کلمه جو
صفحه اصلی

abacus


معنی : قطعه مربع کاشی معرق، چرتکه، تخته روی سرستون، گنجه ظرف، لوح مربع موزائیک سازی، چتکه
معانی دیگر : (معماری) تخته سنگ روی سر ستون، لوحه مربع موزائیک سازی

انگلیسی به فارسی

چرتکه، تخته روی سرستون [معماری]، گنجه ظرف، لوحه مربع موزائیک‌سازی


همسر، چرتکه، قطعه مربع کاشی معرق، تخته روی سرستون، گنجه ظرف، لوح مربع موزائيك سازي، چتکه


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
حالات: abaci, abacuses
• : تعریف: a device used to make arithmetic calculations, consisting of a frame with parallel rods or grooves that hold movable counters such as beads.

- The shopkeeper used an abacus to add up our purchases.
[ترجمه ترگمان] مغازه دار از یک abacus برای جمع کردن purchases استفاده می کرد
[ترجمه گوگل] مغازه دار برای استفاده از خریدهای خود از یک حساب کاربری استفاده کرد

• frame holding bars strung with beads which are used to make mathematical calculations; uppermost part of a column (architecture)
an abacus is a frame that is used for counting. it has rods with sliding beads on them.

دیکشنری تخصصی

[عمران و معماری] سنگ سرستون
[ریاضیات] چرتکه
[آمار] چرتکه، چتکه

مترادف و متضاد

قطعه مربع کاشی معرق (اسم)
abaciscus, abacus

چرتکه (اسم)
abacus

تخته روی سرستون (اسم)
abacus

گنجه ظرف (اسم)
abacus

لوح مربع موزاییک سازی (اسم)
abacus

چتکه (اسم)
abacus

جملات نمونه

1. he used to say that computers are the descendents of the abacus
او می گفت که کامپیوتر از چرتکه گرفته شده است.

2. They also learned to use the abacus.
[ترجمه ترگمان]آن ها همچنین یاد گرفتند که از the استفاده کنند
[ترجمه گوگل]آنها همچنین آموخته اند که از آباکوس استفاده کنند

3. The abacus was the precursor of the modern electronic calculator.
[ترجمه ترگمان]تخته سر ستون اصلی ماشین حساب الکترونیکی مدرن بود
[ترجمه گوگل]Abacus پیشگام ماشین حساب الکترونیکی مدرن بود

4. Sometimes he calculates the price on an abacus and then indicates the total.
[ترجمه ترگمان]گاهی اوقات او قیمت روی یک abacus را محاسبه می کند و سپس مجموع را نشان می دهد
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات قیمت آن را در یک حساب کاربری محاسبه می کند و سپس کل را نشان می دهد

5. Once in a while, the numbers fall, the abacus clicks into a pattern.
[ترجمه ترگمان]هر چند تا چند دقیقه دیگر عددها نیز به یک طرح تبدیل می شوند
[ترجمه گوگل]یک بار در یک زمان، اعداد سقوط می کنند، تقسیم به یک الگو می شود

6. Make an abacus and write a report about its usefulness in terms of place value and computation.
[ترجمه ترگمان]یک abacus بسازید و گزارشی درباره مفید بودن آن از لحاظ ارزش مکان و محاسبه بنویسید
[ترجمه گوگل]یک حساب کاربری و یک گزارش در مورد سودمندی آن از لحاظ ارزش مکان و محاسبات بنویسید

7. Vocabulary is words, lists of, abacus beads, each encapsulating a precise idea.
[ترجمه ترگمان]واژگان، کلمات، فهرست، abacus است، که هر کدام یک ایده دقیق را به یکدیگر تبدیل می کنند
[ترجمه گوگل]واژگان واژه ها، لیست ها، مهره های مختلط، هر کدام یک ایده دقیق را پوشش می دهند

8. The abacus is the ancestor of the modern computer.
[ترجمه ترگمان]تخته abacus جد کامپیوتر مدرن است
[ترجمه گوگل]Abacus اجداد کامپیوتر جدید است

9. Masterly crafted to perfection, this exquisite Chinese abacus has gold plating and Afghanistan white jade counters.
[ترجمه ترگمان]Masterly که برای کمال ساخته شده است، این abacus چینی عالی plating طلایی و counters یشم سبز دارد
[ترجمه گوگل]به طرز محرمانه ای به کمال رسیده است، این چینی غریب چینی دارای طلا و شمعدان یشم سفید افغانستان است

10. I've passed the tests of business skills for abacus and shorthand.
[ترجمه ترگمان]من آزمایش هایی انجام دادم که مهارت های کار و تندنویسی را انجام دهم
[ترجمه گوگل]من آزمون مهارت های کسب و کار را برای abacus و shorthand امتحان کردم

11. A : So am I. Using an abacus is still a basic accounting.
[ترجمه ترگمان]پاسخ: من هم همینطور استفاده از یک abacus هنوز یک حسابداری اولیه است
[ترجمه گوگل]A So I am I با استفاده از Abacus هنوز حسابداری اساسی است

12. A is an Abacus, the ancient Chinese adding machine which uses beads for counting.
[ترجمه ترگمان]الف یک ماشین Abacus است که از چین باستان برای شمردن استفاده می کند
[ترجمه گوگل]A Abacus است، دستگاه چینی باستانی چینی که با استفاده از شمشیر برای شمارش استفاده می کند

13. The abacus is still in use today Chinatowns abroad.
[ترجمه ترگمان]این abacus هنوز هم اکنون در خارج از کشور مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه گوگل]امروزه Abacus هنوز در حال استفاده از Chinatowns در خارج از کشور است

14. The abacus fell down on the ground and the beads went everywhere.
[ترجمه ترگمان]کف روی زمین افتاد و دانه های عرق روی زمین افتاد
[ترجمه گوگل]تخم مرغ بر روی زمین افتاد و دانه ها همه جا رفتند

15. They do use an abacus when they count, do they?
[ترجمه ترگمان]آن ها زمانی که حساب می کنند از یک abacus استفاده می کنند، این کار را می کنند؟
[ترجمه گوگل]آنها زمانی که شمارش می کنند، از هم جدا شدن استفاده می کنند؟

پیشنهاد کاربران

چرتکه


کلمات دیگر: