کلمه جو
صفحه اصلی

facia


معنی : حلقه، بند، کمربند، دایره زنگی، گچبری سر ستون، هزاره برجسته، لایه پوششی فیبری
معانی دیگر : (انگلیس) رجوع شود به: fascia

انگلیسی به فارسی

fascia =


چهره، دایره زنگی، حلقه، گچبری سر ستون، کمربند، بند، هزاره برجسته، لایه پوششی فیبری


انگلیسی به انگلیسی

• sign board (of a shop); dashboard, instrument panel of a car (british)

مترادف و متضاد

حلقه (اسم)
loop, ring, segment, annulus, reel, chain, hoop, vortex, wicket, gird, girdle, hank, volute, wisp, curl, cincture, convolution, earring, gyre, eyelet, facia, fascia, ferrule, grummet, handfast, whorl

بند (اسم)
fit, article, articulation, joint, link, bind, bond, clause, provision, snare, segment, levee, facet, hinge, line, dyke, dike, paragraph, dam, wristband, tie, frenum, clamp, binder, sling, fastening, manacle, weir, canto, ligation, commissure, ligature, noose, facia, fascia, funiculus, joggle, holdback, holdfast, internode, ligament, proviso, stanza, trawl

کمربند (اسم)
zone, belt, girdle, seat belt, sash, cordon, waist, cincture, facia, fascia

دایره زنگی (اسم)
tambourine, facia, timbre, timbrel, fascia

گچبری سر ستون (اسم)
facia, fascia

هزاره برجسته (اسم)
facia, fascia

لایه پوششی فیبری (اسم)
facia, fascia

جملات نمونه

1. Since 199 transposition of tensor facia lata was practiced in 102 cases. The results were good.
[ترجمه ترگمان]از آنجا که ۱۹۹ صندلی محرک tensor در ۱۰۲ مورد اجرا شد نتایج خوب بودند
[ترجمه گوگل]از سال 199 انتقال از لنز tensor facia در 102 مورد انجام شد نتایج خوب بود

2. As the most famous old facia in Beijing, Cheese Wei, which has been handed down to the 4th generation, is really unadulterated among these stores currently.
[ترجمه ترگمان]همان طور که مشهورترین مربی قدیمی در پکن، وی وی، که به نسل چهارم واگذار شده است، در حال حاضر در بین این مغازه ها قرار ندارد
[ترجمه گوگل]به عنوان معروف ترین شرکت های قدیمی در پکن، پنیر وی، که به نسل چهارم منتقل شده است، در واقع در میان این فروشگاه ها بی نظیر است

3. The present invention relates to a muffler facia assembly including a muffler (200) with at least one thermoplastic shell formed into a facia assembly (20 on a motor vehicle.
[ترجمه ترگمان]اختراع موجود به یک مونتاژ، مونتاژ، شامل یک muffler muffler (۲۰۰)با حداقل یک پوسته thermoplastic (۲۰)در یک خودرو موتور، مربوط می شود
[ترجمه گوگل]این اختراع مربوط به یک مفاصل صدا خفه کن شامل یک صدا خفه کن (200) با حداقل یک پوسته گرماپلاستیک که به یک ماتریس تشکیل شده است (20 در یک وسیله نقلیه موتوری)

4. The facia may come in one or two colours.
[ترجمه ترگمان]ممکن است facia با یک یا دو رنگ ظاهر شوند
[ترجمه گوگل]صورت ممکن است در یک یا دو رنگ باشد

5. Options include a top-quality interior with seats, facia and panels trimmed in grosgrain leather.
[ترجمه ترگمان]گزینه ها عبارتند از یک فضای داخلی با کیفیت بالا با صندلی، مشتاقانه و panels که در جلد چرمی grosgrain چیده شده اند
[ترجمه گوگل]گزینه ها شامل یک کابین با کیفیت بالا با کرسی، چارچوب و پانل های چرم grosgrain است

6. The facia may be any suitable body part of a motor vehicle, such as a bumper, a rocker panel, an air damn, a spoiler, a sideboard or a body module.
[ترجمه ترگمان]facia ممکن است قسمت بدنه مناسب از یک وسیله نقلیه موتوری مانند سپر ماشین، یک تابلوی راک، یک damn، a، یک بوفه و یا یک ماژول بدنه باشند
[ترجمه گوگل]فتویا ممکن است هر بخشی از بدن یک وسیله نقلیه موتوری مانند سپر، پانل راکت، یک لانه هوا، یک اسپویلر، یک میز یا یک ماژول بدن باشد

7. The climax is approaching, that is to show your acqierements and imitate some famous actors ' facia action.
[ترجمه ترگمان]نقطه اوج نزدیک شدن است، یعنی نشان دادن acqierements و تقلید از برخی از هنرپیشگان مشهور
[ترجمه گوگل]اوج نزدیکی است، یعنی نشان دادن آگاهی شما و تقلید از اقدامات نمایشی بازیگران مشهور است

8. From that point, red, yellow and green LEDs on the facia of a dashboard-mounted box told the drivers how they were faring.
[ترجمه ترگمان]از آن نقطه، LED قرمز، زرد و سبز روی سردر یک جعبه سوار بر داشبورد به رانندگان گفته بود که اوضاع چطور پیش می رود
[ترجمه گوگل]از آن به بعد، چراغهای قرمز، زرد و سبز در چارچوب جعبه جعبه دنده به رانندگان گفتند که چقدر دور هستند

9. The interior is updated with a revised instrument pack placed in front of the driver and a new top roll to the facia.
[ترجمه ترگمان]فضای داخلی با یک بسته ابزار اصلاح شده به روز شده در مقابل راننده و یک لوله بالا جدید به the، به روز می شود
[ترجمه گوگل]داخلی با یک بسته ابزار تجدید نظر شده در مقابل راننده و یک رول بالا به سمت چپ به روز شده است

10. Externally, there is a new front end treatment with new front lights while internally, a new facia allows the installation of driver and passenger airbags.
[ترجمه ترگمان]نمای خارجی جدیدی با چراغ های جلو جدید وجود دارد در حالی که در داخل داخلی، یک پیشرو جدید اجازه نصب راننده و ایربگ مسافر را می دهد
[ترجمه گوگل]در خارج از آن، یک جلوه جدید جلویی با چراغ های جلو جدید وجود دارد در حالی که داخلی، یک صندلی جدید اجازه می دهد تا نصب کیسه های راننده و مسافر

11. The car's distinctive look comes from extensive use of composite materials on the facia and interior panels.
[ترجمه ترگمان]ظاهر متمایز این خودرو ناشی از کاربرد گسترده مواد مرکب در داخل موزه و پنل های داخلی است
[ترجمه گوگل]نگاه متمایز خودرو از استفاده گسترده از مواد کامپوزیتی در پانل های جلویی و داخلی به دست می آید

12. This paper describes a graphical method for determining the blind area on the facia board of the passenger cars caused by obstruction of the rim. spiders and hub of the steering-wheel.
[ترجمه ترگمان]این مقاله یک روش گرافیکی را برای مشخص کردن ناحیه کور بر روی عرشه ماشین های مسافربری که در اثر ممانعت از لبه ایجاد شده اند، توصیف می کند عنکبوت و هاب فرمان
[ترجمه گوگل]این مقاله یک روش گرافیکی برای تعیین ناحیه کور در هیئت مدیره فرسایش اتومبیل های مسافری ناشی از انسداد لبه است عنکبوت و مرکز چرخ فرمان

13. After three years' fight on the copyright, the Tetris finally belonged to the nintendo and become the facia game, and the original edition had sold out for 30 million pieces.
[ترجمه ترگمان]پس از سه سال مبارزه با کپی رایت، Tetris نهایتا متعلق به nintendo و نسخه اصلی آن به مدت ۳۰ میلیون نسخه فروخته شد
[ترجمه گوگل]بعد از سه سال دفاع مقدس، تتریس به نینتندو متعلق شد و به بازی بازی تبدیل شد و نسخه اصلی برای 30 میلیون نسخه فروخته شد

14. Objective To investigate the anatomical character and clinical application value of external malleolus periosteum bone flap pedicled with facia and external malleolus anterior artery.
[ترجمه ترگمان]هدف تحقیق در مورد ویژگی های آناتومی و ارزش کاربرد بالینی of بیرونی استخوان periosteum بیرونی با رک و خارجی malleolus فوقانی
[ترجمه گوگل]هدف: به منظور بررسی خصوصیات آناتومیکی و کاربرد کاربرد بالینی فلپ استخوانی پروستئوم خارجی مالایی گاو موتاسیون با موش و مویرگی قدامی خارجی شکم خارجی

پیشنهاد کاربران

چهره ( صورت )
یا حالت


کلمات دیگر: