کلمه جو
صفحه اصلی

damaging


معنی : مضر، اسیب اور، زیان اور و مضر، خسارت اور
معانی دیگر : اسیب اور، زیان اور و مضر، خسارت اور

انگلیسی به فارسی

آسیب‌آور، زیان‌آور و مضر، خسارت‌آور


انگلیسی به انگلیسی

• harmful; deleterious; causing damage or harm; capable of causing loss; prejudicial; negative

مترادف و متضاد

Antonyms: beneficial, favorable, helpful


Synonyms: bad, deleterious, detrimental, disadvantageous, evil, harmful, injurious, mischievous, nocent, nocuous, prejudicial, ruinous


مضر (صفت)
bad, adverse, obnoxious, evil, harmful, detrimental, noxious, damaging, pernicious, inimical, malefic, tortious, baneful, hurtful, pestiferous, nocuous, injurious, derogatory, noisome, unwholesome, inadvisable, impairing, insanitary, nocent

اسیب اور (صفت)
damaging

زیان اور و مضر (صفت)
damaging

خسارت اور (صفت)
detrimental, damaging

hurtful to reputation


جملات نمونه

1. a damaging leak of our secrets
افشاگری زیان بخش اسرار ما

2. Certain chemicals have been banned because of their damaging effect on the environment.
[ترجمه ترگمان]مواد شیمیایی ویژه ای به دلیل تاثیر مخرب آن ها بر محیط زیست ممنوع شده است
[ترجمه گوگل]بعضی از مواد شیمیایی به علت اثرات مضر آنها بر محیط زیست ممنوع است

3. Building the proposed new road would be environmentally damaging.
[ترجمه ترگمان]ساخت این جاده جدید پیشنهادی از نظر زیست محیطی زیان آور است
[ترجمه گوگل]ساختن جاده پیشنهادی جدید باعث آسیب زیست محیطی خواهد شد

4. This scandal could prove seriously damaging to the government.
[ترجمه ترگمان]این رسوایی می تواند به شدت به دولت آسیب برساند
[ترجمه گوگل]این رسوایی می تواند به طور جدی به دولت ضربه بزند

5. Some of these chemicals are very damaging to the environment.
[ترجمه ترگمان]برخی از این مواد شیمیایی بسیار به محیط زیست آسیب می رسانند
[ترجمه گوگل]برخی از این مواد شیمیایی به محیط زیست بسیار آسیب می رسانند

6. The indiscriminate use of fertilisers is damaging to the environment.
[ترجمه ترگمان]استفاده بی رویه از کودها، به محیط زیست آسیب می رساند
[ترجمه گوگل]استفاده بی رویه از کودها به محیط زیست آسیب می رساند

7. We must avoid the damaging boom-bust cycles which characterised the 1980s.
[ترجمه ترگمان]ما باید از the damaging که در دهه ۱۹۸۰ مشخص شد اجتناب کنیم
[ترجمه گوگل]ما باید از چرخه های انفجار سکته مغزی که در دهه 1980 وجود داشت جلوگیری کنیم

8. Many chemicals have a damaging effect on the environment.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از مواد شیمیایی تاثیر مخربی بر محیط زیست دارند
[ترجمه گوگل]بسیاری از مواد شیمیایی تاثیری بر محیط زیست دارند

9. Stress can be extremely damaging to your health. Exercise, meanwhile, can reduce its effects.
[ترجمه ترگمان]استرس می تواند شدیدا به سلامتی شما آسیب برساند در همین حال، ورزش می تواند اثرات آن را کاهش دهد
[ترجمه گوگل]استرس می تواند بسیار صدمه ای به سلامت شما باشد ورزش، در عین حال، می تواند اثرات آن را کاهش دهد

10. The Con-servative Party rounded angrily on him for damaging the Government.
[ترجمه ترگمان]حزب محافظه کار در حوزه انتخاباتی به خاطر آسیب زدن به دولت با عصبانیت به او حمله کرد
[ترجمه گوگل]حزب محافظه کارانه برای خسارت به دولت خشمگین شده است

11. He claimed the articles were libellous and damaging to the interests of the team.
[ترجمه ترگمان]او ادعا کرد که این مواد libellous و به منافع تیم آسیب رسانده بودند
[ترجمه گوگل]او ادعا کرد که این مقالات به نفع تیم منفور و منفور بوده است

12. The newspaper made damaging disclosures of management incompetence.
[ترجمه ترگمان]این روزنامه به افشای incompetence مدیریت خسارت زد
[ترجمه گوگل]این روزنامه افشای مخربی از عدم صلاحیت مدیریتی می کند

13. Acid eats into the metal, damaging its surface.
[ترجمه ترگمان]اسید وارد فلز می شود و به سطح آن آسیب می رساند
[ترجمه گوگل]اسید به فلز می خورد و سطح آن را خراب می کند

14. Smoking can be damaging to your health.
[ترجمه ترگمان]سیگار کشیدن می تواند به سلامتی شما آسیب برساند
[ترجمه گوگل]سیگار کشیدن می تواند به سلامت شما آسیب برساند

15. I suspected her of damaging the equipment.
[ترجمه ترگمان]من به او مظنون بودم که به تجهیزات خسارت بزند
[ترجمه گوگل]من به او مشکوک بودم که به تجهیزات آسیب برساند

پیشنهاد کاربران

زیانبار

مخرب

آسیب زدن



کلمات دیگر: