1. a foster parent
پدر (یا مادر) خوانده
2. effort is the parent of success
کوشش منشا موفقیت است.
3. one of the parent birds takes care of the chicks
یکی از پرندگان والد از جوجه ها نگهداری می کند.
4. a clone has only one parent and is exactly like it in every respect
بافتزاد فقط یک والد دارد و از هر حیث عینا مانند اوست.
5. they produce engines for the parent firm
آنها برای موسسه ی مادر موتور تولید می کنند.
6. the branches daily receive their orders from the parent company
شعبه ها دستورات خود را روزانه از شرکت مادر دریافت می دارند.
7. thin paper is translucent but it is not trans- parent
کاغذ نازک نور تراواست ولی فرانما نیست.
8. this offshoot grows its own roots while still attached to the parent tree
این گیاه نورس در حالی که هنوز به درخت مادر وصل است شروع به ریشه دواندن می کند.
9. Idleness is the parent of all vice.
[ترجمه علیرضا فاندر از چالوس] بیکاری مادر همه نوع فساد و گناه است.
[ترجمه ترگمان]Idleness پدر همه vice است
[ترجمه گوگل]Idleness پدر و مادر همه معصوم است
10. Caution is the parent of safety.
[ترجمه ترگمان]توجه والدین به ایمنی است
[ترجمه گوگل]احتیاط والدین ایمنی است
11. It can be difficult to be a good parent.
[ترجمه سیروس مرادی] ( یک ) پدر و مادر خوب بودن مشکل است.
[ترجمه ترگمان]پیدا کردن پدر و مادر خوب می تواند مشکل باشد
[ترجمه گوگل]والدین خوب می توانند دشوار باشد
12. The written consent of a parent is required.
[ترجمه ترگمان]رضایت کتبی یک والد مورد نیاز است
[ترجمه گوگل]رضایت کتبی والدین مورد نیاز است
13. A placid parent makes a placid home.
[ترجمه z.m] یک پدر ( یامادر ) آرام با آرامش خانه را نگه می دارد
[ترجمه ترگمان] یه پدر آروم با آرامش خونه رو آروم میکنه
[ترجمه گوگل]یک پدر و مادر آرام خانه را آرام می کند
14. Children under fourteen should be accompanied by a parent.
[ترجمه ترگمان]کودکان زیر ۱۴ سال باید با پدر و مادر همراه باشند
[ترجمه گوگل]کودکان زیر 14 سال باید همراه والدین باشند
15. The proportion of single parent families varies between different income groups.
[ترجمه ترگمان]نسبت خانواده های تک سرپرست در گروه های مختلف درآمد تفاوت دارد
[ترجمه گوگل]نسبت خانواده های تک فرزند بین گروه های مختلف درآمد متفاوت است
16. Being a parent is her first priority.
[ترجمه ترگمان]مادر بودن اولین اولویت او است
[ترجمه گوگل]اولویت اول بودن والدین است