کلمه جو
صفحه اصلی

labor union


معنی : سندیکای کارگری، اتحادیه کارگری
معانی دیگر : اتحادیه ی کارگری

انگلیسی به فارسی

سندیکای کارگری، اتحادیه کارگری


اتحادیه کارگری، سندیکای کارگری


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: an organization of workers that promotes and protects the interests of its members in issues such as wages and working conditions, esp. through negotiations with employers.
مشابه: union

• union of workers who have joined together to protect their rights
in the united states, a labor union is an organization that has been formed by workers in order to represent their rights and interests to their employers, for example in order to improve working conditions or wages.

دیکشنری تخصصی

[نساجی] سندیکای کارگری - اتحادیه کارگری

مترادف و متضاد

سندیکای کارگری (اسم)
labor union, labour union

اتحادیه کارگری (اسم)
labor union, labour union

organized group of employees


Synonyms: craft union, industrial union, local, organized labor, trades union, trade union


جملات نمونه

1. The group became the spearhead of the labor union movement.
[ترجمه ترگمان]این گروه پیشگام جنبش کارگری شد
[ترجمه گوگل]این گروه رهبر جنبش کارگری شد

2. Unlike a business corporation or labor union, a charity may not sponsor or support a political action committee.
[ترجمه ترگمان]بر خلاف یک شرکت کسب وکار یا اتحادیه کارگری، یک موسسه خیریه ممکن است حامی یا حمایت از یک کمیته اقدام سیاسی نباشد
[ترجمه گوگل]بر خلاف یک شرکت کسب و کار یا اتحادیه کارگری، یک موسسه خیریه نمی تواند کمیته عملیات سیاسی را حمایت و حمایت کند

3. Article 2 A labor union shall be a juristic person.
[ترجمه ترگمان]ماده ۲ یک اتحادیه کارگری باید شخص juristic باشد
[ترجمه گوگل]ماده 2 اتحادیه کارگری باید یک فرد حقوقی باشد

4. Elect labor union member of committee and budget investigates member of committee a candidate.
[ترجمه ترگمان]انتخاب عضو اتحادیه کارگری و بودجه به بررسی عضو کمیته می پردازد
[ترجمه گوگل]انتخاب اعضای اتحادیه کارگری کمیته و بودجه، عضو کمیته یک نامزد را بررسی می کند

5. This fallacy is still the basis of many labor union practices.
[ترجمه ترگمان]این استدلال غلط همچنان اساس بسیاری از فعالیت های اتحادیه کارگری است
[ترجمه گوگل]این اشتباه هنوز اساس بسیاری از اقدامات اتحادیه کارگری است

6. He is a mere tool of the labor union.
[ترجمه ترگمان]او صرفا ابزار اتحادیه کارگری است
[ترجمه گوگل]او تنها ابزار اتحادیه کارگری است

7. The execution of collective bargaining right of labor union is helpful in buffering conflicts and defusing differences between labor and management in a peaceful and non-facedown way.
[ترجمه ترگمان]اجرای حق چانه زنی جمعی از اتحادیه کارگری در میان تعارضات بین کار و مدیریت تفاوت بین کار و مدیریت به روش صلح آمیز و non مفید است
[ترجمه گوگل]اجرای توافق نامه جمعی اتحادیه کارگری در تعارض باطل و اختلاف بین کار و مدیریت در یک راه صلح آمیز و غیر روحانی مفید است

8. Article 39 The public property of a labor union shall not be subject to confiscation.
[ترجمه ترگمان]ماده ۳۹ قانون عمومی اتحادیه کارگری نباید تابع مصادره باشد
[ترجمه گوگل]ماده 39 اموال عمومی یک اتحادیه کارگری نمی تواند مورد مصادره قرار گیرد

9. The labor union has ordered its members to work - to - rule.
[ترجمه ترگمان]اتحادیه کارگری به اعضای خود دستور کار در قانون را داده است
[ترجمه گوگل]اتحادیه کارگری اعضای خود دستور داده است به کار - به - قانون است

10. Hereby apply for to establish labor union and need to pay 2% of total amount of monthly wages, and 60% in which belong to the company union .
[ترجمه ترگمان]Hereby درخواست ایجاد اتحادیه کارگری و نیاز به پرداخت ۲ % از کل درآمد ماهیانه، و ۶۰ درصد از آن ها متعلق به اتحادیه شرکت است
[ترجمه گوگل]از این به بعد برای ایجاد اتحادیه کارگری درخواست می شود و نیاز به پرداخت 2 درصد از کل مبلغ دستمزد ماهانه دارد و 60 درصد آن به اتحادیه شرکت تعلق می گیرد

11. Boycotted as part of a labor union action.
[ترجمه ترگمان]boycotted به عنوان بخشی از فعالیت اتحادیه کارگری
[ترجمه گوگل]به عنوان بخشی از یک اقدام اتحادیه کارگری به عنوان یک کارگر زنانه کار می کند

12. China wows bars labor union independent of the party Communist Party.
[ترجمه ترگمان]چین اتحادیه کارگری مستقل حزب کمونیست این حزب را ممنوع کرده است
[ترجمه گوگل]چین، اتحادیه کارگری را مستقل از حزب کمونیست حزب می کند

13. The delegacy of labor union is that labor union has the rights or qualifications to be the representative of the members and employees' benefits which affirmed by the law.
[ترجمه ترگمان]The اتحادیه کارگری این است که اتحادیه کارگری دارای حقوق و صلاحیت لازم برای نماینده اعضا و مزایای کارمندان است که توسط قانون تایید می شوند
[ترجمه گوگل]نماینده اتحادیه کارگری این است که اتحادیه کارگری دارای حقوق یا صلاحیت است که نماینده مزایای اعضا و کارکنان باشد که توسط قانون تایید شده است

14. Article 29 A labor union and any of its officers or members shall not.
[ترجمه ترگمان]ماده ۲۹ یک اتحادیه کارگری و هر کدام از افسران و اعضای آن نباید
[ترجمه گوگل]ماده 29 اتحادیه کارگری و هر یک از افسران یا اعضای آن نباید باشد

15. To lead the mass work of the labor union and the Communist Youth League.
[ترجمه ترگمان]که کار گروهی اتحادیه کارگری و اتحادیه جوانان کمونیست را رهبری کند
[ترجمه گوگل]رهبری کار جمعی اتحادیه کارگری و لیگ جوانان کمونیست

پیشنهاد کاربران

labor union AmE
trade union BrE
اتحادیه کارگری


کلمات دیگر: