1. faculty of letters
دانشکده ی ادبیات
2. a faculty meeting
جلسه ی استادان (یا معلمان)
3. the faculty and staff of this university
استادان و کارمندان این دانشگاه
4. the faculty of election
استعداد گزینش
5. the faculty of hearing
حس شنوایی
6. the faculty of making friends
استعداد دوست یابی
7. the faculty of speech
قوه ی ناطقه،توانایی سخن گویی
8. the faculty of speech
قدرت تکلم
9. students and faculty together presented their demands
دانشجویان و استادان خواسته های خود را تواما ارائه کردند.
10. members of the faculty of the medical school had also been invited
اعضا هیئت علمی دانشکده ی پزشکی نیز دعوت شده بودند.
11. he is on the faculty
او جزو استادان است،او عضو هیات علمی است.
12. the head of the law faculty
رییس دانشکده ی حقوق
13. Both faculty and students oppose the measures.
[ترجمه ترگمان]هم هیات علمی و هم دانش آموزان با این تدابیر مخالفند
[ترجمه گوگل]هر دو دانشکده و دانشجو با اقدامات مخالف هستند
14. She had a great faculty for absorbing information.
[ترجمه ترگمان]استعداد خوبی برای این اطلاعات داشت
[ترجمه گوگل]او توانایی زیادی برای جذب اطلاعات داشت
15. Should the new department form part of the Faculty of Arts?
[ترجمه ترگمان]آیا بخش جدید باید بخشی از دانشکده هنر را تشکیل دهد؟
[ترجمه گوگل]آیا بخش جدید باید بخشی از دانشکده هنر باشد؟
16. It is also a myth that the faculty of hearing is greatly increased in blind people.
[ترجمه Ali Bakhshi] اینکه قدرت شنوایی افراد نابینا به شدت کاهش می یابد یک باور نادرست است
[ترجمه ترگمان]هم چنین یک افسانه وجود دارد مبنی بر اینکه دانشکده شنوایی در افراد نابینا به شدت افزایش یافته است
[ترجمه گوگل]این نیز یک افسانه است که دانشکده شنوایی در افراد نابینا بسیار افزایش یافته است
17. For the faculty, there exists the triad of responsibilities: teaching, research, and service.
[ترجمه Ali Bakhshi] اعضای هیآت علمی باید در سه مهارت تدریس - تحقیق وارایه برجسته باشند
[ترجمه ترگمان]برای هیات علمی، سه گانه مسیولیت وجود دارد: آموزش، تحقیق، و خدمات
[ترجمه گوگل]برای اعضای هیات علمی سه مسئولیت وجود دارد: تدریس، تحقیق و خدمات
18. The faculty agreed on a change in the requirements.
[ترجمه Ali Bakhshi] استادبا یک تغییر در تکالیف دانشجو ( یان ) موافقت کرد
[ترجمه ترگمان]اعضای هیات علمی در مورد تغییر در نیازمندی ها به توافق رسیدند
[ترجمه گوگل]هیات علمی تغییر در الزامات را پذیرفت
19. She has a faculty for inspiring confidence in people.
[ترجمه Ali Bakhshi] او در بر انگیختن اعتماد به نفس افراد مهارت زیادی دارد
[ترجمه ترگمان]او یک هییت علمی برای القای اعتماد به نفس افراد دارد
[ترجمه گوگل]او دارای هیات علمی برای الهام بخشیدن به اعتماد به نفس است
20. These girls have the faculty to learn languages easily.
[ترجمه ترگمان]این دخترها توانایی یادگیری زبان را به راحتی دارند
[ترجمه گوگل]این دختران توانایی یادگیری زبان را دارند
21. How can faculty improve their teaching so as to encourage creativity?
[ترجمه علی بخشی] استادان دانشگاه با چه روش پیشرفته ای میتوانند دانشجویان را در مسیر خلاقیت قرار دهند؟
[ترجمه ترگمان]چگونه هیات علمی می تواند آموزش خود را بهبود بخشد تا خلاقیت را تشویق کند؟
[ترجمه گوگل]چگونه استاد می تواند تدریس خود را بهبود بخشد تا خلاقیت را تشویق کند؟