کلمه جو
صفحه اصلی

karat


معنی : عیار، قیراط، واحد وزن جواهرات
معانی دیگر : قیراط، واحد وزن جواهرات

انگلیسی به فارسی

قیراط، واحد وزن جواهرات


کارات، قیراط، عیار، واحد وزن جواهرات


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a unit of measure for the purity of gold equal to one twenty-fourth part of pure gold.

• unit for measuring the weight of precious stones (equal to 200 milligrams); unit for measuring the quality of gold (also carat)

دیکشنری تخصصی

[زمین شناسی] عیار طلا، قیراط نسبت طلای خالص در آلیاژ. طلای خالص 24 عیار است؛ طلای 10 عیار، در حقیقت خلوص 24/10 داشته و یا به بیان دیگر در آن، 10 قسمت طلا (از نظر وزنی) با 14 قسمت از دیگر فلزها ترکیب شده است. واژه مزبور را نباید با Carat اشتباه کرد. مخفف: k

مترادف و متضاد

عیار (اسم)
proof, alloy, cutie, carat, shifter, assay, karat, rover, trickster, dodger

قیراط (اسم)
carat, karat

واحد وزن جواهرات (اسم)
carat, karat

جملات نمونه

1. These are rings of 18 and 24 karat gold.
[ترجمه ترگمان]اینها حلقه های ۱۸ و ۲۴ عیار طلای ۲۴ عیار هستند
[ترجمه گوگل]اینها حلقه های 18 و 24 طلا کاراته هستند

2. Do you want pure gold or karat?
[ترجمه ترگمان]طلای ناب یا قیراطی می خواهید؟
[ترجمه گوگل]میخواهید خالص یا کارات بخرید؟

3. This is a precision machined, high-quality 24 Karat gold-plated brass ring box with beautiful diamond tool etchings on the side.
[ترجمه ترگمان]این یک جعبه برنجی براق با کیفیت بالا ۲۴ karat با کیفیت بالا و با etchings ابزار الماس زیبا در کنار آن است
[ترجمه گوگل]این یک جعبه حلقوی برنجی با طلای 24 کارات با دقت کارآمد و با کیفیت بالا با الماس های الماس زیبا در کنار آن است

4. The opening 3 minutes, Chelsea was the first shot, but karat unable to play soft.
[ترجمه ترگمان]پس از ۳ دقیقه، چلسی اولین گلوله بود، اما عیار مس قادر به بازی نرم نبود
[ترجمه گوگل]افتتاح 3 دقیقه، چلسی اولین شات بود، اما کارات قادر نبود بازی کند

5. This necklace of mine is not very expensive, it is 18 - karat gold.
[ترجمه ترگمان]این گردن بند مال من خیلی گران نیست، طلای ۱۸ عیار است
[ترجمه گوگل]این گردنبند من خیلی گران نیست، این 18 طلای کارات است

6. Charging that working office of yulong county didn't accept my case and karat finding book!
[ترجمه ترگمان]در حال شارژ روی دفتر کار of ایالت yulong پرونده مرا قبول نکرد و karat را پیدا کرد!
[ترجمه گوگل]شارژ کردن دفتر کار در شهرستان یولونگ، پرونده من و کتاب جستجوی کارات را قبول نکرد

7. Gold jewelry of 10 K or more will have a karat stamp.
[ترجمه ترگمان]ارزش طلای ۱۰ K یا بیشتر تمبر عیار خواهد داشت
[ترجمه گوگل]جواهرات طلای 10 کیلوگرم یا بیشتر دارای یک مهر کارات میباشند

8. The gems included emeralds, pearls and diamonds, one of them a 12 - karat stone, according to police.
[ترجمه ترگمان]به گفته پلیس، این جواهر عبارت بودند از زمرد، مروارید و الماس که یکی از آن ها یک سنگ ۱۲ عیار است
[ترجمه گوگل]طبق گفته پلیس، سنگهای حاوی زمرد، مروارید و الماس، یکی از آنها یک سنگ 12 کراات است

9. The brooch is cast in sterling silver and has 24 karat gold plated details.
[ترجمه ترگمان]این سنجاق سینه به نقره استرلینگ داده می شود و دارای ۲۴ عیار طلای ۲۴ عیار است
[ترجمه گوگل]این بروشور در نقره استرلینگ به فروش می رسد و دارای جزئیات طلای 24 عیار است

پیشنهاد کاربران

بر خلاف توضیح خود سایت ( متاسفانه )
Karat هیچ فرقی با carat ندارد، اولی امریکن و دومی بریتیش است. معنی:
● عیار ، مثلا ۱۸ عیار میشه
18Carat gold
● واحد سنجش طلا یا همان " قیرات" که برابر ۲۰۰ میلی گرم است


کلمات دیگر: