1. Something's been niggling her all day.
[ترجمه ترگمان]انگار تمام روز داشت با او کار می کرد
[ترجمه گوگل]همه چیز روز به روز او را به هم می ریزد
2. Stop niggling about every penny we spend.
[ترجمه ترگمان]در مورد هر پنی که ما صرف می کنیم این کار را نکنید
[ترجمه گوگل]در مورد هر پنی که خرج می کنی نگران نباش
3. Don't waste time on niggling details.
[ترجمه ترگمان]وقت تلف کردن را هدر ندهید
[ترجمه گوگل]وقت نگذاشتید جزئیات دقیق نزنید
4. She still felt the same niggling doubt: was he really telling the truth?
[ترجمه ترگمان]او هنوز هم همان تردید را داشت: واقعا راست می گفت؟
[ترجمه گوگل]او همچنان شک و تردید مشابهی داشت: آیا او واقعا حقیقت را بیان کرد؟
5. She had niggling doubts about their relationship.
[ترجمه ترگمان]او هیچ شکی در مورد رابطه آن ها نداشت
[ترجمه گوگل]او شک و تردید در مورد رابطه آنها داشت
6. Both players have been suffering from niggling injuries.
[ترجمه ترگمان]هر دو بازیکن متحمل جراحاتی شدند
[ترجمه گوگل]هر دو بازیکن از آسیب های ناگهانی رنج می برند
7. It's been niggling at my mind ever since I met Neville in Nice.
[ترجمه ترگمان]از آخرین باری که با نویل آشنا شدم خیلی ناراحت بودم
[ترجمه گوگل]از آنجایی که من نویو را در نیس ملاقات کردم، در ذهنم غرق شد
8. The accounts department is niggling me for ten cents they say I owe them.
[ترجمه ترگمان]برای من ده سنت است که می گویند من به آن ها مدیون هستم
[ترجمه گوگل]دفتر حسابداری به من ده سنت می گوید که من آنها را بدهکارم
9. Something was niggling her.
[ترجمه ترگمان]انگار یک چیزی داشت به او می خورد
[ترجمه گوگل]چیزی او را لرزاند
10. Jack is niggling at bones.
[ترجمه ترگمان]جک یک جای خالی از استخوان بود
[ترجمه گوگل]جک در حال استخوان کردن است
11. Nor did it remove the niggling suspicion that Isabel was hiding something.
[ترجمه ترگمان]هیچ شکی نبود که ایزابل چیزی را پنهان کرده است
[ترجمه گوگل]همچنین این سوء ظن ناخوشایند را که ایزابل چیزی را پنهان کرده بود حذف نکرد
12. The recurrence of a niggling pelvic injury - plus difficulty in gaining consistent employment - turned McGahan toward the Rising Sun.
[ترجمه ترگمان]عود یک آسیب لگنی در لگن - به همراه دشواری در بدست آوردن استخدام سازگار - به سمت بالا آمدن خورشید متمایل شد
[ترجمه گوگل]تکرار یک آسیب لگن ناخوشایند - به علاوه مشکلی در دستیابی به اشتغال پایدار - McGahan را به سوی خیزش تبدیل کرد
13. Another niggling problem is their inconsistent approach to repeats.
[ترجمه ترگمان]یکی دیگر از مشکلات niggling، رویکرد متناقض آن ها برای تکرار است
[ترجمه گوگل]یکی دیگر از مشکل نجیب، رویکرد ناسازگار آنها به تکرار است
14. Almost immediately, the fretting, niggling worries and the sense of fearful anticipation began to return.
[ترجمه ترگمان]تقریبا بلافاصله ناراحتی ناشی از نگرانی و ناراحتی ناشی از نگرانی و نگرانی از پیش رو به بازگشت را آغاز کرد
[ترجمه گوگل]تقریبا بلافاصله، نگرانی های هیجان انگیز، نگرانی و احساس پیش بینی های ترسناک شروع به بازگشت کرد