کلمه جو
صفحه اصلی

pageant


معنی : رژه، بالماسکه، مراسم مجلل، نمایش مجلل و تاریخی، صفحه نمایش
معانی دیگر : نمایش مجلل، رژه ی با شکوه، مراسم تاریخی، کارناوال، عملیات چشمگیر، (در اصل) هر یک از بخش های نمایش مذهبی قرون وسطایی، سکوب متحرکی که نمایش های مذهبی قرون وسطی را روی آن ارائه می دادند

انگلیسی به فارسی

صفحه نمایش، نمایش مجلل وتاریخی، مراسم مجلل، رژه


برگزاری، مراسم مجلل، نمایش مجلل و تاریخی، صفحه نمایش، رژه، بالماسکه


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: a public spectacle with much colorful display, often celebrating and commemorating events of history or legend and presenting scenes from these.
مشابه: ceremony, display, exhibit, extravaganza, performance, play, representation, show, spectacle, tableau

(2) تعریف: any showy display or event of this kind.
مترادف: extravaganza, gala, parade, pomp, spectacle
مشابه: ceremony, display, exhibit, exhibition, performance, show, sight

• performance commemorating a historical or legendary event; ceremonial play or parade of any kind
a pageant is a show, often performed out of doors, which is made up of historical or literary scenes.

دیکشنری تخصصی

[سینما] صحنه سیار

مترادف و متضاد

رژه (اسم)
array, parade, pageant, review

بالماسکه (اسم)
mask, pageant, costume ball, masquerade, masque, fancy ball, fancy dress ball

مراسم مجلل (اسم)
pageant

نمایش مجلل و تاریخی (اسم)
pageant

صفحه نمایش (اسم)
pageant

spectacle or contest


Synonyms: celebration, charade, display, exhibition, exposition, extravaganza, fair, make-believe, motorcade, parade, pomp, procession, ritual, show, tableau


جملات نمونه

1. a beauty pageant
نمایش انتخاب ملکه ی زیبایی

2. The pageant promises to be a curious mixture of the ancient and modern.
[ترجمه ترگمان]این pageant قول می دهد که آمیزه ای عجیب از باستانی و مدرن باشد
[ترجمه گوگل]این نمایش وعده داده می شود که یک ترکیب مرسوم از قدیمی و مدرن باشد

3. Our pageant represented scenes from history.
[ترجمه ترگمان]نمایش ما نمایش صحنه هایی از تاریخ را نشان می دهد
[ترجمه گوگل]نمایشنامه ما صحنه هایی از تاریخ را نشان می دهد

4. Does a small-town pageant sound like comedy material?
[ترجمه ترگمان]آیا یک نمایش کوچک از شهر مانند مصالح کمدی به نظر می رسد؟
[ترجمه گوگل]آیا شهرت شهر کوچک به نظر می رسد مانند کمدی؟

5. The pageant to end all pageants.
[ترجمه ترگمان] مسابقه پایان دادن به همه مسابقات
[ترجمه گوگل]صفحه ای برای پایان دادن به همه نمایش ها

6. The pageant was so big that they could keep far apart from each other without trying.
[ترجمه ترگمان]مراسم آن قدر بزرگ بود که بدون تلاش می توانستند از یکدیگر دور بمانند
[ترجمه گوگل]برگزاری آنقدر بزرگ بود که می توانست بدون تلاش یکدیگر را از یکدیگر دور کند

7. The streets of Pontydd were deserted as the pageant rolled through.
[ترجمه ترگمان]وقتی که نمایش تمام شد، خیابان های of خلوت و خلوت بود
[ترجمه گوگل]خیابان های Pontydd به عنوان برگزاری انتخاب شده از بین رفته بود

8. The New Hampshire primary is a strange pageant of democracy in action, dating back to 19
[ترجمه ترگمان]مقدماتی نیو Hampshire یک نمایش عجیب از دموکراسی در عمل است که به ۱۹ سال باز می گردد
[ترجمه گوگل]ابتدا نیوهمپشایر یک نمایش عجیب و غریب از دموکراسی در عمل است که به 19 سالگی می رسد

9. From inside, they heard the pageant rolled over on its back.
[ترجمه ترگمان]از داخل آن ها صدای رژه رفتن او را شنیدند
[ترجمه گوگل]از داخل، آنها را شنیده بودند که بر روی پشتش ریخته شده بود

10. The pageant of African history is so rich and various.
[ترجمه ترگمان]نمایش بزرگی از تاریخ آفریقا بسیار غنی و متنوع است
[ترجمه گوگل]نمایش تاریخ آفریقایی بسیار غنی و متفاوت است

11. The hardest part of pageant preparation is not the purveying of personal grooming products.
[ترجمه ترگمان]سخت ترین قسمت آماده سازی نمایش نمایش، the محصولات آرایشی شخصی نیست
[ترجمه گوگل]سخت ترین قسمت تهیه پیش نمایش، تهیه محصولات مراقبت شخصی نیست

12. Their coming was unheralded by any pomp and pageant whatever. . . .
[ترجمه ترگمان]آمدن آن ها از هر شکوه و شکوه و تشریفاتی که در آن دیده می شد، unheralded بود،
[ترجمه گوگل]آمدن آنها توسط هر پمپ و پراکندگی هر چیزی غیرقابل پیش بینی بود

13. Protestors argued that the beauty pageant was demeaning to women.
[ترجمه ترگمان]معترضان مدعی بودند که این نمایش زیبایی برای زنان پست شده است
[ترجمه گوگل]معترضان استدلال می کردند که برگزاری زیبایی به زن ها تحقیر شده است

14. They set up the pageant in a village street, and not one cottager came out to greet them.
[ترجمه ترگمان]در یکی از خیابان های دهکده رژه رفتند و کسی بیرون نیامد که به آن ها خوش آمد بگوید
[ترجمه گوگل]آنها در یک خیابان روستا راهپیمایی کردند و هیچ یک از کلبهداران حاضر به دیدن آنها نشدند

a beauty pageant

نمایش انتخاب ملکه‌ی زیبایی


The Romans were fond of contests and pageants.

رومی‌ها دوست‌دار مسابقات و نمایش‌های پرشکوه بودند.


پیشنهاد کاربران

مسابقه دختر شایسته
مسابقه زیبایی

کارناوال

repeat interesting events

مسابقه زیبایی
In the US: Beauty pageant
کارناوال An elaborate show or parade that usually depicts a historical or religious event,

She was the first woman to wear a hijab in the pageant and soon became known for bringing a modest dress code to the world's most famous fashion week shows.



کلمات دیگر: