کلمه جو
صفحه اصلی

daintiness


معنی : ظرافت، خوش اندامی، شیکی، سلیقه باذوق لطیف
معانی دیگر : ظرافت، شیکی، سلیقه باذوق لطیف

انگلیسی به فارسی

ظرافت، شیکی، سلیقه با ذوق لطیف


ظرافت، شیکی، سلیقه باذوق لطیف، خوش اندامی


انگلیسی به انگلیسی

• delicacy, exquisiteness; deliciousness; fastidiousness

مترادف و متضاد

ظرافت (اسم)
agility, adroitness, delicacy, elegance, grace, airiness, daintiness, concinnity, jocularity, gumption, jocosity, quick-wittedness, wittiness

خوش اندامی (اسم)
elegance, grace, airiness, gracefulness, daintiness, eurhythmy, pulchritude

شیکی (اسم)
daintiness

سلیقه با ذوق لطیف (اسم)
daintiness

جملات نمونه

1. He combined the exquisite of Italy, daintiness of German and the smart of France in one, and created the France grand historical opera which famous for its magnificent spectacle.
[ترجمه ترگمان]او ترکیبی از ایتالیا، لطافت زبان آلمانی و هوشمند فرانسه را در یکی از آن ها ترکیب کرد، و اپرای تاریخی بزرگ فرانسه را که به سبب نمایش باشکوه آن مشهور بود، به وجود آورد
[ترجمه گوگل]او با نفوذ ایتالیایی، تیزهوشان آلمانی و هوشمندانه فرانسه، یکی را جمع کرد و اپرای تاریخی بزرگ فرانسه را که مشهور به نمایش عظیم آن بود، ایجاد کرد

2. That shoe has so much grace and daintiness, it is so impossible for it to walk, that it seems to the mother as though she saw her child.
[ترجمه ترگمان]به نظر مادر چنین می آید که این کفش برای رفتن به زیبایی آن قدر برایش مقدور نیست که راه برود، به نظر می رسد که مادر بچه را دیده باشد
[ترجمه گوگل]این کفش دارای لطف و لطف فراوان است، بنابراین این غیرممکن است که آن را راه بیندازید، به نظر می رسد که مادر به نظر می رسد که او فرزند خود را می بیند

3. Scientific studies find that the four kinds of daintiness that human can perceive respectively consist in four representative foods: kelp, mushroom, bonito fish, and chicken soup.
[ترجمه ترگمان]مطالعات علمی نشان می دهند که چهار نوع تمایلی که انسان می تواند دریافت کند شامل چهار غذای نماینده است: kelp، قارچ، ماهی دودی، و سوپ مرغ
[ترجمه گوگل]مطالعات علمی می گوید که چهار نوع ظرافتی که انسان می تواند درک کند، به ترتیب شامل چهار غذای نماینده: جلبک دریایی، قارچ، ماهی صدف و سوپ مرغ است

4. These nutrients are just the secret of daintiness.
[ترجمه ترگمان]این مواد مغذی فقط راز حسن سلیقه (daintiness)هستند
[ترجمه گوگل]این مواد مغذی فقط راز ظرافت هستند

5. They are all symbols of love, daintiness and affection.
[ترجمه ترگمان]آن ها سمبل عشق، لطافت و علاقه هستند
[ترجمه گوگل]آنها همه نمادهای عشق، تمسخر و محبت هستند

6. And what will all her learning and her daintiness do for her, now?
[ترجمه ترگمان]حالا همه her و daintiness برای او چه کار خواهد کرد؟
[ترجمه گوگل]در حال حاضر همه چیزهایی که او یاد می گیرد و شادی او برای او چه خواهد بود؟

7. Truffle Rhum Chocolate:Mellow and intoxication, refreshing and slippery like silk, the daintiness of the flavor invites his love to dance with her to the beautiful Waltz.
[ترجمه ترگمان]truffle rhum شکلات: mellow و مستی، طراوت و لغزنده (مانند ابریشم)، لطافت عطر، علاقه او به رقصیدن با او را به آهنگ والس زیبا دعوت می کند
[ترجمه گوگل]شکلات Rhum شکلات: مرطوب و مسمومیت، طراوت و لغزنده مانند ابریشم، ظرافت طعم و مزه او را دوست دارد به رقص با او را به والتز زیبا

8. The platinum temple on all sides and green tree lawn, the fresh flowers glorious, the environment very daintiness.
[ترجمه ترگمان]معبد پلاتین در همه طرف و چمن درخت سبز، گل های تازه با شکوه، محیط بسیار خوش منظر است
[ترجمه گوگل]معبد پلاتین در همه طرف و چمن درخت سبز، گل های تازه با شکوه، محیط زیست بسیار شیکی

9. The company locates Xiaodian industrial park in Xinxiang, the transportation convenience, environment daintiness.
[ترجمه ترگمان]این شرکت مکان پارک صنعتی Xiaodian در Xinxiang، راحتی حمل و نقل، حسن سلیقه محیط است
[ترجمه گوگل]این شرکت در Xinxiang پارک صنعتی Xiaodian واقع شده، راحتی حمل و نقل، ظاهر محیط زیست


کلمات دیگر: