1. send packing
(ناگهان) اخراج یا مرخص کردن،گسیل کردن
2. a storm packing winds of 90 miles an hour
طوفانی که دارای بادهای 90 میل در ساعت بود
3. he was packing his books preparatory to his departure
برای مهیا شدن جهت عزیمت داشت کتاب های خود را بسته بندی می کرد.
4. the business of packing for a trip
عمل چمدان بستن برای سفر
5. the first volley sent the enemy packing
اولین رگبار گلوله دشمن را با دستپاچگی فرار داد.
6. unpacking a suitcase is easier than packing it
قرار دادن چیزها در چمدان آسانتر از خالی کردن آن است.
7. He left the packing to his wife.
[ترجمه yf] او بسته را برای همسرش گذاشت
[ترجمه ترگمان]He را نزد زنش گذاشت
[ترجمه گوگل]او بسته به همسرش را ترک کرد
8. The price is £2 50, including postage and packing.
[ترجمه yf] قیمت 250 پوند است شامل هزینه ی ارسال و بسته بندی
[ترجمه ترگمان]قیمت شامل ۲، ۵۰ پوند، از جمله هزینه و بسته بندی است
[ترجمه گوگل]قیمت 50 پوند شامل پستی و بسته بندی است
9. The system costs £9 95 including postage, packing and a 12-month guarantee.
[ترجمه ترگمان]این سیستم ۹ میلیارد پوند شامل هزینه، بسته بندی و یک ضمانت ۱۲ ماهه هزینه دارد
[ترجمه گوگل]سیستم 95 پوند شامل هزینه حمل و نقل، بسته بندی و تضمین 12 ماهه است
10. I ought to begin to think of packing it in as a journalist.
[ترجمه ترگمان]باید شروع کنم به فکر کردن به بسته بندی کردن آن به عنوان یک روزنامه نگار
[ترجمه گوگل]من باید شروع کنم به بسته شدن آن به عنوان روزنامه نگار
11. I finally succeeded in packing her off to bed.
[ترجمه ترگمان]بالاخره موفق شدم که او را به رختخواب ببرم
[ترجمه گوگل]من نهایتا موفق به بسته شدن او در رختخواب شدم
12. I don't think we've got enough packing cases for all the kitchen equipment.
[ترجمه ترگمان]فکر نمی کنم برای تمام تجهیزات آشپزخانه به اندازه کافی وسایل جمع کرده باشیم
[ترجمه گوگل]فکر نمی کنم جعبه های بسته بندی کافی برای همه تجهیزات آشپزخانه داشته باشیم
13. I'm toying with the idea of packing in my job.
[ترجمه ترگمان]دارم با ایده بسته بندی کردن شغلم بازی می کنم
[ترجمه گوگل]من با ایده بسته بندی در کارم مشغول به کار هستم
14. The new music group is packing the crowds in.
[ترجمه ترگمان]گروه موسیقی جدید در حال بسته بندی کردن جمعیت است
[ترجمه گوگل]گروه موسیقی جدید گروه های زیادی را در اختیار دارد
15. We know all along that he was packing a dictionary.
[ترجمه ترگمان]ما می دانیم که او یک فرهنگ لغت دارد
[ترجمه گوگل]ما همه چیز را می دانیم که او فرهنگ لغت را بسته است