معنی : تخته نرد، نرد
معانی دیگر : نرد، تخته نرد
backgammon
معنی : تخته نرد، نرد
معانی دیگر : نرد، تخته نرد
انگلیسی به فارسی
نرد، تخته نرد
تخته نرد، نرد
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• : تعریف: a board game in which each of two opponents throws dice and tries to move several pieces clockwise around and eventually off the board.
• board game played by two persons
backgammon is a game for two people. you throw dice and move pieces of wood or plastic around a board marked with long triangles.
backgammon is a game for two people. you throw dice and move pieces of wood or plastic around a board marked with long triangles.
مترادف و متضاد
تخته نرد (اسم)
backgammon
نرد (اسم)
backgammon
جملات نمونه
1. backgammon board
تخته ی نرد
2. backgammon piece
مهره ی نرد
3. chess as contrasted with backgammon
شطرنج در مقایسه با تخته نرد
4. his only amusement is backgammon
یگانه سرگرمی او تخته نرد است.
5. we played two rounds of backgammon
دو دست تخته نرد بازی کردیم.
6. they killed the entire day playing backgammon
آنها یک روز تمام را صرف بازی تخته نرد کردند.
7. Do you know how to play backgammon?
[ترجمه ترگمان]بلدی تخته نرد بازی کنی؟
[ترجمه گوگل]آیا می دانید چگونه به بازی تخته نرد بروید؟
[ترجمه گوگل]آیا می دانید چگونه به بازی تخته نرد بروید؟
8. They had a light supper, played backgammon for dimes, sat listening to records in the living room.
[ترجمه ترگمان]شام مفصلی خورده بودند و یک تخته نرد بازی می کردند، و به صدای گوش دادن به سوابق اتاق نشیمن گوش می دادند
[ترجمه گوگل]آنها یک شام سبک داشتند، بازی تخته نرد را برای بازی انجام دادند، گوش دادن به سوابق در اتاق نشیمن
[ترجمه گوگل]آنها یک شام سبک داشتند، بازی تخته نرد را برای بازی انجام دادند، گوش دادن به سوابق در اتاق نشیمن
9. When I left, backgammon was all the rage.
[ترجمه ترگمان]وقتی از آنجا رفتم، تخته نرد همه خشم و غضب بود
[ترجمه گوگل]وقتی که ترک کردم، تخته نرد بود همه خشم
[ترجمه گوگل]وقتی که ترک کردم، تخته نرد بود همه خشم
10. An ancient game of India similar to backgammon that uses cowrie shells instead of dice.
[ترجمه ترگمان]بازی باستانی هند مشابه تخته نرد بود که بجای طاس بازی می کرد
[ترجمه گوگل]یک بازی باستانی هند مانند تخته نرد است که به جای تاس از پوسته های کاوری استفاده می کند
[ترجمه گوگل]یک بازی باستانی هند مانند تخته نرد است که به جای تاس از پوسته های کاوری استفاده می کند
11. This is the bar of the backgammon board.
[ترجمه ترگمان] اینجا بار of
[ترجمه گوگل]این نوار تخته نرد است
[ترجمه گوگل]این نوار تخته نرد است
12. Four sons chess and backgammon are two well - known game.
[ترجمه ترگمان]چهار پسر شطرنج و تخته نرد هم دو بازی معروف هستند
[ترجمه گوگل]چهار شطرنج و تخته نرد دو بازی مشهور است
[ترجمه گوگل]چهار شطرنج و تخته نرد دو بازی مشهور است
13. This is a regular field of the backgammon board.
[ترجمه ترگمان]این یه میدان معمولیه که برای تخته نرد بازی می کنه
[ترجمه گوگل]این یک میدان منظم تخته تخته نرد است
[ترجمه گوگل]این یک میدان منظم تخته تخته نرد است
14. One of the most popular sites is the game room, where visitors can play chess, checkers and backgammon with others.
[ترجمه ترگمان]یکی از محبوب ترین محل ها، اتاق بازی است که در آن بازدیدکنندگان می توانند شطرنج، تخته نرد و تخته نرد با دیگران بازی کنند
[ترجمه گوگل]یکی از محبوب ترین سایت ها، اتاق بازی است که بازدید کنندگان می توانند شطرنج، چکرز و تخته نرد را با دیگران بازی کنند
[ترجمه گوگل]یکی از محبوب ترین سایت ها، اتاق بازی است که بازدید کنندگان می توانند شطرنج، چکرز و تخته نرد را با دیگران بازی کنند
15. The inlay depicts intricate little scenes, including a group playing backgammon and another group with a tray of drinks.
[ترجمه ترگمان]این inlay صحنه های کوچک و ظریفی را به تصویر می کشد، از جمله گروهی که تخته نرد بازی می کنند و یک گروه دیگر با یک سینی نوشیدنی
[ترجمه گوگل]مفتول صحنه های پیچیده کوچک را نشان می دهد، از جمله بازی تخته نرد گروهی و گروه دیگری با سینی نوشیدنی
[ترجمه گوگل]مفتول صحنه های پیچیده کوچک را نشان می دهد، از جمله بازی تخته نرد گروهی و گروه دیگری با سینی نوشیدنی
backgammon board
تخته‌ی نرد
backgammon piece
مهره‌ی نرد
پیشنهاد کاربران
تخته نرد
کلمات دیگر: