کلمه جو
صفحه اصلی

paddy field


معنی : مزرعه شالیکاری

انگلیسی به فارسی

مزرعه شالیکاری


انگلیسی به انگلیسی

• rice paddy, rice field

مترادف و متضاد

مزرعه شالیکاری (اسم)
paddy, paddy field

جملات نمونه

1. The building of irrigation systems and paddy fields is costly in terms of time and effort.
[ترجمه ترگمان]ساخت سیستم های آبیاری و مزارع برنج از نظر زمان و تلاش پرهزینه است
[ترجمه گوگل]احداث سیستم های آبیاری و مزارع برنج از لحاظ زمان و تلاش پرهزینه است

2. The paddy fields have turned a feathery yellow.
[ترجمه ترگمان]مزارع پدی مثل گچ سفید شده بودند
[ترجمه گوگل]زمینه های خرچنگی زرد پر شده است

3. Take that paddy field, well stocked with fish, rice and ducks.
[ترجمه ترگمان]آن مزرعه برنج را که پر از ماهی، برنج و اردک است بردارید
[ترجمه گوگل]نگاهی به این زمینه چمنزار، به خوبی با ماهی، برنج و اردک ذخیره می شود

4. Explosions were continuing in the paddy field, but they began a conversation as though on a quiet street.
[ترجمه ترگمان]explosions در مزرعه پدی ادامه می دادند، اما طوری با هم صحبت می کردند که انگار در خیابان آرام و آرامی صحبت می کنند
[ترجمه گوگل]انفجارها در زمینه سیب زمینی ادامه داشتند، اما آنها در یک خیابان آرام گفتگو میکردند

5. Thereinto, 1% in paddy field, 51 % in plain, and 14 % in sloping crop land.
[ترجمه ترگمان]Thereinto، ۱ درصد در مزارع برنج، ۵۱ درصد در دشت، و ۱۴ درصد در زمین های با شیب شیب دار
[ترجمه گوگل]در این زمینه، 1٪ در مزرعه، 51٪ در دشت، و 14٪ در زمین های شیب دار

6. The invention also discloses another paddy field operation system having a bearing bracket with a rail.
[ترجمه ترگمان]این اختراع همچنین نشان می دهد که یک سیستم عملیات paddy دیگر که دارای یک پایه حمل و نقل است، دارای یک بازه زمانی است
[ترجمه گوگل]این اختراع همچنین یک سیستم عملیاتی دیگر میدانی برنجی را که حاوی یک محور محرک با یک ریل است را افشا می کند

7. The study provided the variation range of paddy field hardpan roughness and the effective frequency of the hydraulic copying system.
[ترجمه ترگمان]این مطالعه محدوده تغییرات سطح paddy hardpan و فرکانس موثر سیستم کپی هیدرولیک را فراهم کرد
[ترجمه گوگل]این تحقیق طیف متغیری از زبری سختی میدان مزرعه و فرکانس موثر سیستم کپی هیدرولیک را ارائه کرد

8. One hope is only 1500 of paddy field days, and the rest of flower land.
[ترجمه ترگمان]یک امید، تنها ۱۵۰۰ تا از مزارع برنج و بقیه زمین های گل است
[ترجمه گوگل]یک امید تنها 1500 روز از روزهای ریشخند و بقیه زمین های گل است

9. Anumbers of Fairy shrimp swam around in the paddy field.
[ترجمه ترگمان]پری میگو با ماهی میگو در مزرعه سبز شنا می کرد
[ترجمه گوگل]تعداد زیادی از میگوهای پری در سرزمین شالیزار بیدار شدند

10. Each of the total Cd absorptivity of paddy field and nonirrigated farmland is 67 % and 21 %.
[ترجمه ترگمان]هر یک از کل جذب Cd زمین paddy و زمین های زراعی nonirrigated ۶۷ درصد و ۲۱ درصد است
[ترجمه گوگل]هر کدام از کل جذب کادمیوم رشته کوهی و زمین های غیر کشاورزی شامل 67٪ و 21٪ است

11. The Xa 21 transgenic paddy field has limit effect on arthropod community.
[ترجمه ترگمان]مزرعه برنج Xa ۲۱ transgenic تاثیری بر جامعه بندپایان دارد
[ترجمه گوگل]مزرعه چاودار Xa 21 دارای اثر محدودی بر جامعه شهری است

12. This paper analyses the existing problems of paddy field tillage machines in terms of the overall arrangement, stability, tractive ability, suitability and dynamic characteristics.
[ترجمه ترگمان]این مقاله مشکلات موجود بر روی ماشین های کشت و زرع زمین بر حسب ترتیب کلی، پایداری، توانایی کشش، مناسب بودن و ویژگی های دینامیکی را تجزیه و تحلیل می کند
[ترجمه گوگل]این مقاله مشکلات موجود در زمینه ماشین های خاکورزی ریش تراش را با توجه به ترتیب کلی، پایداری، توانایی کشش، تناسب و ویژگی های پویا مورد تحلیل قرار می دهد

13. The paddy field becomes the sea of love and joy.
[ترجمه ترگمان]زمین paddy به دریا عشق و شادی تبدیل می شود
[ترجمه گوگل]زمینه سیب زمینی دریایی از عشق و شادی می شود

14. A paddy field and fishpond simulation ecosystem was established to study the Fipronil pesticide environment behavior and its effects on crab and shrimp in the ecosystem.
[ترجمه ترگمان]یک اکوسیستم شبیه سازی field و fishpond برای مطالعه رفتار محیط آفت کش ها و اثرات آن بر روی خرچنگ و میگو در اکو سیستم ایجاد شد
[ترجمه گوگل]یک محیط اکوسیستم شبیه سازی ریش و شبیه سازی ماهیان برای بررسی رفتار محیط زیست آفت کش ها و اثرات آن بر خرچنگ و میگو در اکوسیستم ایجاد شد

15. Instead, towards sunset, he led us to another village, off the highway and surrounded by paddy fields.
[ترجمه ترگمان]در عوض، به سوی غروب آفتاب ما را به دهکده ای دیگر هدایت کرد، از بزرگراه خارج شد و در مزارع paddy محصور شد
[ترجمه گوگل]در عوض، به سوی غروب، او را به یک روستای دیگر، خارج از بزرگراه و محوطه های ریشهای احاطه کرد

پیشنهاد کاربران

شالیزار


کلمات دیگر: