1. under earmark
تخصیص یافته (برای)،کنار گذاشته شده،درنظر گرفته شده
2. I will earmark this money for your research.
[ترجمه ترگمان]من این پول رو برای تحقیقاتت به حساب میارم
[ترجمه گوگل]من این پول را برای تحقیق شما اختصاص خواهم داد
3. Correct speech is an earmark of the educated man.
[ترجمه ترگمان]سخنرانی صحیح، نشانه خوبی از مرد تحصیل کرده است
[ترجمه گوگل]سخنرانی صحیح مخصوص مرد تحصیلکرده است
4. He also undertook to earmark $ 235 billion in government expenditure on infrastructure projects within five years.
[ترجمه ترگمان]او همچنین متعهد شد که ۲۳۵ میلیارد دلار مخارج دولت در پروژه های زیر بنایی در عرض پنج سال را به حداقل برساند
[ترجمه گوگل]او همچنین وعده داده بود که در ظرف پنج سال آینده 235 میلیارد دلار هزینه های دولت برای پروژه های زیربنایی اختصاص داده شود
5. Mark Foley, R-Fla., that would earmark $ 210 million to purchase environmentally sensitive areas near the Everglades.
[ترجمه ترگمان]Mark Foley، R - Fla که برای خرید مناطق حساس زیست محیطی در نزدیکی the، ۲۱۰ میلیون دلار هزینه خواهد داشت
[ترجمه گوگل]مارک فولی، R-Fla, که 210 میلیون دلار برای خرید مناطق حساس به محیط زیست در نزدیکی اورگلیدز اختصاص داده است
6. It expounds the essential earmark of garbage and the limitation of garbage function transformation: garbage classification.
[ترجمه ترگمان]در این مقاله the اساسی زباله و محدودیت تبدیل تابع زباله را شرح می دهد: طبقه بندی زباله
[ترجمه گوگل]این مشخصه ضروری زباله و محدودیت انتقال زباله را مشخص می کند: طبقه بندی زباله
7. The company has decided to earmark a portion of this year's profits to invest in securities.
[ترجمه ترگمان]این شرکت تصمیم گرفته است که بخشی از سود امسال را به سرمایه گذاری در اوراق بهادار اختصاص دهد
[ترجمه گوگل]این شرکت تصمیم گرفته است بخشی از سود سال جاری را برای سرمایه گذاری در اوراق بهادار اختصاص دهد
8. The school has decided to earmark 20 percent of its funds for book purchases.
[ترجمه ترگمان]این مدرسه تصمیم گرفته است تا ۲۰ درصد از بودجه خود را برای خرید کتاب در اختیار بگذارد
[ترجمه گوگل]مدرسه تصمیم گرفته است 20 درصد از وجوه خود را برای خرید کتاب اختصاص دهد
9. We earmark more capital to increase the amount of agricultural and aquatic products to be exported.
[ترجمه ترگمان]ما سرمایه بیشتری برای افزایش میزان محصولات کشاورزی و آبی داریم که باید صادر شوند
[ترجمه گوگل]ما سرمایه بیشتری را برای افزایش میزان محصولات کشاورزی و آبزی که برای صادرات صادر می شود، اختصاص می دهیم
10. He knows the Treasury does not allow departments to earmark tax revenues.
[ترجمه ترگمان]او می داند که خزانه داری به بخش ها اجازه نمی دهد که درآمده ای مالیاتی خود را کاهش دهند
[ترجمه گوگل]او می داند که وزارت خزانه داری اجازه نمی دهد تا ادارات درآمد مالیاتی را اختصاص دهند
11. The charge has hit a nerve, persuading the company to earmark 265 Levantine buildings for special restoration.
[ترجمه ترگمان]این اتهام به یک عصب برخورد کرده است و این شرکت را ترغیب می کند تا ۲۶۵ ساختمان Levantine را برای بازسازی ویژه ترغیب کند
[ترجمه گوگل]شارژ یک عصب ضربه زده است و این شرکت را متقاعد ساخت تا 265 ساختمان لواتین را برای بازسازی ویژه اختصاص دهد
12. Because the national curriculum can not be properly taught without new textbooks, we will earmark funds for class and library books.
[ترجمه ترگمان]از آنجا که برنامه درسی ملی را نمی توان به درستی بدون کتب درسی جدید آموزش داد، ما برای کلاس های کلاس و کتابخانه پول قرض خواهیم کرد
[ترجمه گوگل]از آنجا که برنامه درسی ملی نمی تواند بدون کتاب های درسی جدید به خوبی تدریس شود، ما منابع مالی را برای کتاب های کلاس و کتابخانه اختصاص خواهیم داد
13. Mechanically, electrically, behaviorally and cosmetically, our paired sounding boards are a genuine earmark of our species.
[ترجمه ترگمان]به طور مکانیکی، به طور الکتریکی، behaviorally و cosmetically، boards جفت شده ما earmark واقعی از گونه های ما هستند
[ترجمه گوگل]مکانیکی، الکتریکی، رفتاری و لوازم آرایشی، تابلوهای زنگ زده ما یک جزء اصلی از گونه های ما است
14. HAL : This assignment is likewise essential for me to earmark you to threaten it.
[ترجمه ترگمان]این ماموریت هم برای من واجب است که شما را تهدید کنم که آن را تهدید می کنید
[ترجمه گوگل]HAL: این تخصیص نیز برای من اهمیت دارد که شما را تهدید می کند