1. I stood in the driveway and watched him back out and pull away.
[ترجمه ترگمان]من در راه ماشین رو ایستادم و او را تماشا کردم که عقب رفت و بیرون آمد
[ترجمه گوگل]من در راهپیمایی ایستاده بودم و به او نگاه می کردم و دور می کردم
2. You agreed to come. You can't back out now!
[ترجمه ترگمان]تو قبول کردی که بیای حالا نمی توانی عقب بکشی!
[ترجمه گوگل]تو قبول کردی شما نمی توانید به عقب بر گردیم
3. She could not, in good conscience, back out on her deal with him.
[ترجمه ترگمان]با وجدان راحت نمی توانست با او کنار بیاید
[ترجمه گوگل]او نمیتوانست، با وجدان خوب، با او درگیر شود
4. It is too late to back out of the deal.
[ترجمه ترگمان]دیگه خیلی دیر شده که از قرارمون سر در بیاریم
[ترجمه گوگل]دیر به عقب رفته است
5. It's too late to back out now.
[ترجمه ترگمان]الان دیگه خیلی دیر شده
[ترجمه گوگل]اکنون خیلی دیر شده است
6. He put his back out lifting the crates.
[ترجمه ترگمان]هری صندوق را باز کرد
[ترجمه گوگل]او از پشت صندلی ها بلند شد
7. You can't back out of it.
[ترجمه ترگمان]تو نمی توانی از آن خلاص بشوی
[ترجمه گوگل]شما نمی توانید از آن خارج شوید
8. Everything's arranged. It's too late to back out now.
[ترجمه محمدرضا شریفی] همه چیز ترتیب داده شده، برای کنار کشیدن خیلی دیر است
[ترجمه ترگمان]همه چیز مرتب است الان دیگه خیلی دیر شده
[ترجمه گوگل]همه چیز مرتب شده است اکنون خیلی دیر شده است
9. You promised to help - you mustn't back out now.
[ترجمه ترگمان]تو قول دادی که کمک کنی
[ترجمه گوگل]شما وعده داده اید که به شما کمک کند - اکنون نباید به عقب برگردید
10. The government is trying to back out of its commitment to reduce pollution.
[ترجمه ترگمان]دولت می کوشد تا از تعهد خود برای کاهش آلودگی خودداری کند
[ترجمه گوگل]دولت در تلاش است تا از تعهد خود برای کاهش آلودگی جلوگیری کند
11. The old man belted a few and went back out into the cold.
[ترجمه ترگمان]پیرمرد چند زنگ به کمرش بست و به طرف سرما برگشت
[ترجمه گوگل]پیرمرد چند کمربند و به سمت سرما رفت
12. She went back out into the daylight.
[ترجمه ترگمان]به روشنایی روز بازگشت
[ترجمه گوگل]او به نور روز بازگشت
13. I gave her a lift back out to her house.
[ترجمه ترگمان]او را به طرف خانه او برگرداندم
[ترجمه گوگل]من او را به خانه او فرستادم
14. There's still time to back out of selling the house.
[ترجمه ترگمان]هنوز وقت دارد که از فروش خانه بیرون بیاید
[ترجمه گوگل]هنوز هم زمان برای فروش خانه نیست
15. We're in too deep to back out.
[ترجمه ترگمان]ما خیلی deep که برگردیم بیرون
[ترجمه گوگل]ما در حال عقب رفتن هستیم