کلمه جو
صفحه اصلی

naivety


معنی : سادگی، ساده لوحی، بی ریایی، ساده دلی
معانی دیگر : naivete سادگی، خام دستی

انگلیسی به فارسی

( naivete ) سادگی، بی ریایی، خام دستی


نابغه، ساده لوحی، سادگی، بی ریایی، ساده دلی


انگلیسی به انگلیسی

• naiveness, quality of being unsuspecting, gullibility; simpleness; innocence; naive action
naivety is behaviour which shows that a person thinks that things are much less difficult than they really are.

مترادف و متضاد

سادگی (اسم)
homeliness, ease, facility, chastity, simplicity, naivety, plainness, simpleness, easiness, tenuity, rusticity, simple-mindedness

ساده لوحی (اسم)
simplicity, naivety, credulity, gullibility, simple-heartedness

بی ریایی (اسم)
sincerity, naivety, trueness, naivete

ساده دلی (اسم)
simplicity, naivety, simple-heartedness

جملات نمونه

1. Mozart's music is characterized by its naivety and clarity.
[ترجمه ترگمان]موسیقی موتسارت با ساده لوحی و وضوح آن مشخص می شود
[ترجمه گوگل]موسیقی موتزارت با نیت و وضوح آن مشخص می شود

2. They laughed at the naivety of his suggestion.
[ترجمه ترگمان]آن ها به ساده لوحی پیشنهاد او خندیدند
[ترجمه گوگل]آنها به ندرت پیشنهاد خود را خندیدند

3. She has lost none of her naivety.
[ترجمه ترگمان]او هیچ یک از naivety را از دست نداده است
[ترجمه گوگل]او هیچ کدام از نادیده گرفتن او را از دست نداده است

4. Naivety bordering on obtuseness helped sustain his faith.
[ترجمه ترگمان]Naivety در مرز obtuseness به حفظ دین کمک کرد
[ترجمه گوگل]نادری که در اطرافش بود، به حفظ ایمان خود کمک کرد

5. Ann's naivety is at least a fault on the right side.
[ترجمه ترگمان]ساده لوحی آن دست کم در سمت راست عیب دارد
[ترجمه گوگل]نابغه ی ان حداقل یک خطا در سمت راست است

6. I was alarmed by his naivety and ignorance of international affairs.
[ترجمه ترگمان]از نادانی و نادانی او در امور بین المللی وحشت داشتم
[ترجمه گوگل]من از نادری و نادیده گرفتن امور بین الملل هراس داشتم

7. Accusations of naivety are levelled at all those who struggle to change the world-from Marx to anti-globalisation activists.
[ترجمه ترگمان]اتهامات نسبت داده شده به سادگی با همه کسانی که تلاش می کنند جهان را تغییر دهند - از مارکس تا فعالان ضد جهانی سازی، شکل می گیرد
[ترجمه گوگل]اتهامات ناشی از همه کسانی که برای تغییر جهان تلاش می کنند، از مارکس تا فعالان ضد جهانی شدن محسوب می شوند

8. Unionist politicians accused him of naivety and dismissed the truce as a publicity stunt.
[ترجمه ترگمان]سیاستمداران طرفدار وی وی را به جرم ساده لوحی متهم کردند و آتش بس را یک شاهکار تبلیغاتی دانستند
[ترجمه گوگل]سیاستمداران اتحادیهگرا او را از ناامیدی متهم کردند و آتش بس را به عنوان یک قافیه تبلیغاتی از بین بردند

9. Recognisable human failings-pomposity, stupidity, naivety and cunning-came together in hilariously believable scripts.
[ترجمه ترگمان]failings - pomposity - pomposity، حماقت، حماقت و حیله گری - با هم scripts را باور نکردنی و باور نکردنی به هم وصل کردند
[ترجمه گوگل]نقص انسانی قابل تشخیص - پامپیچ، حماقت، نابغه و حیله گری - در اسکریپت های خنده دار قابل اعتماد گرد هم آمدند

10. There is an amount of innocence and naivety present in their songs that glides over current dour factions in the alternative sector.
[ترجمه ترگمان]میزان معصومیت و ساده لوحی در songs وجود دارد که از جناح های متخاصم جریان در بخش جایگزین سر می خورد
[ترجمه گوگل]مقدار زیادی بی گناهی و نازیبایی در آهنگ های آنها وجود دارد که بر جناح های جاری در حال حاضر در بخش جایگزین حرکت می کند

11. My humor and naivety around the film world paid off!
[ترجمه ترگمان]طنز و ساده لوحی من در سراسر جهان پخش شد!
[ترجمه گوگل]طنز و نومیدی من در سراسر جهان فیلم!

12. Kalou needs goals, loss of naivety and time to become a Chelsea great.
[ترجمه ترگمان]Kalou به اهداف، از دست دادن ساده لوحی و زمان برای تبدیل شدن به باشگاه چلسی نیاز دارد
[ترجمه گوگل]کالو نیاز به اهداف، از دست دادن ناامیدی و زمان برای تبدیل شدن به چلسی عالی است

13. It contains ideological elasticity leniencyand displays ancient Greeks naivety and and healthy spiritual nature.
[ترجمه ترگمان]این شاخه حاوی ارتجاعی ایدئولوژیکی است که یونانیان باستان را به ساده لوحی و طبیعت معنوی سالم نمایش می دهد
[ترجمه گوگل]این شامل تساهل ایدئولوژیک است و نمایش یونانیان باستانی را ساده و طبیعی و طبیعت معنوی سالم می کند

14. He combined curious qualities of naivety with incisive wit and worldly sophistication.
[ترجمه ترگمان]او صفات عجیبی از ساده لوحی با تیزهوشی و پیچیدگی دنیوی ترکیب می کرد
[ترجمه گوگل]او ویژگی های عجیب و غریب نابغه را با پیچیدگی های شدید و پیچیدگی دنیوی ترکیب می کند

15. The word of art gravure naivety grace, itis sumptuous dofunny, it can reposit for many years. and also have higher collective worth. . .
[ترجمه ترگمان]کلمه هنر، ساده و ساده است، با شکوه است، و می تواند سالیان دراز دوام بیاورد و همچنین دارای ارزش های جمعی بالاتری نیز هستند
[ترجمه گوگل]کلام هنر، فضل نابجا را تحسین می کند، که بسیار جالب است و می تواند بسیاری از سالها را حفظ کند و همچنین دارای ارزش جمعی بالاتر است


کلمات دیگر: