1. table knife
چاقو یا کارد غذاخوری
2. table of contents
فهرست مندرجات
3. table of weights and measures
جدول اوزان و مقیاسات
4. table reef
آبستگ تخت
5. table rock
تخت سنگ،تخته سنگ
6. table salt
نمک روی میز
7. a table lamp
چراغ میز
8. a table with a rippled surface
میز با سطح موجدار
9. a table with a smooth shining top
میزی با سطح صاف و براق
10. a table with jointed legs
میزی با پایه های تاشو (خم شونده)
11. butterfly table
میز پروانه ای،میز گرد و تا شو
12. multiplication table
جدول ضرب
13. periodic table of elements
جدول تناوبی عناصر،جدول مندلیف
14. step table
میز پله پله
15. the table had a secret drawer
میز دارای یک کشو نهفته بود.
16. the table has been bolted to the wall
میز به دیوار پیچ (و مهره) شده است.
17. the table is dusty
میز گرد گرفته است.
18. the table is made of wood
میز از چوب ساخته شده است.
19. the table is two meters long
طول میز دو متر است.
20. the table my sister had set was really special
سفره ای که خواهرم چیده بود واقعا مخصوص بود.
21. the table then decided to meet in two weeks
سپس گروه تصمیم گرفت که دو هفته ی دیگر جلسه تشکیل بدهد.
22. the table was coated with a layer of dust
لایه ای از گرد و خاک میز را پوشانیده بود.
23. the table was covered in dust
روی میز را گرد گرفته بود.
24. the table with a walnut veneer
میز دارای روکش چوب گردو
25. this table can accommodate six people
این میز برای شش نفر جا دارد.
26. this table is too heavy
این میز خیلی سنگین است.
27. this table needs another coat of paint
این میز احتیاج به یک لایه رنگ دیگر دارد.
28. at table
سرسفره،درحال خوردن خوراک سر میز شام
29. contingency table
جدول همسانی،جدول همسایش،جدول توافق
30. conversion table
جدول تبدیل
31. dining table
میز ناهار خوری
32. gaming table
میز قمار (دارای سوراخ و شبکه ی ویژه هر قمار بخصوص)
33. wait table
(سرمیز خوراک) خدمت کردن،پیشخدمتی کردن
34. a bedside table
میز کنار بستر
35. a contour table fitting the curve of the wall
میز هم ریخت با انحنای دیوار
36. a corner table
میز سه کنج
37. a dinner table
میز شام
38. a glass table
میز شیشه ای
39. a knockdown table
میز جدا شدنی
40. a mahogany table
میز ماهون
41. a picnic table
میز پیک نیک
42. a ping-pong table should be perfectly even
میز پینگ پنگ باید کاملا تخت باشد.
43. a round table
یک میز گرد
44. a round table
میزگرد
45. a wooden table with benches attached to it
میز چوبی با نیمکت هایی که به آن متصل هستند
46. a writing table
میز تحریر
47. an eight-side table
میز هشت بر
48. an inlaid table
میز مزین به خاتم کاری
49. an oak table
میز بلوط
50. an occasional table
میزی که در مواقع بخصوص به کار می رود.
51. an upset table
میز واژگون
52. dust the table with a soft duster
میز را با گردگیر نرم گردگیری کن.
53. give the table a good rub with this towel
با این حوله میز را خوب بمال.
54. give the table a wipe with this cloth
با این پارچه میز را پاک کن.
55. give the table two coats of paint!
میز را دو لایه رنگ بزن !
56. make the table steady!
لقی میز را برطرف کن !
57. sand the table down before painting it
پیش از رنگ زدن میز را خوب سنباده بزن.
58. skillfully crafted table
میزی که با هنرمندی ساخته شده است
59. the book's table of contents
فهرست مندرجات کتاب
60. the dining table had an unusual shine
میز ناهارخوری جلای فوق العاده ای داشت.
61. the old table has lost its varnish
میز قدیمی جلای خود را از دست داده است.
62. the old table was covered by several layers of paint
میز قدیمی از چندین لایه رنگ پوشیده شده بود.
63. this old table occupies too much space
این میز کهنه خیلی جا می گیرد (خیلی جاگیراست)
64. on the table
1- (امریکا - لایحه یا پیشنهاد و غیره) به بعد موکول شده،مطرح نشده،مسکوت 2- آشکار،هویدا،غیر مخفی
65. under the table
(عامیانه) 1- زیر جلی،محرمانه،مخفیانه،(مثلا رشوه) از زیر میز داده شده 2- مست لایعقل،(از مستی) افتاده به زیر میز
66. a carelessly made table
میز بد ساخت (سر هم بندی شده)
67. a distressed walnut table
میز چوب گردوی کهنه نما
68. a finely chiselled table
میز ظریف و خوش ساخت
69. a rickety old table
میز پایه سست و قدیمی
70. a solid walnut table
میزی که همه اش از چوب گردو است