده زبان های آریایی، زبان باستان ایران و هند -
اسم پسرانه - karma برگرفته شده از سانسکریت است!
کارما واژه ای سانسکریت که از آیین بوداییسم و از زبان مادری بودا که پالی بوده و خویشاوندی نزدیکی با سانسکریت دارد، گرفته شده است!

سه هزار سال پیش، شاخه هایی از آریاییان به سرزمین هند کوچ کردند و فیلسوفی ( دانشمندی ) به نام سیذارتا گوتاما بودا >>> آیین بودا ( دارما ) را پایه گذاری کرد!
بودا: واژه سانسکریت - درخشنده، نورانی، روشن، تابناک، فروزان -
آگاهی یافته، بیدار شده، هوشیار، درک یافته، روشن بین، بیدار دل!
( ( معنی بودا بسیار همانند معنی زرتشت است؛بخاطر این که، بودا خود را پیرو زرتشت می دانست و از آموزه های آن بهره برده بود! ) )
بودا در زبان پارسی میانه ( پهلوی ) >>> به شکل بوت ( بُت ) : پیکره ای زیبا که پرستیده می شود!

با نگاهی باریک بین به آثار بودا می توان دریافت که اندیشه های آن برگرفته شده از زرتشت ( پیامبر ایرانی ) است!
برای نمونه: ایزدان و فرشتگان به نام های دیگر، گل نیلوفر، چرخ دارما ( همانند سه پند بزرگ زرتشت ) و. . .
سِپَنتمان زرتشت ( یسنای30 تا 31 - بند 10 تا 11 ) :
[ بهشت و دوزخ ما در این جهان، در دستان خود ماست؛ نیکی پاسخ نیکی و بدی سزای بدی است
نتیجه زندگی ما، دستاورد کارهای ماست! ]

نیروی کارما در اسطوره ها:
یادآوری از واژه فراماسون:
نیروی کارما برگرفته شده از حلقه دورِ کمر فَروَهَر است که نشانه ی بازگشت کارهای ما به خودمان هست!
( ( زمین گرد است؛ هر کاری کنیم به خودمون باز می گردد - به مانند پرتاب بومرنگ! ) )

همچنین نیروی کارما در اساطیر یونان باستان:
" اُوروبُروس ( دُنب خوار ) : مار یا اژدهایی که به گونه ی چَنبَره ( حلقه، گرد ) ، در حال خوردن دُم خود است!

قانون سوم نیوتن و رابطه آن با کارما:
هر عملی را عکس العملی است؛ مساوی و در جهت خلاف آن ( این قانون به قانون کنش و واکنش هم معروف می باشد! )
مانند: حرکت گهواره نیوتن یا موج آونگ!
پس هنگامی که می گوییم شانس ما بد یا خوب هست >>> همان کارمای ماست که بستگی به کارهای ما دارد و بازخوردش به ما می رسد

نیروی کارما در فرهنگ و ادبیات کهن ایران هم دیده می شود!
نمونه هایی از آن ها:
زمین گرده!
هر گُلی زدی به سرِ خودت زدی!
آتش اول خودش رو می سوزونه!
دودش تو چشمِ خودت میره!
کوه به کوه نمی رسه ولی آدم به آدم می رسه!
از ماست که بر ماست!
[ چون نیک نگه کرد و پَر خویش بر او دید
گفتا: زِ که نالیم که از ماست که بر ماست ( ناصرخسرو قُبادیانی ) ]
از هر دست بدی، از همون دست پس می گیری!
[ صد سال ره مسجد و میخانه بگیری / عمرت به هدر رفته اگر دست نگیری
بشنو از پیر خرابات تو این پند / هر دست که دادی به همان دست بگیری ( شیخ بهایی ) ]
هر چه کنی، به خود کنی / گر همه نیک و بد کنی ( سعدی )
تو نیکویی کن و در دِجله انداز / که ایزد در بیابانت دهد باز ( سعدی )
من اگر نیکم و گر بد، تو برو خود را باش / هر کسی آن دِرُوَد عاقبت کار که کِشت ( حافظ )
از مُکافات عمل غافل مَباش ( مَشو ) / گندم از گندم بِرُوید، جو زِ جو ( مولوی، مولانا )
این جهان کوهَست و فعل ما ندا / سوی ما آید نداها را صدا ( مولوی، مولانا )
این جهان آیینه کردار ماست / خوب یا بد، هر چه هست آثار ماست
اهل عشق، اهل علم، اهل تخت / کارِ ما کردند هم آسان و سخت ( مجتبی کاشانی )
گیرم که خلق را به طریقی فریفتی / با دستِ انتقام طبیعت چه می کنی؟

کار: واژه سانسکریت -
رفتار، عمل، کُنِش - نقش، وظیفه، رسالت! - طریقه، روش، سبک، هنجار، مَنِش
ما: پسوند نسبت ( شایستگی ) سانسکریت
پس واژه ی کارما، همان کارِ ما بوده است که رفته رفته و در پیِ گذشت زمان >>> به گونه ی " کارما " درآمده است!
معنی: بازخورد کارهای ما، زیستکار زندگی ما، دستِ طبیعت، بازگشت عملکردمان به خودمان، نتیجه و دستاورد کارهایمان، کنش و واکنش ( عمل و عکس العمل ) کارکردمان

پاداش و کیفر کارِ ما در همین دنیا به خود ما بر می گردد، پس امیدوارم:
کارمای زندگیِ مان ( بازخورد کارهایمان در زندگی ) ، کاریزما ( جذاب، گیرا ) و دلرُبا باشد - آمین!


سرنوشت

اعمال، نتیجه اعمال ما

نتیجه اعمال


یه معنی مهم داره تو فضای مجازی
the score on gamefaqs. com your username gets. you earn 1 karma for each day your account is active. higher karma amounts allow you to post more messages per day, have access to more social boards, bragging rights, etc. . . You lose karma when one of your messages gets moderated, the amount lost per message depends on the severity of the violation and how much of an d - bag the moderator is.
that asshole mod gave me a 3 karma loss for my topic!!!
امتیازت تو یکسری سایتا. هر روز یکی میگیری. سره پست هات و کامنت هایی که میگیری هم امتیاز میگیری. یه جورایی حکم فالور تو اینستارو داره ولی خیلی پویاتر و متغیرتر. چون سره کامنتاهم میتونی دریافت کنی

چاه مکن بهر کسی اول خودت دوم کسی

چ اگوین


کلمات دیگر: