کلمه جو
صفحه اصلی

earthbound


معنی : در خاک ریشه دوانده، متوجه بسوی زمین
معانی دیگر : (محدود به کره ی زمین یا چیزهای خاکی) زمینی، خاکی، دنیوی، در خاک، عازم کره ی زمین (از فضا)

انگلیسی به فارسی

در خاک ریشه دوانده، متوجه به‌سوی زمین


زمینی، در خاک ریشه دوانده، متوجه بسوی زمین


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
(1) تعریف: limited or confined to earth or earthly matters.
مشابه: terrestrial

(2) تعریف: headed toward earth, as a meteorite.

(3) تعریف: limited in imagination or scope of thought.

• attached to the earth; confined to the earth; interested only in earthly things; unimaginative; heading toward earth
if something is earth-bound, it is unable to leave the surface of the earth by flying.
if you say that someone is earth-bound, you mean that they do not have enough imagination to think how things might be different.

مترادف و متضاد

در خاک ریشه دوانده (صفت)
earthbound

متوجه بسوی زمین (صفت)
earthbound

جملات نمونه

1. earthbound roots
ریشه های خاکی

2. an earthbound rocket
موشکی که عازم کره ی زمین است،موشک زمین سوی

3. armies are no longer merely earthbound
ارتش ها دیگر فقط زمینی نیستند.

4. The space shuttle remained earthbound because of a technical fault.
[ترجمه ترگمان]شاتل فضایی به دلیل نقص فنی، زمینی باقی ماند
[ترجمه گوگل]شاتل فضایی به علت خطای فنی به دلیل زمین باقی مانده است

5. Like them, too, in their less earthbound moments, he enjoyed the proud embracing of risk.
[ترجمه ترگمان]او نیز مانند آن ها در لحظات کم تر از آن، از the که در معرض خطر قرار گرفته بود لذت می برد
[ترجمه گوگل]همچنان که آنها در لحظات کم عمق لحظه ای، از افتخار داشتن ریسک لذت می برند

6. To bring the same advantages to earthbound drinkers, Daedalus is inventing a low-pressure pub.
[ترجمه ترگمان]برای آوردن مزایای مشابهی به drinkers earthbound، Daedalus یک میخانه کم فشار را اختراع می کند
[ترجمه گوگل]Daedalus برای به دست آوردن مزایای مشابه برای نوشیدنی های زمینی، یک استخر کم فشار را می سازد

7. As earthbound concrete replaced shimmering glass, so crude functionalism was to supplant soaring aspiration.
[ترجمه ترگمان]در حالی که سیمان ضد زمینی جایگزین شیشه shimmering شده بود، به این ترتیب کارکرد گرایی خام برای جانشینی تمایل فزاینده به کار گرفته شد
[ترجمه گوگل]همانطور که بتن جایگزین زمین جایگزین شیشه شفاف شده بود، عملکرد عملیات خام به جای آرامش رو به افزایش بود

8. He practised the art of earthbound realism.
[ترجمه ترگمان]هنر realism را تمرین می کرد
[ترجمه گوگل]او هنر واقع گرایی زمینی را تمرین کرد

9. The earthbound larvae from which they develop are less pretty, but just as predatory.
[ترجمه ترگمان]لارو earthbound که از آن رشد می کنند، کم تر زیبا هستند، اما به عنوان predatory
[ترجمه گوگل]لاروهای زمینی که از آنها توسعه می یابند، بسیار زیبا هستند، اما به همان اندازه شکارچیان

10. "Avatar" created a new planetary experience and an earthbound experience in 3D.
[ترجمه ترگمان]\"آواتار\" یک تجربه سیاره ای نو و یک تجربه زمینی در سه بعدی خلق کرد
[ترجمه گوگل]'آواتار' یک تجربه جدید سیاره ای و یک تجربه Earthbound در 3D ایجاد کرده است

11. The earthbound life required no grocery stores.
[ترجمه ترگمان]زندگی زمینی دیگر نیازی به خواربار فروشی نداشت
[ترجمه گوگل]زندگی زمینی نیازی به فروشگاه های مواد غذایی ندارد

12. Earthbound humans have 7 pounds per square inch of air pressing on them every second of the day. Space suits only put about 3 pounds of pressure per square inch on the wearer.
[ترجمه ترگمان]انسان ها ۷ پوند برای هر اینچ مربع از هوای فشرده در هر ثانیه از روز دارند تناسب فضایی تنها ۳ پوند فشار بر اینچ مربع بر روی پوشنده لباس قرار می دهد
[ترجمه گوگل]انسان های زمینی دارای 7 پوند در هر اینچ مربع از هوا با فشار دادن بر روی آنها در هر ثانیه از روز است فضای مناسب فقط حدود 3 پوند فشار در هر اینچ مربع بر روی لباس پوشانده می شود

13. Beholders prefer inaccessible locations that earthbound foes can reach only with difficulty.
[ترجمه ترگمان]beholders مکان های غیرقابل دسترس را ترجیح می دهند که دشمنان زمینی تنها با دشواری می توانند به آن دسترسی داشته باشند
[ترجمه گوگل]افراد متجلی ترجیح می دهند که مکان های غیر قابل دسترسی باشند که دشمنان Earthbound بتوانند تنها با مشکل مواجه شوند

14. To me this is the crux of earthbound magic, and in the US no train conjures it better than the Coast Starlight.
[ترجمه ترگمان]این معمای جادویی زمینی است و در ایالات متحده هیچ قطاری وجود ندارد که آن را بهتر از the ساحلی به خاطر بیاورد
[ترجمه گوگل]برای من این سکانس سحر جادویی زمین است و در ایالات متحده هیچ قطار آن را بهتر از ساحل ستاره لایت نمی کند

Armies are no longer merely earthbound.

ارتش‌ها دیگر فقط زمینی نیستند.


earthbound roots

ریشه‌های خاکی


an earthbound rocket

موشکی که عازم کره‌ی زمین است، موشک زمین سوی


پیشنهاد کاربران

دنیا پرست


کلمات دیگر: