معنی : پارلمانی، مجلسی، هواخواه مجلس
معانی دیگر : وابسته به مجلس شورا، مصوبه ی پارلمانی، حکم مجلس شورا، مشروطه، استوار بر رای اکثریت نمایندگان مجلس
parliamentary
معنی : پارلمانی، مجلسی، هواخواه مجلس
معانی دیگر : وابسته به مجلس شورا، مصوبه ی پارلمانی، حکم مجلس شورا، مشروطه، استوار بر رای اکثریت نمایندگان مجلس
انگلیسی به فارسی
هواخواهمجلس، مجلسی، پارلمانی
پارلمانی، مجلسی، هواخواه مجلس
انگلیسی به انگلیسی
• of the house of representatives, of the parliament
parliamentary means relating to the parliament of a country.
parliamentary means relating to the parliament of a country.
صفت ( adjective )
• (1) تعریف: of, concerning, or having a parliament.
• (2) تعریف: decreed by a parliament.
• (3) تعریف: according to the customary rules of procedure governing deliberative or legislative groups.
مترادف و متضاد
پارلمانی (صفت)
parliamentary
مجلسی (صفت)
parliamentary
هواخواه مجلس (صفت)
parliamentary
جملات نمونه
parliamentary reforms
اصلاحات پارلمانی
1. parliamentary elections
انتخابات مجلس
2. parliamentary grant of money
پول اعطایی از سوی مجلس شورا
3. parliamentary immunity
مصونیت پارلمانی
4. parliamentary procedure
شیوه ی پارلمانی
5. parliamentary reforms
اصلاحات پارلمانی
6. parliamentary rules and principles
قواعد و اصول پارلمانی
7. a parliamentary block
بلوک (همبست) پارلمانی
8. despotism and parliamentary democracy
حکومت استبدادی و مردم سالاری پارلمانی
9. the evolution of parliamentary democracy
فرگشت مردم سالاری پارلمانی
10. a coalition of various parliamentary groups
ائتلافی از گروه های پارلمانی گوناگون
11. an imperfect view of parliamentary procedures
دریافت ناقصی از شیوه های پارلمانی
12. his firm belief in parliamentary democracy
عقیده ی راسخ او به دموکراسی پارلمانی
13. to settle the government on a parliamentary basis
دولت را بر پایه ی پارلمانی سامان دادن
14. he is considered to be a major parliamentary power
او یک قدرت پارلمانی محسوب می شود.
15. Several ministers were stripped of parliamentary immunity as a prelude to facing corruption charges.
[ترجمه ترگمان]چندین وزیر مصونیت پارلمانی را به عنوان مقدمه ای برای مقابله با اتهام های فساد تعطیل کردند
[ترجمه گوگل]چندین وزیر از مصونیت پارلمانی به عنوان مقدماتی برای مقابله با اتهام فساد محروم شدند
[ترجمه گوگل]چندین وزیر از مصونیت پارلمانی به عنوان مقدماتی برای مقابله با اتهام فساد محروم شدند
16. Recent financial scandals have necessitated changes in parliamentary procedures.
[ترجمه ترگمان]رسوایی های مالی اخیر نیازمند تغییراتی در رونده ای پارلمانی است
[ترجمه گوگل]رسوایی مالی اخیر موجب تغییر در رویه های پارلمانی شده است
[ترجمه گوگل]رسوایی مالی اخیر موجب تغییر در رویه های پارلمانی شده است
17. The parliamentary session ends on October 4th.
[ترجمه ترگمان]جلسه پارلمان در چهارم اکتبر به پایان می رسد
[ترجمه گوگل]جلسه پارلمان در تاریخ 4 اکتبر به پایان می رسد
[ترجمه گوگل]جلسه پارلمان در تاریخ 4 اکتبر به پایان می رسد
18. Research groups prepare the draft bills tabled by parliamentary representatives.
[ترجمه ترگمان]گروه های تحقیق پیش نویس لایحه مطرح شده توسط نمایندگان مجلس را آماده می کنند
[ترجمه گوگل]گروه های تحقیقاتی طرح های پیش نویس نمایندگان پارلمانی را تهیه می کنند
[ترجمه گوگل]گروه های تحقیقاتی طرح های پیش نویس نمایندگان پارلمانی را تهیه می کنند
19. It remains to be seen whether her parliamentary colleagues will agree.
[ترجمه ترگمان]باید دیده شود که آیا همکاران پارلمانی او موافق هستند یا خیر
[ترجمه گوگل]همچنان دیده می شود که آیا همکاران پارلمانی او موافقند؟
[ترجمه گوگل]همچنان دیده می شود که آیا همکاران پارلمانی او موافقند؟
parliamentary rules and principles
قواعد و اصول پارلمانی
parliamentary grant of money
پول اعطایی از سوی مجلس شورا
the paliamentary form of government
نظام حکومت پارلمانی
کلمات دیگر: