کلمه جو
صفحه اصلی

jade


معنی : اسب پیر، یشم، زنکه، مرد بی معنی، دختر لاسی، پشم سبز، زن هرزه، از کار انداختن، خسته کردن
معانی دیگر : ساخته شده از یشم، اسب وامانده و بی ارزش، یابو، زن بد نام، (نادر) سلیطه، زن جوان و بی ادب، ژاد، یابو یا اسب خسته، ازکار انداختن در اثر زیاده روی

انگلیسی به فارسی

ساخته شده از یشم


(سبز تیره) یشمی


اسب وامانده و بی‌ارزش، یابو


زن بد نام، زن هرزه


یشم


(نادر) سلیطه، زن جوان و بی ادب


خسته کردن یا شدن، فرسوده کردن یا شدن


جید، یشم، زنکه، اسب پیر، زن هرزه، مرد بی معنی، دختر لاسی، پشم سبز، خسته کردن، از کار انداختن


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: one of two hard, translucent, usu. green minerals, nephrite or jadeite, or the carved and polished jewelry or decorative objects made from them.

- Inside the temple was a statue of the Buddha carved out of jade.
[ترجمه ترگمان] داخل معبد مجسمه ای از بودا قرار داشت که از یشم سبز ساخته شده بود
[ترجمه گوگل] در داخل معبد مجسمه ای بودا بود که از یشم کاشته شده بود

(2) تعریف: a pale green color resembling the color of these minerals; jade green.
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: jades, jading, jaded
• : تعریف: to make tired, listless, or worn-out, as through hard work or excessive exposure.
مترادف: tire
متضاد: refresh
مشابه: prostrate

- His many years in politics had jaded him, and he found he was no longer interested in the affairs of Washington.
[ترجمه ترگمان] سال های متمادی در سیاست او را خسته کرده بود و فیلیپ متوجه شد که دیگر علاقه ای به امور واشنگتن ندارد
[ترجمه گوگل] سالهای زیادی که او در سیاست داشت، او را ناراحت کرده بود و متوجه شد که دیگر به امور واشنگتن علاقمند نیست
اسم ( noun )
مشتقات: jadish (adj.)
(1) تعریف: an old, worthless, or ill-tempered horse; nag.
مشابه: hack, nag

(2) تعریف: a woman with a bad temper or reputation.

• green mineral used in jewelry and ornamentation; green color resembling jade; mean-spirited or worthless horse; evil-tempered woman, woman with a bad reputation
wear out, make tired, exhaust
jade is a hard green stone used for making jewellery and ornaments.

مترادف و متضاد

اسب پیر (اسم)
jade, hack

یشم (اسم)
jade, jasper

زنکه (اسم)
sirrah, jade

مرد بی معنی (اسم)
jade

دختر لاسی (اسم)
jade

پشم سبز (اسم)
jade

زن هرزه (اسم)
tart, broad, jade, minx, bitch, trollop, limmer, rep

از کار انداختن (فعل)
paralyze, disable, knock up, jade, devitalize, devitalise, petrify

خسته کردن (فعل)
weary, harass, bore, fatigue, exhaust, strain, tire, fag, jade

جملات نمونه

1. He presented us with a couple of jade lions.
[ترجمه ترگمان]او ما را با یکی از شیرها به ما معرفی کرد
[ترجمه گوگل]او را با یک زن شیرهای یشم عرضه کرد

2. She was deceived into buying a jade ornament.
[ترجمه ترگمان]او فریب می خورد که این زینتی را بخرد
[ترجمه گوگل]او به خرید یک تزئین یخی فریب خورده بود

3. Jade and turquoise are semi-precious stones.
[ترجمه ترگمان]فیروزه ای و فیروزه ای سنگ های semi هستند
[ترجمه گوگل]جید و فیروزه سنگ های نیمه قیمتی هستند

4. Jade nestled her first child in her arms.
[ترجمه ترگمان]Jade اولین بچه اش را در آغوش گرفت
[ترجمه گوگل]جید اولین فرزند خود را در آغوش خود گرفت

5. Drinking water in which jade has been soaked will strengthen your body.
[ترجمه ترگمان]آب مصرفی که در آن یشم خیس می شود بدن شما را تقویت خواهد کرد
[ترجمه گوگل]آب آشامیدنی که جید شده است خیس شده بدن شما را تقویت می کند

6. This could be done by mixing powdered jade with more palatable foods.
[ترجمه ترگمان]این کار را می توان با مخلوط کردن پودر یشم سبز با غذاهای لذیذ انجام داد
[ترجمه گوگل]این را می توان با مخلوط کردن پودر یشم با غذاهای خوشمزه تر انجام داد

7. But Jade Pike has come close to dying many times in the past year.
[ترجمه ترگمان]اما جید پایک در سال گذشته چندین بار به مرگ نزدیک شده است
[ترجمه گوگل]اما جید پیک در سال گذشته چندین بار متوجه مرگ شده است

8. In the case of jade its aesthetic qualities only became apparent when the stone was polished.
[ترجمه ترگمان]در مورد یشم سبز، خصوصیات زیبایی شناختی شان فقط وقتی آشکار شد که سنگ صیقل داده شد
[ترجمه گوگل]در مورد ژید، وقتی که سنگ جلا بود، کیفیت زیبایی شناسی آن آشکار شد

9. That sort of green, a clear, pale, jade, was her colour.
[ترجمه ترگمان]رنگش مثل گچ سفید شده بود و رنگش پریده بود
[ترجمه گوگل]این نوع از سبز، روشن، رنگ پریده، ژید، رنگ او بود

10. Jade is a precious stone.
[ترجمه ترگمان]جید سنگ قیمتی است
[ترجمه گوگل]جید سنگ گرانبها است

11. Unless the Grand Theogonist is killed outright the Jade Griffon will enable him to sustain wounds which would kill an ordinary man.
[ترجمه ترگمان]مگر اینکه گرند Theogonist به طور کامل کشته شود، جید griffon او را قادر خواهد ساخت تا زخم هایی را که یک مرد معمولی را می کشد، زنده نگه دارد
[ترجمه گوگل]جادو گریفون، تا جایی که Theogonist بزرگ کشته شود، او را قادر به نگه داشتن زخم هایی می کند که یک مرد عادی را می کشد

12. In exchange they eagerly proffered jade adze blades as well as weapons and articles of clothing.
[ترجمه ترگمان]در مقابل، با حرص و ولع تیغه های یشم سبز و همچنین سلاح و مواد منفجره را تسلیم کردند
[ترجمه گوگل]در عوض، آنها مشتاقانه تیغه های یشم و همچنین سلاح ها و لباس های مختلف را پیشنهاد دادند

13. We will build theories that gleam like jade idols, intriguing systems of assumption, four-faced, graceful.
[ترجمه ترگمان]ما تئوری هایی خواهیم ساخت که مانند بت ها یشم، سیستم های پیچیده ای از فرض، چهار چهره زیبا و زیبا خواهند بود
[ترجمه گوگل]ما نظریه هایی را ایجاد خواهیم کرد که مانند بت های جید، سیستم های جذابی از فرض، چهار چهره، برازنده، شگفت انگیز هستند

14. Most unusual, however, is the naturalistic green Kashgar jade terrapin, discovered in Allahabad in 1600.
[ترجمه ترگمان]با این حال، اغلب غیرمعمول است که jade jade سبز به نام Kashgar terrapin در Allahabad در سال ۱۶۰۰ کشف شد
[ترجمه گوگل]با این حال، غیر معمول، تارپین کاشغار جید سبز طبیعت گرایی است که در سال 1600 در الله آباد کشف شد

پیشنهاد کاربران

سنگ یشم


کلمات دیگر: