کلمه جو
صفحه اصلی

paean


معنی : رجز، پیروزی نامه
معانی دیگر : (یونان باستان) سرود شکرگزاری (به ویژه شکر گزاری نسبت به آپولو apollo)، پیروزی نامه نوشتن

انگلیسی به فارسی

پائین، رجز، پیروزی نامه


پیروزی نامه، رجز، پیروزی نامه نوشتن


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a song or hymn sung as an expression of praise.
مترادف: anthem, praise
مشابه: acclamation, accolade, encomium, eulogy, exaltation, hallelujah, hosanna, hymn, laud, ode, panegyric

- The triumphant soldiers were greeted with paeans as they marched into the city.
[ترجمه ترگمان] سربازان پیروز در حالی که وارد شهر می شدند با paeans خوشامد گفتند
[ترجمه گوگل] سربازان پیروز در حالی که به سمت شهر می رفتند، با پناهگاهان به سر می بردند

• voiced or written song of rejoicing; song of praise and thanksgiving
a paean is a piece of music, writing, or film that expresses praise, admiration, or joy; a literary word.

مترادف و متضاد

رجز (اسم)
praise, epopee, paean

پیروزی نامه (اسم)
paean

جملات نمونه

1. The song is a paean to solitude and independence.
[ترجمه ترگمان]این ترانه ستایش از تنهایی و استقلال است
[ترجمه گوگل]این آهنگ به تنهایی و استقلال است

2. Giuliani turned his answer into a paean to the police.
[ترجمه ترگمان]جولیانی پاسخ خود را به یک ستایش برای پلیس تبدیل کرد
[ترجمه گوگل]جولیانی جواب خود را به پلیس فرستاد

3. His first column was a paean to the ingenuity, resolve, and bravery represented by the massive Berlin airlift.
[ترجمه ترگمان]ستون اول او سرود پیروزی، عزم، و شجاعتی بود که از راه اهن عظیم برلین به نمایش گذاشته شده بود
[ترجمه گوگل]ستون اولش به خاطر بی نظمی، حل و فصل و شجاعت بیان شده توسط هوابرد عظیم برلین بود

4. DCM concluded his presentation with a humble paean to the moon, accompanied by the soft roll of a timpani to symbolize the march of time.
[ترجمه ترگمان]DCM سخنرانی خود را با ستایش ساده ماه به پایان رساند و همراه با حرکت نرم of نماد حرکت زمان بود
[ترجمه گوگل]DCM با ارائه یک ورق نرم تاننالی به نمادی از راهپیمایی زمان، با ارائه نامه ای به ماه، به همراه ماهیت خیره کننده خود را به نمایش گذاشت

5. In this regard, Gandhi's paean to the village was spot-on.
[ترجمه ترگمان]در این رابطه، ستایش (گاندی)به این روستا مورد بحث قرار گرفت
[ترجمه گوگل]در این راستا، گاندی در این دهکده قرار داشت

6. The novel is a paean to the end of empire.
[ترجمه ترگمان]این رمان یک سرود پیروزی برای پایان امپراطوری است
[ترجمه گوگل]این رمان به پایان امپراتوری ختم می شود

7. State television broadcast a lengthy paean to Mr Kim on Thursday, a day after tens of thousands of North Koreans rallied in Pyongyang to celebrate the rocket launch.
[ترجمه ترگمان]تلویزیون دولتی در روز پنج شنبه، یک روز پس از اینکه ده ها هزار نفر از کره شمالی در پیونگ یانگ گرد هم آمدند تا پرتاب موشک را جشن بگیرند، یک سرود طولانی برای آقای کیم پخش کرد
[ترجمه گوگل]تلویزیون دولتی یک روز پس از آنکه دهها هزار کره شمالی در پیونگ یانگ به جشن راکت پرتاب شد، یک روز طولانی به آقای کیم فرستاد

8. Some academics say that placing a mammoth paean to Confucius a stone's throw from Mao's mausoleum may have gone too far.
[ترجمه ترگمان]برخی از دانشگاهیان می گویند که قرار دادن یک آبشار بزرگ برای کنفسیوس، پرتاب سنگ از مقبره مایو ممکن است بسیار دور رفته باشد
[ترجمه گوگل]بعضی از دانشگاهیان می گویند که پرتاب سنگ از مأموریت مائو ممکن است بیش از حد رفته است که قرار دادن پام ماموت به کنفوسیوس

9. She struck up the first paean on the grand piano.
[ترجمه ترگمان]نخستین بار شعر را بر روی پیانوی بزرگ نواخت
[ترجمه گوگل]او اولین پیانو را روی پیانو بزرگ زد

10. Here, deducing a paean that advances harmonious society progress.
[ترجمه ترگمان]در اینجا، منتج به یک سرود paean که پیشرفت جامعه سازگار را ترقی می دهد
[ترجمه گوگل]در اینجا، کشف یک پین است که پیشرفت جامعه هماهنگ را پیشرفت می دهد

11. It turns the essential artifice of this new delivery system into an asset, making the film seem a paean to plastic.
[ترجمه ترگمان]این کار، تزویر اساسی این سیستم تحویل جدید را به یک دارایی تبدیل می کند و ساخت این فیلم به نظر شکل a برای پلاستیک به نظر می رسد
[ترجمه گوگل]این ساختار ضروری این سیستم تحویل جدید را به یک دارایی تبدیل می کند و این فیلم به نظر پلاستیکی تبدیل می شود

12. Had he been, he would have made Michael Codron's chastisement seem like a love paean.
[ترجمه ترگمان]اگر هم بود، مجازات مایکل Codron را به صورت پیروزی بر زبان می آورد
[ترجمه گوگل]اگر او وجود داشته باشد، او مجازات مایکل کادرون را به عهده خواهد گرفت

13. The end is no wild and glorious pagan racket, but rather a noble, meticulously layered paean.
[ترجمه ترگمان]پایان کار وحشیانه و پر زرق و برق، اما نسبتا پر از شکوه است
[ترجمه گوگل]انتهای هیچ راکت مذهبی وحشی و شگفت انگیز نیست، بلکه یک نجیب و دقیق است

14. My response, which filled three double-sided pages, was an extravagant paean to her calm beauty, the sweetness of her eyes, the perfection of her figure, etc.
[ترجمه ترگمان]پاسخ من، که سه صفحه دو جانبه را پر کرده بود، در ستایش زیبایی آرام، ملاحت نگاهش، کمال اندامش، و غیره بود
[ترجمه گوگل]پاسخ من، که سه صفحه دو طرفه را پر کرد، به زیبایی آرامش، شیرینی چشمان او، کمال چهره اش و غیره لطمه ای عجیبی داشت

پیشنهاد کاربران

سرود شکرگذاری . سرود پیروزی

آهنگ پیروزی، شادی، موفقیت و. . .

سرود پیروزی

سرود نیایش، شکرگزاری و پیروزی


کلمات دیگر: