کلمه جو
صفحه اصلی

ordination


معنی : انتصاب، دسته بندی، برگماری
معانی دیگر : (کلیسا) نامزد سازی کشیش، مراسم انتصاب کشیش، گمارش کشیش، سنخیت

انگلیسی به فارسی

انتصاب، برگماری، دسته بندی، سنخیت


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: the act or ceremony of ordaining or the state of being ordained.

• act or state of being ordained
when someone's ordination takes place, they are made a member of the christian clergy in a special ceremony.

دیکشنری تخصصی

[ریاضیات] طبقه بندی، دسته بندی

مترادف و متضاد

انتصاب (اسم)
appointment, ordination

دسته بندی (اسم)
faction, division, rating, ordination, assortment, grouping, junta

برگماری (اسم)
ordination

جملات نمونه

1. For him the Church's decision to allow the ordination of women had been the last straw.
[ترجمه ترگمان]برای او تصمیم کلیسا مبنی بر اجازه دادن به هماهنگی زنان آخرین بار بود
[ترجمه گوگل]برای او تصمیم کلیسا برای اجازه دادن به هماهنگی زنان آخرین قله بوده است

2. He wondered whether, before ordination, he should stay at Cambridge a little longer to do more advanced work.
[ترجمه ترگمان]از خود می پرسید که آیا پیش از اینکه کشیش شود، باید کمی بیشتر در کمبریج بماند تا کاره ای پیشرفته تر انجام دهد
[ترجمه گوگل]او تعجب کرد که آیا قبل از تقسیم بندی، او باید در کمبریج کمی طولانی تر کار کند تا کار پیشرفته تر انجام دهد

3. The ceremonies for the ordination of priests or the consecration of altars took seven days.
[ترجمه ترگمان]مراسم تدفین کشیش ها یا تقدیس altars هفت روز به طول انجامید
[ترجمه گوگل]مراسم تشریفات کشیشان و احداث جادوها هفت روز طول کشید

4. He had terrifyingly conservative views on the ordination of women.
[ترجمه ترگمان]او به طرز وحشتناکی نظرات محافظه کارانه را در مورد هماهنگی زنان به شدت محکوم کرده بود
[ترجمه گوگل]او دیدگاه وحشتناک محافظه کارانه در مورد هماهنگی زنان داشت

5. That episcopal ordination made one a member of the episcopal college was accepted in principle by the second session.
[ترجمه ترگمان]این مقام اسقفی، که یکی از اعضای دانشکده را به عهده گرفت، در اصل در جلسه دوم پذیرفته شد
[ترجمه گوگل]این تقسیمبندی کلیسای کاتولیک یکی از اعضای کالج اسقفی در جلسه دوم، پذیرفته شد

6. His early posts after ordination ran through his head like the pages of a well-thumbed Bible.
[ترجمه ترگمان]مشاغل اولیه او مانند صفحات کتاب مقدس - از میان سر او رد می شدند
[ترجمه گوگل]پست های اولیه او پس از هماهنگی اجرا از طریق سر خود را مانند صفحات یک کتاب مقدس به خوبی پوشانده شد

7. The Celtic Church, for example, had its own ordination rite for priests, and this differed markedly from Rome's.
[ترجمه ترگمان]برای مثال، کلیسای سلتیک مراسم رسمی خود را برای کشیش ها داشت، و این کلیسا به طور قابل ملاحظه ای از رم متفاوت بود
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، کلیسای سلتی، ادای احترام به خود را برای کشیشان داشت، و این به شدت از روم متفاوت بود

8. The ordination of women would certainly alleviate shortages of staff.
[ترجمه ترگمان]هماهنگی زنان قطعا کمبود پرسنل را کاهش خواهد داد
[ترجمه گوگل]هماهنگی زنان قطعا کمبود کارکنان را کاهش خواهد داد

9. After Ordination Colleges and courses can offer relatively limited training for the ordained ministry.
[ترجمه ترگمان]پس از کالج Ordination و دوره های آموزشی، آموزش نسبتا محدودی برای وزارتخانه مقرر شده ارائه خواهد کرد
[ترجمه گوگل]پس از تعطیلات کالج ها و دوره ها می توانند آموزش های نسبتا محدودی را برای وزارت مقدس ارائه دهند

10. In 160 five years after ordination, he borrowed a horse, sold it and disappeared for two years.
[ترجمه ترگمان]در طول ۱۶۰ سال پس از هماهنگی، یک اسب قرض گرفت، آن را فروخت و دو سال ناپدید شد
[ترجمه گوگل]در 160 سال پس از تقسیم بندی، او یک اسب قرض گرفت، فروخت و دو سال ناپدید شد

11. Ordination doesn't make you a saint.
[ترجمه ترگمان]ordination تو رو قدیس نمی کنه
[ترجمه گوگل]وظیفه شما را مقدس نمی کند

12. The ordination of women and treatment of homosexual clergy - both sensitive issues - may well cause rifts.
[ترجمه ترگمان]هماهنگی زنان و رفتار روحانیون همجنس گرا - هر دو موضوع حساس - ممکن است باعث ایجاد شکاف ها شود
[ترجمه گوگل]هماهنگی زنان و درمان روحانیت همجنسگرایان - هر دو مسائل حساس - ممکن است باعث ایجاد شکاف شود

13. A decision on the ordination of women priests will be taken by the General Synod in November.
[ترجمه ترگمان]شورای عمومی در ماه نوامبر تصمیم خود را برای هماهنگی با کشیشان انتخاب خواهد کرد
[ترجمه گوگل]تصمیم گیری در مورد هماهنگی کشیش های زن توسط مجمع عمومی در ماه نوامبر برگزار خواهد شد

14. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress day by day!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه گوگل]آرزو می کنم که بتوانید از فرهنگ لغت حکم آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!

15. Gave it up for ordination training at Salisbury.
[ترجمه ترگمان]در سال زبری به آموزش هماهنگی دست یافت
[ترجمه گوگل]آن را برای آموزش تعمید در سالسبری انجام داد

پیشنهاد کاربران

رج بندی ( آمار )

کَهَنوت ( عمل یا مراسمی که کسی را به عنوان کشیش منتصب می کنند )


کلمات دیگر: