کلمه جو
صفحه اصلی

parlour


معنی : اطاق پذیرایی، اطاق نشیمن
معانی دیگر : parlor اطاق نشیمن

انگلیسی به فارسی

( parlor ) اطاق نشیمن، اطاق پذیرایی


سالن، اطاق نشیمن، اطاق پذیرایی


انگلیسی به انگلیسی

• sitting room; guest room; foyer (also parlor)
a parlour is a sitting-room; an old-fashioned use.
parlour is used in the names of some types of shops which provide a service, rather than selling goods.

مترادف و متضاد

اطاق پذیرایی (اسم)
drawing room, parlor, parlour

اطاق نشیمن (اسم)
parlor, parlour

جملات نمونه

1. She led the guests into the parlour.
[ترجمه ترگمان]سپس مهمانان را به اتاق نشیمن راهنمایی کرد
[ترجمه گوگل]او مهمانان را به اتاق خواب هدایت کرد

2. They scouted around for a beauty parlour.
[ترجمه ترگمان]دور هم جمع شدند تا اتاق زیبایی پیدا کنند
[ترجمه گوگل]آنها در اطراف یک سالن زیبایی مورد بررسی قرار گرفتند

3. She managed to get a situation as a parlour maid.
[ترجمه ترگمان]او به عنوان خدمتکار اتاق پذیرایی اوضاع را به خود مشغول کرده بود
[ترجمه گوگل]او موفق به دریافت وضعیت به عنوان خدمتکار سالن

4. She went to the massage parlour for a full-body massage.
[ترجمه ترگمان]اون رفت به اتاق ماساژ برای ماساژ بدنش
[ترجمه گوگل]او برای ماساژ تمام بدن به اتاق ماساژ رفت

5. The parlour connects with the study.
[ترجمه ترگمان]اتاق نشیمن به اتاق مطالعه متصل است
[ترجمه گوگل]اتاق با مطالعه همخوانی دارد

6. The beauty parlour priced itself out of the market by charging so much.
[ترجمه ترگمان]سالن زیبایی با مطالبه این همه پول، خودش را از بازار بیرون انداخت
[ترجمه گوگل]سالن زیبایی خود را از بازار به میزان زیادی شارژ می کند

7. I am about to retire to the breakfast parlour with Mr Beckenham and Miss Merchiston.
[ترجمه ترگمان]می خواهم با آقای Beckenham و خانم Merchiston به اتاق صبحانه بروم
[ترجمه گوگل]من در حال رفتن به اتاق صبحانه با آقای Beckenham و خانم Merchiston بازنشسته می شود

8. The male nudes in his parlour were balanced carefully by female ones in the games room.
[ترجمه ترگمان]مردان برهنه در اتاق او با دقت و دقت در اتاق بازی نشسته بودند
[ترجمه گوگل]عکس های مرد در اتاق او با دقت توسط زنان در اتاق بازی محاسبه شد

9. James was sent sprawling across his own parlour carpet, a blinding anger building inside him.
[ترجمه ترگمان]جیمز روی فرش اتاق نشیمن خود نقش زمین شده بود
[ترجمه گوگل]جیمز به وسیله فرش دستشویی خود، یک ساختمان خیره کننده درون او پرت شد

10. Her bloodstained body was found at Pinky's massage parlour, Boughton, where she worked.
[ترجمه ترگمان]بدن خون آلود او در اتاق ماساژ صورتی، جایی که او کار می کرد پیدا شده بود
[ترجمه گوگل]بدن بالستیک او در اتاق ماساژ Pinky، Boughton، جایی که او کار می کرد، یافت شد

11. The parlour was little less disturbing than its chatelaine.
[ترجمه ترگمان]اتاق نشیمن کوچک کم تر از chatelaine بود
[ترجمه گوگل]اتاق نشیمن کمی کم رنگ تر از پاتیلین بود

12. They moved to the tattoo parlour.
[ترجمه ترگمان]به طرف اتاق خالکوبی رفتند
[ترجمه گوگل]آنها به تختخواب منتقل شدند

13. After supper Mrs Hendry ushered everyone into the parlour.
[ترجمه ترگمان]بعد از شام خانم Hendry همه را به اتاق پذیرایی راهنمایی کرد
[ترجمه گوگل]پس از شام خانم هندی همه را به اتاق نشیمن آورد

14. We'd just sit around in the front parlour of my house and smoke Typhoo Tea in my dad's pipe.
[ترجمه ترگمان]ما فقط در اتاق جلویی خانه من نشسته بودیم و چای Typhoo را در پیپ پدرم فرو می کردیم
[ترجمه گوگل]ما فقط در اتاق جلوی خانه مان نشسته ایم و چای Typhoo را در لوله پدرمان دود می کنیم


کلمات دیگر: