کلمه جو
صفحه اصلی

quadrille


معنی : رقص گروهی، نوعی بازی ورق چهار نفری
معانی دیگر : رقص فرانسوی چهار جفتی، (سده ی -18 نوعی بازی ورق چهار نفره) کوادریل، چهارخانه دار، شطرنجی (qua drilled هم می گویند)، چهارگوش، رقص چهار نفری کردن

انگلیسی به فارسی

رقص گروهی، نوعی بازی ورق چهار نفری، شطرنجی، چهارگوش، رقص چهار نفری کردن


کادریل، رقص گروهی، نوعی بازی ورق چهار نفری


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: a formal square dance with five separate movements executed by four couples.

(2) تعریف: music written for such a dance.
اسم ( noun )
• : تعریف: an eighteenth-century card game for four players.

• square dance for four couples; music for this dance; card game for four players
a quadrille is an old-fashioned dance for four or more couples.

مترادف و متضاد

رقص گروهی (اسم)
quadrille

نوعی بازی ورق چهار نفری (اسم)
quadrille

جملات نمونه

1. A party of enthusiasts danced a quadrille on a flat rock near the middle of the stream.
[ترجمه ترگمان]گروهی از مردم روی سنگ صاف کنار نهر می رقصیدند
[ترجمه گوگل]یک مهمانی از علاقه مندان به کادریل در یک سنگ صاف در نزدیکی وسط جریان رقصید

2. My biology lab notes are written on green-tint quadrille.
[ترجمه ترگمان]آزمایشگاه زیست شناسی من بر روی چهار فصل سبز رنگ نوشته می شود
[ترجمه گوگل]یادداشت های آزمایشگاهی زیست شناسی من بر روی quadrille سبز رنگی نوشته شده است

3. Many a quadrille table was spoiled that memorable evening.
[ترجمه ترگمان]یک میز چهار نفره، آن شب فراموش نشدنی را از بین بردند
[ترجمه گوگل]بسیاری از میزهای کادریل که شب به یاد ماندنی خراب بود

4. When the quadrille was over, I went over and said good evening to the hostess who, for the benefit of her guests, was displaying a dazzling pair of shoulders and much of her magnificent breasts.
[ترجمه ترگمان]وقتی رقص تمام شد، من رفتم و خداحافظی کردم و خداحافظی کردم و به میزبان که به خاطر مهمانان او بود، یک جفت شانه ها و سینه های زیبایش را نشان می داد
[ترجمه گوگل]وقتی فرماندهی کادریل تمام شد، من رفتم و شب عروسی را به میزبان گفتم که برای بهره مندی از مهمانانش جفت های خیره کننده ای از شانه ها و بسیاری از سینه های شگفت انگیزش را نشان می داد

5. For the moment, the dance which is in progress is a quadrille.
[ترجمه ترگمان]برای لحظه ای، رقص که در حال پیشرفت است، چهار نفره است
[ترجمه گوگل]برای لحظه ای، رقص که در حال انجام است، یک کادریل است

6. Mrs. Bates, the widow of a former vicar of Highbury, was a very old lady, almost past every thing but tea and quadrille.
[ترجمه ترگمان]خانم بیتس، بیوه کشیش سابق هایبری، یک خانم خیلی قدیمی بود که تقریبا از همه چیز گذشته بود، جز چای و رقص چهار نفره
[ترجمه گوگل]خانم بیتس، بیوه یک مامور سابق هیزبری، یک خانم بسیار قدیمی بود، تقریبا گذشته هر چیزی، چای و quadrille

7. She had also asked him twice to dine at Rosings, and had sent for him only the Saturday before, to make up her pool of quadrille in the evening.
[ترجمه ترگمان]همچنین دو بار از او دعوت کرده بود که در روپنکز غذا بخورد، و فقط روز شنبه برای او فرستاده بود تا در آن شب بیلیارد بازی کند
[ترجمه گوگل]او همچنین دو بار از او خواسته بود که در Rosings شام بخورد و فقط برای شنبه قبل برای او فرستاد تا بتواند از استخر کادریل در شب عروسی کند

8. So there is a lot to said in defense of the US, right now, devoting a large amount of attention to the complicated quadrille of Iraq, Iran, Afghanistan and Pakistan.
[ترجمه ترگمان]بنابراین در دفاع از ایالات متحده چیزهای زیادی برای گفتن وجود دارد، که در حال حاضر توجه زیادی به چهار بازی پیچیده عراق، ایران، افغانستان و پاکستان دارد
[ترجمه گوگل]بنابراین، در حال حاضر، در دفاع از ایالات متحده، در حال حاضر توجه زیادی به کوادریل پیچیده عراق، ایران، افغانستان و پاکستان دارد


کلمات دیگر: