کلمه جو
صفحه اصلی

factorization


معنی : فاکتور گیری، عامل بندی
معانی دیگر : عامل بندی، فاکتور گیری

انگلیسی به فارسی

عامل‌بندی، فاکتور‌گیری


انگلیسی به انگلیسی

• (mathematics) resolution of an integer or polynomial into factors so that when multiplied together they give the integer or polynomial (also factorisation)

دیکشنری تخصصی

[ریاضیات] تجزیه
[آمار] تجزیه(به عاملها) , عاملگیری

مترادف و متضاد

فاکتور گیری (اسم)
factorization

عامل بندی (اسم)
factorization

جملات نمونه

1. Factorization of this equation by trial and error is not possible.
[ترجمه ترگمان]استفاده از این معادله به وسیله آزمایش و خطا ممکن نیست
[ترجمه گوگل]فاکتور سازی این معادله با آزمایش و خطا امکان پذیر نیست

2. A novel method based on factorization and bundle adjustment asas its principle and implementation is presented.
[ترجمه ترگمان]یک روش جدید براساس فاکتورگیری و مجموعه تنظیمات، اصل و پیاده سازی آن ارایه شده است
[ترجمه گوگل]یک روش جدید مبتنی بر فاکتورسازی و تنظیم بسته نرم افزاری، اصل و اجرای آن ارائه شده است

3. Non-negative matrix factorization has non-negative and local characteristics, and it is a new feature extraction method.
[ترجمه ترگمان]این تجزیه و تحلیل ماتریس غیر منفی دارای ویژگی های غیر منفی و محلی است و یک روش استخراج ویژگی جدید است
[ترجمه گوگل]فاکتور سازی ماتریس غیر منفی دارای خصوصیات غیر منفی و محلی است و این یک روش استخراج ویژگی جدید است

4. The matrix factorization and its modification is one of the most effective techniques in numerical linear algebra.
[ترجمه ترگمان]تجزیه ماتریس و اصلاح آن یکی از موثرترین تکنیک ها در جبر خطی عددی است
[ترجمه گوگل]فاکتورسازی ماتریس و اصلاح آن یکی از مؤثرترین تکنیکهای جبر خطی عددی است

5. The second, we study the factorization of entire function in the condition of composition of functions, and obtain the necessary conditions of some pseudo-prime or E - pseudo - prime functions.
[ترجمه ترگمان]دوم، تجزیه و تحلیل کل تابع را در شرایط ترکیب توابع، و به دست آوردن شرایط لازم برای توابع شبه - اولیه یا شبه - pseudo مطالعه می کنیم
[ترجمه گوگل]دوم، ما فاکتور سازی کل عملکرد را در شرایط ترکیب عملکردها بررسی می کنیم و شرایط لازم برای برخی از توابع شبه نخست یا E را تقسیم می کنیم

6. Absrtact: Non- negative matrix factorization(NMF)is a method of parts- based feature extraction, it has been already applied to face recognition successfully.
[ترجمه ترگمان]absrtact: تجزیه و تحلیل ماتریس غیر منفی (NMF)روشی از استخراج ویژگی مبتنی بر اجزا است، که قبلا برای شناسایی با موفقیت اعمال شده است
[ترجمه گوگل]Absrtact: فاکتور سازی ماتریکس غیر منفی (NMF) یک روش استخراج ویژگی های مبتنی بر قطعات است، که قبلا برای تشخیص چهره به طور موفقیت آمیزی مورد استفاده قرار گرفته است

7. Meanwhile, by polyphase factorization, it was proved that the low - pass filter satisfies perfect reconstruction condition.
[ترجمه ترگمان]در همین حال، با تجزیه polyphase، ثابت شد که فیلتر پایین گذر شرایط بازسازی کامل را ارضا می کند
[ترجمه گوگل]در ضمن، با تقسیم بندی چند ضلعی، ثابت شد که فیلتر پایین گذر شرایط کامل بازسازی را برآورده می کند

8. It can avoid approximate factorization or block-bidiagonal matrix, and has obvious superiority in enhancing accuracy, lessening amount of calculation, improving stability.
[ترجمه ترگمان]این می تواند از تجزیه تقریبی یا ماتریس block اجتناب کند، و دارای برتری آشکاری در افزایش دقت، کاهش مقدار محاسبه، بهبود پایداری است
[ترجمه گوگل]این می تواند از تقارن تقریبی تقریبی یا ماتریس block-bidiagonal جلوگیری کند و برتری قابل توجهی در افزایش دقت، کاهش مقدار محاسبه، بهبود ثبات دارد

9. A method of applying Non - negative Matrix Factorization ( NMF ) group strategy for face recognition is put forward.
[ترجمه ترگمان]روشی برای اعمال استراتژی گروه غیر منفی ماتریکس (NMF)برای تشخیص چهره به جلو ارائه می شود
[ترجمه گوگل]یک روش استفاده از استراتژی گروهی فاکتور ناپذیر ماتریکس غیر منفی برای تشخیص چهره مطرح شده است

10. Non - negative matrix factorization ( NMF ) has been proposed for multivariate data analysis, with non - negativity constraints.
[ترجمه ترگمان]تجزیه و تحلیل ماتریس غیر منفی (NMF)برای تجزیه و تحلیل داده های چند متغیره با محدودیت های غیر منفی پیشنهاد شده است
[ترجمه گوگل]فاکتور ماتریس غیر منفی (NMF) برای تحلیل داده های چند متغیره با محدودیت های غیر منفی ارائه شده است

11. Results A factorization discriminance of exponential distribution family was obtained, moreover good properties of exponential distribution family were established.
[ترجمه ترگمان]نتایج مدل فاکتورگیری بین خانواده توزیع نمایی به دست آمد، همچنین ویژگی های خوب خانواده توزیع نمایی ایجاد شد
[ترجمه گوگل]نتایج فاکتوریل بودن تبعیت از خانواده توزیع نمایشی بدست آمد، علاوه بر این ویژگی های خوب خانواده های توزیع نمایشی ایجاد شد

12. This factorization is unique, known as prime decomposition (prime factorization).
[ترجمه ترگمان]این فاکتورگیری، منحصر به فرد، شناخته شده به عنوان تجزیه اولیه (فاکتورگیری اولیه)است
[ترجمه گوگل]این تقسیم بندی منحصر به فرد است، به عنوان تجزیه اولیه (فاکتور اولیه) شناخته می شود

13. In addition, the formulas of the full rank factorization, rank factorization and generalized inverse of row (column) antisymmetric matrix are given, which make calculation easier and accurate.
[ترجمه ترگمان]به علاوه، فرمول های تجزیه رتبه کامل، تجزیه رتبه و معکوس کلی سطر (ستون)ماتریکس antisymmetric داده شده، که محاسبه را ساده تر و دقیق تر می کنند
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، فرمولهای تقسیم بندی رتبه بندی کامل، تقسیم بندی رتبه و معکوس به طور کلی معادله ردیف (ستون) مضر نامتقارن داده می شود، که باعث می شود محاسبات ساده تر و دقیق تر انجام شود

14. The conservative full - potential equation is solved by a time - accurate approximate factorization algorithm and internal Newton iterations.
[ترجمه ترگمان]معادله پتانسیل کامل - پتانسیل با الگوریتم فاکتورگیری تقریبی تقریبی و تکرارهای داخلی نیوتن حل می شود
[ترجمه گوگل]معادله بالقوه محافظه کارانه با یک الگوریتم تقریبی تقریبی دقیق و تکرارهای نیوتن داخلی حل می شود

پیشنهاد کاربران

[ریاضی]: تجزیه

factorization ( ریاضی )
واژه مصوب: تجزیه به عامل ها
تعریف: نوشتن یک عدد یا چندجمله‏ای به صورت حاصل‏ضرب چند عدد یا چندجمله‏ای|||متـ . عامل‏یابی


کلمات دیگر: