کلمه جو
صفحه اصلی

hackney


معنی : درشکه کرایه، اسب سواری، اسب کرایبه، فعله، زیاد استعمال شده، مبتذل کردن
معانی دیگر : اسب کالسکه و سواری (ولی نه اسب مسابقه یا تندرو)، کالسکه ی کرایه ای، (مهجور) آدم خرکار، خرحمال، (مهجور) اجیر، کرایه ای، مزدور، پیش پا افتاده، عادی، (نادر) کرایه دادن یا کردن، فاحشه

انگلیسی به فارسی

اسب سواری، درشکه کرایه، اسب کرایبه، مزدور، فعله،فاحشه، مبتذل کردن، زیاداستعمال شده


هک، درشکه کرایه، اسب سواری، اسب کرایبه، فعله، مبتذل کردن، زیاد استعمال شده


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
حالات: hackneys
(1) تعریف: a horse suited for ordinary riding or driving.

(2) تعریف: (often cap.) a horse of English breed with a high-stepping gait.

(3) تعریف: a hired carriage or automobile; cab.

- We stepped into the hackney and told the driver where we wanted to go.
[ترجمه ترگمان] وارد درشکه شدیم و به راننده گفتم که کجا می خواهیم برویم
[ترجمه گوگل] ما وارد هک شدیم و به راننده گفتیم که می خواهیم برویم
صفت ( adjective )
• : تعریف: for hire; hired.

- a hackney carriage
[ترجمه ترگمان] یک درشکه کوچک
[ترجمه گوگل] هلی کوپتر

• hired coach; taxi; horse used to draw a carriage; riding horse

مترادف و متضاد

درشکه کرایه (اسم)
hack, hackney

اسب سواری (اسم)
trooper, hackney, roadster, manege, saddle horse, saddler

اسب کرایبه (اسم)
hackney

فعله (اسم)
laborer, workman, labourer, hackney

زیاد استعمال شده (صفت)
hackney

مبتذل کردن (فعل)
stale, hackney, trivialize, vulgarize

جملات نمونه

1. I got Armstrong fired up and headed towards Hackney, using the back streets to avoid the worst of the rush hour.
[ترجمه ترگمان]آرمسترانگ به بالا شلیک کرد و به سمت هکنی رفت، از خیابان های پشتی استفاده کرد تا از بدترین ساعات شلوغی دوری کند
[ترجمه گوگل]من آرمسترانگ را فریاد زدم و به سمت هکنی رفتم، با استفاده از خیابان های عقب برای جلوگیری از بدترین ساعت عجله

2. T: The new Mod scene is based in Hackney, you know.
[ترجمه ترگمان]T: صحنه جدید Mod در هکنی است، می دانید
[ترجمه گوگل]T: صحنه جدید مد در Hackney، شما می دانید

3. Hackney and Tower Hamlets are among the boroughs worst affected by shortages.
[ترجمه ترگمان]هکنی و برج لندن از جمله کسانی هستند که از کمبود برق رنج می برند
[ترجمه گوگل]هکلی و برج هملت یکی از بدترین شهرهایی هستند که تحت تاثیر کمبود قرار دارند

4. They're all safely tucked up in Hackney.
[ترجمه ترگمان]همه سالم در Hackney جمع شده اند
[ترجمه گوگل]همه آنها با خیال راحت در Hackney نصب شده اند

5. Defeated management-employee buy-out bid leader John Hackney considered taking an appeal to the courts.
[ترجمه ترگمان]جان هکنی، رهبر ناموفق پیشنهاد قیمت، از دادگاه درخواست استیناف کرد
[ترجمه گوگل]جان هاکینی، رهبر پیشنهاد خرید و فروش سهام مدیریتی که شکست خورده، در نظر گرفته شده است که در دادگاه درخواست تجدیدنظر را می کند

6. Hackney has always been a resort for madhouses and mad people.
[ترجمه ترگمان]هکنی همواره پاتوق madhouses و مردم دیوانه بوده است
[ترجمه گوگل]Hackney همیشه برای جادوگران و افراد دیوانه به کار گرفته شده است

7. She stood as the candidate for Hackney East.
[ترجمه ترگمان]او به عنوان کاندید ایست در شرق ایستاده بود
[ترجمه گوگل]او به عنوان نامزد برای Hackney East ایستاده بود

8. Exactly how Hackney got into such a mess is open to question.
[ترجمه ترگمان]دقیقا همان طور که هکنی در چنین وضعیتی قرار دارد، باز هم یک سوال مطرح می شود
[ترجمه گوگل]دقیقا چگونه هکلی به چنین ظروف سرباز یا مسافر می آید و برای سوال است

9. So Hackney has left its mark on the history of madness.
[ترجمه ترگمان]اما هکنی ارتباط خود را در تاریخ دیوانگی حفظ کرده است
[ترجمه گوگل]بنابراین Hackney علامت خود را در تاریخ جنون ترک کرده است

10. Near the canal in Hackney two boys of about seventeen are crossing the road.
[ترجمه ترگمان]نزدیک کانال دو پسر در حدود هفده پسر از جاده عبور می کنند
[ترجمه گوگل]در نزدیکی کانال در Hackney دو پسر از حدود هفده نفر از جاده عبور می کنند

11. Ealing social services informed Hackney social workers and the health visitor that the family would be temporarily in the borough.
[ترجمه ترگمان]خدمات اجتماعی ایلینگ به امدادگران اجتماعی و بازدید کنندگان بهداشتی اطلاع داد که این خانواده بطور موقت در منطقه خواهد بود
[ترجمه گوگل]خدمات اجتماعی ایلینگ به کارکنان اجتماعی هکین و بازدید کننده بهداشتی اطلاع دادند که این خانواده به طور موقت در شهر قرار دارد

12. Lisa Hackney is the LPGA's Rookie of the Year.
[ترجمه ترگمان]لیزا هکنی the سال از سال است
[ترجمه گوگل]لیزا هیکنی تازه کار سال سال LPGA است

13. Italso bad news for global markets, Mr. Hackney said.
[ترجمه ترگمان]آقای هکنی گفت که این خبر بد برای بازارهای جهانی است
[ترجمه گوگل]آقای هکانی گفت: اخبار بد Italso برای بازارهای جهانی

14. Why does Madame always descend from her hackney - coach before reaching her house?
[ترجمه ترگمان]چرا مادام همیشه قبل از رسیدن به خانه اش از درشکه پیاده می شود؟
[ترجمه گوگل]چرا مادام همیشه از هک کردنش بیرون می آید - مربی قبل از رسیدن به خانه اش؟

15. Hackney Chinese Community Service is a non - profit making charitable organisation.
[ترجمه ترگمان]هکنی خدمات اجتماعی چینی یک سازمان خیریه غیر انتفاعی است
[ترجمه گوگل]خدمات هکری چینی Community Organization یک سازمان خیریه غیرانتفاعی است


کلمات دیگر: