1. Listen to the jabber of those monkeys.
[ترجمه ترگمان]به حرفه ای اون میمون ها گوش کن
[ترجمه گوگل]گوش دادن به جبر این میمون ها
2. I can not remember us jabber of journos enjoying a joke more.
[ترجمه ترگمان]یادم نمی آید که از شوخی کردن یک شوخی دیگر لذت می بردم
[ترجمه گوگل]من نمی توانم به ما یاد بدهیم که از journos لذت بردن از شوخی بیشتر
3. There was the jabber of a car horn in his ear.
[ترجمه ترگمان]صدای بوق ماشین در گوشش می پیچید
[ترجمه گوگل]جبر ماشین شاخ در گوش او بود
4. Jabber all you want in about 30 seconds my associates from paradis falls will join us.
[ترجمه ترگمان]تمام کاری که شما در حدود ۳۰ ثانیه وقت دارید، associates از آبشار paradis به ما ملحق خواهند شد
[ترجمه گوگل]Jabber همه شما می خواهید در حدود 30 ثانیه همکاران من از بهشت به به ما خواهد پیوست
5. He began to protest, to jabber of his right of entry.
[ترجمه ترگمان]شروع به اعتراض کرد که در حق ورود حق ورود به او وراجی می کند
[ترجمه گوگل]او شروع به اعتراض کرد و به جبر حق ورود او رسید
6. Jabber is an open instant message and presence protocol and has been widely used.
[ترجمه ترگمان]Jabber یک پیغام فوری باز و پروتکل حضور است و به طور گسترده ای مورد استفاده قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]Jabber یک پروتکل باز و ارسال پیام فوری است و به طور گسترده ای مورد استفاده قرار گرفته است
7. Don't talk on and on [ jabber away ] when you can say it in a few words.
[ترجمه ترگمان]وقتی می توانید در چند کلمه حرف بزنید، حرف نزنید
[ترجمه گوگل]با چند کلمه صحبت نکنید و در [jibber دور] صحبت نکنید
8. Monkwords, marybeads jabber on their girdles : roguewords, tough nuggets patter in their pockets.
[ترجمه ترگمان]Monkwords، marybeads در girdles: roguewords، ناگت های خشن در جیب آن ها
[ترجمه گوگل]Moncwords، marybeads jabber در کمربند خود: roguewords، قطعات سختی در جیب خود را لمس کنید
9. I would jabber on like monkey in a tree.
[ترجمه ترگمان] من مثل میمون توی یه درخت حرف می زنم
[ترجمه گوگل]من در یک درخت مثل میمون خواهم بود
10. Having lived in Deptford all his life, Albie knew every jabber, snorter, speed-freak and pot-head in sixteen square miles.
[ترجمه ترگمان]بعد از این که در تمام مدت عمرش در Deptford زندگی می کرد، همه jabber، snorter و کله speed را در شانزده مایل مربع می دانستند
[ترجمه گوگل]او در تمام عمر زندگی خود در Deptford زندگی می کرد، Albie هر شکارچی، فریزر، فریاد سریع و سر و صدای شانزده مایل مربع را می شناخت
11. We are pleased that a group of flying like the Orioles, jabber incessantly between classes.
[ترجمه ترگمان]ما از این که گروهی مثل the پرواز می کنند و پیوسته میان کلاس ها وراجی می کنند لذت می بریم
[ترجمه گوگل]ما خوشحالیم که گروهی از هواپیماهای پرواز مانند اوریولز، به طور دائمی بین کلاس ها ادامه می دهند
12. When the eagles are silent, the parrots begin to jabber.
[ترجمه ترگمان]وقتی عقاب ها ساکت هستند، طوطی ها شروع به چانه زدن می کنند
[ترجمه گوگل]هنگامی که عقاب ها ساکت هستند، طوطی ها شروع به زرد شدن می کنند
13. Chatter: To talk rapidly, incessantly, and on trivial subjects; jabber.
[ترجمه ترگمان]راسته که می گویند راسته که مدام حرف می زنند و در مسائل جزئی حرف می زنند
[ترجمه گوگل]گفتار: به سرعت، بی وقفه و در مورد چیزهای بی اهمیت صحبت کنید؛ جاذبه
14. I guess he wanted me to listen instead of jabber away at the mouth.
[ترجمه ترگمان]فکر کنم می خواست به جای اینکه تو دهنم وراجی کنم گوش بدم
[ترجمه گوگل]حدس می زنم او می خواست من را به جای جبر به دهان گوش دهد