کلمه جو
صفحه اصلی

earnest money


معنی : بیعانه، پیش بها
معانی دیگر : پیش بها بیعانه، پیشادست

انگلیسی به فارسی

بیعانه، پیش‌بها


انگلیسی به انگلیسی

• money paid as security

دیکشنری تخصصی

[عمران و معماری] ضمانتنامه شرکت در مناقصه
[حقوق] بیعانه

مترادف و متضاد

بیعانه (اسم)
earnest, deposit, pledge, earnest money

پیش بها (اسم)
earnest money

جملات نمونه

1. You should pay earnest money to guarantee your participation till the end of the tender. If you fail to furnish a bid bond before the opening of tender, your bids will not be considered.
[ترجمه ترگمان]شما باید برای تضمین مشارکت خود تا پایان این مناقصه باید پول زیادی بپردازید اگر قبل از گشایش مناقصه، اوراق قرضه پیشنهاد دهی را تهیه کنید، پیشنهادهای شما در نظر گرفته نخواهد شد
[ترجمه گوگل]شما باید به طور جدی پول پرداخت کنید تا مشارکت شما تا پایان مناقصه تضمین شود اگر شما قبل از برگزاری مناقصه، پیشنهادات شما را ارائه نکنید، پیشنهادات شما در نظر گرفته نخواهد شد

2. After the term begins, the earnest money will be one part of the whole deposit automatically.
[ترجمه ترگمان]پس از شروع ترم، پول واقعا به طور خودکار یک قسمت از کل سپرده خواهد بود
[ترجمه گوگل]پس از شروع دوره، پول جدی به صورت خودکار بخشی از کل سپرده خواهد شد

3. Since you do not pay earnest money in time, you can not take part in the tender.
[ترجمه ترگمان]از آنجایی که شما پول زیادی در زمان خود نمی دهید، نمی توانید در این مناقصه شرکت کنید
[ترجمه گوگل]از آنجا که شما به طور جدی پول را در زمان پرداخت نمی کنید، شما نمی توانید در مناقصه شرکت کنید

4. There are three methods of construction guarantee:guarantee, hypothecate, earnest money, the bank guarantee will become the leading mode.
[ترجمه ترگمان]سه روش برای تضمین ساخت وساز وجود دارد: تضمین، hypothecate، پول نقد، تضمین بانک به حالت پیشرو تبدیل خواهد شد
[ترجمه گوگل]سه روش تضمین ساخت و ساز وجود دارد: تضمین، وام، اعتبار پول، تضمین بانکی به حالت پیشرو تبدیل می شود

5. Some still can ask to make loan earnest money.
[ترجمه ترگمان]برخی هنوز هم می توانند درخواست پول کنند
[ترجمه گوگل]بعضی ها می توانند از پول قرض دادن بپرسند

6. Be rewarded 1 % of the earnest money advanced By the investor.
[ترجمه ترگمان]به یک درصد از بودجه جدی که توسط سرمایه گذار پیش می رود، پاداش داده شود
[ترجمه گوگل]1٪ از درآمد قابل توجهی که توسط سرمایه گذار به دست آورده اید پاداش دهید

7. When shall we pay earnest money?
[ترجمه ترگمان]چه وقت پول earnest را خواهیم پرداخت؟
[ترجمه گوگل]کی باید پول واقعی بپردازیم؟

8. The payment method is: When dealer ordering must pay 40% deposits (20% for earnest money), the spare money in receive in ten thousand prosperous advice of arrival latter five days to pay in full .
[ترجمه ترگمان]روش پرداخت این است: هنگامی که سفارش دیلر باید ۴۰ درصد ذخایر (۲۰ % برای پول جدی)پرداخت کند، پول اضافی در دریافت ده هزار توصیه موفق از رسیدن به پنج روز اول برای پرداخت کامل پرداخت می شود
[ترجمه گوگل]روش پرداخت این است: هنگامی که سفارش مشتری باید 40٪ سپرده (20٪ برای پول واقعی) پرداخت، پول اضافی در ده هزار مشاوره مرفه از دریافت پنج روز به طور کامل پرداخت می شود

9. In the event the property does not close, the sales agreement spells out the conditions under which buyer would forfeit the earnest money.
[ترجمه ترگمان]در صورتی که این ویژگی نزدیک نباشد، قرارداد فروش شرایطی را که خریدار پول جدی را از بین می برد اجرا می کند
[ترجمه گوگل]در صورتی که اموال نزدیک نباشد، توافقنامه فروش شرایطی را فراهم می کند که تحت آن خریدار پول واقعی را از دست می دهد

10. But, if want to take these 1 yuan of money, must pay times doubler earnest money first.
[ترجمه ترگمان]اما اگر بخواهیم این یک یوآن پول را قبول کنیم باید ابتدا هزینه بسیار زیادی پرداخت کنیم
[ترجمه گوگل]اما، اگر می خواهید این یوان یوان را بیاورید، ابتدا باید مبلغی را خرج کنید

11. I would like the commercial cabin . Is there need pay earnest money ? No, thank you.
[ترجمه ترگمان] من از کابین آگهی بازرگانی خوشم میاد پول کافی برای پول دادن لازم دارد؟ نه، ممنون
[ترجمه گوگل]من کابین تجاری را دوست دارم آیا نیاز به پرداخت واقعی پول؟ نه، متشکرم

12. But you need to look for an officeholder to make security, perhaps intend corresponding earnest money.
[ترجمه ترگمان]اما شما نیاز دارید که به دنبال یک متخصص باشید تا امنیت را ایجاد کنید، شاید هم به دنبال پول جدی باشید
[ترجمه گوگل]اما شما باید به دنبال یک کارمند اداری برای ایجاد امنیت باشید، شاید پول واقعی مربوط به آن را بپردازید

پیشنهاد کاربران

پیش پرداخت

ودیعه، بیعانه، پیش پرداخت ( پولیه که پرداخت میشه تا حسن نیت خریدار را نشون بده و فروشنده مطمعن بشه قصد خریدار جدیه. بیعانه باعث میشه که فروشنده جنس یا محصولش را نفروشه و نگهداره تا خریدار باقی پولش را جور کنه یا تا موقعی که قرارداد بسته شه )

( noun ( US
🔴 money paid to confirm a contract
◀️ "the earnest money shall be enclosed along with the sealed tender documents"

An earnest payment is a specific form of security deposit made in some major transactions such as real estate dealings or required by some official procurement processes to demonstrate that the applicant is serious and willing to demonstrate an earnest of good faith about wanting to complete the transaction.

In the Middle Ages, the earnest payment was called variously an earnest penny, Arles penny, or God's silver ( in Latin Argentum Dei ) . It was either money or a valuable coin or token given to bind a bargain, notably for the purchase or hiring of a servant. According to Black's Law Dictionary ( sixth ed. ) , Et cepit de praedicto Henrico tres denarios de Argento Dei prae manibus ( "And he took it from the aforesaid Henry [sealed by a] silver three pence [piece] handed over [in the sight of] God" ) .

A potential buyer of property of high value such as residential real estate generally signs a contract and pays a sum acceptable to the seller by way of earnest money. The amount varies enormously, depending upon local custom and the state of the local market at the time of contract negotiations.

If the seller accepts the offer, the earnest money is held in trust or escrow.

These funds may be held directly by the real estate broker ( as in the State of New York ) or by a settlement or title company ( as in states like California, Florida, and Texas ) .

When the transaction is settled then the deposit is applied to the buyer's portion of the remaining costs. If the offer is rejected, the earnest money is usually returned, since no binding contract has been entered into. [citation needed]


کلمات دیگر: