1. hens that lay eggs cackle
مرغ هایی که تخم می گذارند قدقد می کنند.
2. Never cackle till your egg is laid.
[ترجمه ترگمان]دی گه این قدر وراجی نکن که تخم your
[ترجمه گوگل]هرگز تا زمانی که تخم مرغ شما تخمگذار نباشه
3. The old woman gave a cackle of laughter.
[ترجمه ترگمان]پیرزن خنده ای سر داد
[ترجمه گوگل]زن پیر به خنده خیره شد
4. The young girl gave a cackle of laughter.
[ترجمه ترگمان]دختر جوان خنده بلندی سر داد
[ترجمه گوگل]دختر جوان یک خنده از خنده را گرفت
5. He let out a brief cackle.
[ترجمه ترگمان]خنده ای کوتاه کرد
[ترجمه گوگل]او یک کاکل کوتاه را رها کرد
6. I fell asleep . . . . cackle cackle - I dropped off.
[ترجمه ترگمان]چرت و پرت چرت زدم و افتادم
[ترجمه گوگل]من خوابیدم cackle cackle - من افتادم
7. Spider let out a weird high-pitched cackle that scared Miguel.
[ترجمه ترگمان]اسپایدرمن رو با صدای بلند عجیبی درآورد که \"میگوئل\" رو ترسونده بود
[ترجمه گوگل]عنکبوت یک گیاه عجیب و غریب را که میگوئل را می ترساند بیرون می اندازد
8. How would you put his cackle in print or produce that grin with parentheses and colons?
[ترجمه ترگمان]چگونه خنده خود را در چاپ یا تولید آن پوزخند با پرانتز و دونقطه استفاده خواهید کرد؟
[ترجمه گوگل]چطور می توانید با استفاده از پرانتز و کولون های خود را به چاپ بکشید؟
9. She is apt to cackle evilly.
[ترجمه ترگمان]او به شیطانی شیطانی می خندد
[ترجمه گوگل]او معتقد است که به شیطان دروغ میگوید
10. The manager let us cut the cackle.
[ترجمه ترگمان]مدیر به ما اجازه داد که شاخ را cut
[ترجمه گوگل]مدیر اجازه داد که ما را از بین ببرد
11. Cut the cackle! Let's go right away.
[ترجمه ترگمان]حرفش را قطع کن! بیا همین الان راه بیفتیم
[ترجمه گوگل]کیک را بردارید بیایید درست بشه
12. The chairman cut the cackle and brought his idea up at the meeting.
[ترجمه ترگمان]رئیس the را برید و ایده خود را در جلسه مطرح کرد
[ترجمه گوگل]رئیس جلویی را برداشت و ایده خود را در جلسه به ارمغان آورد
13. But he was interrupted by a shrill cackle.
[ترجمه ترگمان]اما با صدای تیز و تیز حرف او را قطع کرد
[ترجمه گوگل]اما او توسط یک سر و صدا خفه کننده قطع شد