کلمه جو
صفحه اصلی

jailbird


معنی : محکوم، محبوس، جنایت کار، زندانی
معانی دیگر : (عامیانه)، زندانی سابق

انگلیسی به فارسی

محبوس، جنایتکار، زندانی


زندانبان، زندانی، محکوم، جنایت کار، محبوس


انگلیسی به انگلیسی

• prisoner, inmate, criminal, convict, one who has been in jail for a long time
a jailbird is a person who is in prison or who has been to prison; an old-fashioned, informal word.
person who is in jail, prisoner

اسم ( noun )
• : تعریف: (informal) someone who is serving or has served time in jail; convict.

مترادف و متضاد

محکوم (اسم)
con, convict, lag, chummy, jailbird, geezo, lagger, lockstepper

محبوس (اسم)
convict, jailbird

جنایت کار (اسم)
criminal, felon, malefactor, jailbird, desperado

زندانی (اسم)
prisoner, jailbird, termer, inmate

جملات نمونه

1. The jailbird cast about him for a way of escape.
[ترجمه ترگمان]The راهی برای فرار پیدا کرد
[ترجمه گوگل]جادوگر در مورد او برای راه فرار بازی می کند

2. Phil became a jailbird because of a now-notorious event which took place just a few yards from where we are sitting.
[ترجمه ترگمان]فیل به خاطر حادثه ای که اکنون در چند متری جایی که ما نشسته بودیم، زندانی شد
[ترجمه گوگل]فیلی به خاطر یک واقعه جسورانه که تنها چند متری از جایی که ما نشسته بود، به یک زندانبان زندان تبدیل شد

3. Liss divorce her jailbird husband to marry her tennis pro?
[ترجمه ترگمان]لیس \"از شوهرش طلاق گرفت تا با تنیس - ش ازدواج کنه؟\"
[ترجمه گوگل]لیس طلاق شوهر جاسوسی خود را به ازدواج طرفدار تنیس او؟

4. Fear can prop you jailbird, hope can set you free. A strong man can save himself, a magnificent man can retention variant.
[ترجمه ترگمان]ترس می تواند شما را محکم نگه دارد، امید می تواند شما را آزاد کند یک مرد قوی می تواند خودش را نجات دهد، مردی با شکوه می تواند تنوع داشته باشد
[ترجمه گوگل]ترس می تواند شما را در زندان بگذارد، امیدوارم بتواند آزادانه تنظیم کند یک مرد قوی می تواند خود را نجات دهد، یک انسان با شکوه می تواند نوع را حفظ کند

5. Former hippie, former jailbird, former aficionado of crack cocaine, Felix Dennis built one of the most successful privately owned magazine empires in the world.
[ترجمه ترگمان]رهبر سابق هیپی، jailbird، aficionado سابق کرک کوکائین، یکی از موفق ترین امپراطوری ها را در مجله خصوصی جهان بنا کرد
[ترجمه گوگل]فلیکس دنیس، قبیله سابق زندانی سابق، طرفدار سابق کوکائین کراک، یکی از موفق ترین امپراتوری مجلات خصوصی در جهان را ساخت

6. Will Frances Liss divorce her jailbird husband to marry her tennis pro?
[ترجمه ترگمان]فرانسیس \"می خواد شوهرش رو طلاق کنه تا با تنیس - ش ازدواج کنه؟\"
[ترجمه گوگل]آیا فرانسیس لیس طلاق می دهد شوهر جاسوسی خود را به ازدواج طرفدار تنیس او؟

7. However, it was his role as brooding jailbird Michael Scofield in Prison Break that catapulted him firmly on to the TV A-list.
[ترجمه ترگمان]با این حال، این نقش او به عنوان \"مایکل Scofield\" در شکستن زندان بود که او را به شدت به سمت \"یک لیست تلویزیونی\" پرتاب کرد
[ترجمه گوگل]با این حال، این نقش او به عنوان زندانی جنگجو مایکل اسکفیلد در زندان فرار بود که او را به شدت به تلویزیون A-list اضافه کرد

8. You're the cutest jailbird I ever did see.
[ترجمه ترگمان]تو جذاب ترین مردی هستی که تا حالا دیدم
[ترجمه گوگل]تو قشنگ ترین جادوگر من هستی

9. I Was Once a " Jailbird "
[ترجمه ترگمان]من یک \"jailbird\" بودم
[ترجمه گوگل]من یک بار 'Jailbird'

10. At present this young man came in fair in ugg boots morn ugg claccic had got afresh immediately somebody else, just ask for this time of, seem still a jailbird.
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر این مرد جوان در حالی که صبح زود پا به پا کرده بود، صبح زود از نو شروع به کار کرد و از نو شروع کرد به پرسیدن این دفعه که هنوز یک زندانی فراری به نظر می رسد
[ترجمه گوگل]در حال حاضر این مرد جوان در مناظره ای ظاهر شده بود که به زودی اوب کلکسیف تازه بلافاصله فرد دیگری را فرا گرفته بود، فقط برای این بار از او بخواهید، به نظر می رسد هنوز یک زندانی است

11. And if that means leveling the playing field for investors, as former jailbird Martha Stewart might say, it's a good thing.
[ترجمه ترگمان]و اگر این به معنای متعادل کردن زمینه بازی برای سرمایه گذاران باشد، همانطور که مارتا مارتا استیوارت هم ممکن است بگوید، این یک چیز خوب است
[ترجمه گوگل]و اگر این بدان معنا است که زمین بازی را برای سرمایه گذاران محاسبه کند، مارتا استوارت، زندانبان پیشین می گوید، این خوب است

12. She said that it would be a cold day in hell before she befriended the former jailbird.
[ترجمه ترگمان]گفت که روز سردی خواهد بود، قبل از اینکه با یک آدم فراری از زندان فرار کند
[ترجمه گوگل]او گفت که قبل از اینکه با جادوگر سابق سازگار باشد، روزهای سرد در جهنم خواهد بود

پیشنهاد کاربران

زندانی سابقه دار ( کسی که چندین بار به زندان رفته و آزاد شده باشد )

زندانی سابقه دار


کلمات دیگر: