1. without qualification
بدون قید و شرط
2. i support this plan with the qualification that the cost be reduced
با این نقشه به شرطی که از هزینه ی آن کاسته شود،موافقم.
3. The qualification should increase my earning capacity.
[ترجمه ترگمان]صلاحیت باید ظرفیت کسب درآمد من را افزایش دهد
[ترجمه گوگل]این صلاحیت باید ظرفیت درآمد من را افزایش دهد
4. Jack has obtained a medical qualification.
[ترجمه Maryam] جک تجربیات پزشکی به دست اورده
[ترجمه ترگمان]جک یک مدرک پزشکی به دست آورده است
[ترجمه گوگل]جک صلاحیت پزشکی دریافت کرده است
5. Applicants should have an EFL qualification and a year's teaching experience.
[ترجمه ترگمان]متقاضیان باید یک مدرک دانشگاهی و یک تجربه آموزشی یک ساله داشته باشند
[ترجمه گوگل]متقاضیان باید یک مدرک EFL و یک تجربه آموزشی سال داشته باشند
6. The plan was approved without qualification.
[ترجمه ترگمان]این طرح بدون صلاحیت مورد تایید قرار گرفت
[ترجمه گوگل]این طرح بدون صلاحیت تایید شد
7. Previous teaching experience is a necessary qualification for this job.
[ترجمه ترگمان]تجربه آموزشی قبلی یک صلاحیت ضروری برای این شغل است
[ترجمه گوگل]تجربه تدریس قبلی مهارت لازم برای این کار است
8. Most students here are studying for a qualification at diploma level.
[ترجمه ترگمان]اکثر دانش آموزان در اینجا برای صلاحیت در سطح دیپلم مطالعه می کنند
[ترجمه گوگل]بیشتر دانشجویان در حال تحصیل در رشته دیپلم هستند
9. The term "population" as used here requires qualification.
[ترجمه ترگمان]اصطلاح \"جمعیت\" که در اینجا مورد استفاده قرار می گیرد به صلاحیت نیاز دارد
[ترجمه گوگل]اصطلاح 'جمعیت' به عنوان مورد استفاده در اینجا نیازمند صلاحیت است
10. Applicants should have a degree or a qualification of equal status.
[ترجمه ترگمان]متقاضیان باید دارای مدرک یا صلاحیت وضعیت برابر باشند
[ترجمه گوگل]متقاضیان باید مدرک یا شرایط تحصیلی برابر داشته باشند
11. I can recommend him without qualification.
[ترجمه ترگمان]من می توانم بدون صلاحیت به او توصیه کنم
[ترجمه گوگل]من می توانم او را بدون تخصص معرفی کنم
12. The government conceded to their demands almost without qualification.
[ترجمه ترگمان]دولت بدون صلاحیت به خواسته هایشان موافقت کرد
[ترجمه گوگل]دولت تقاضای خود را تقریبا بدون صلاحیت پذیرفت
13. I welcome without qualification the Minister's proposal.
[ترجمه ترگمان]من از پیشنهاد وزیر استقبال می کنم
[ترجمه گوگل]من بدون شرایط پیشنهاد وزیر راضی هستم
14. Another qualification would give me a big advantage at job interviews.
[ترجمه ترگمان]یک صلاحیت دیگر به من مزیت بزرگی در مصاحبه های شغلی می دهد
[ترجمه گوگل]یکی دیگر از مدارک تحصیلی من در مصاحبه شغلی مزیت بزرگی به من می دهد
15. He held no formal qualification in law.
[ترجمه ترگمان]در قانون صلاحیت رسمی نداشت
[ترجمه گوگل]او دارای صلاحیت رسمی در قانون نیست