کلمه جو
صفحه اصلی

parvenu


معنی : تازه بدوران رسیده
معانی دیگر : تازه به دوران رسیده، نوکیسه، ندید بدید

انگلیسی به فارسی

تازه بدوران رسیده


parvenu، تازه بدوران رسیده


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a person who has suddenly acquired wealth or status, without acquiring the tastes, manners, customs, or the like of his or her new station.

- At the posh country club, parvenus were immediately identifiable by their flashy gold jewelry and rude treatment of staff, to whom they felt keenly superior.
[ترجمه ترگمان] در باشگاه ورزشی لوکس این باشگاه به سرعت با جواهر طلایی پر زرق و برق و رفتار خشن کارکنان که به شدت احساس برتری می کردند، قابل تشخیص بود
[ترجمه گوگل] در باشگاه شیک کشور، با توجه به جواهرات طلای زرق و برق و رفتارهای بی رحمانه کارکنان، آنها به راحتی قابل شناسایی بودند

• poor person who has become wealthy
you refer to someone as a parvenu when they have suddenly acquired wealth or an important position, but you think they are not very cultured or well-educated; a formal word, used showing disapproval.

مترادف و متضاد

تازه بدوران رسیده (صفت)
nouveau riche, upstart, parvenu

جملات نمونه

1. The parvenu invited guests but they all hung off.
[ترجمه ترگمان]تازه آن ها مهمان ها را دعوت کرده بودند، اما همه ساکت بودند
[ترجمه گوگل]Parvenu مهمان ها را دعوت کرد اما همه آنها آویزان شدند

2. It was a newcomer, almost a parvenu, the creation of refugees and pirates.
[ترجمه ترگمان]این یک تازه وارد، تقریبا به parvenu، خلقت مهاجرین و دزدان دریایی بود
[ترجمه گوگل]این تازه وارد، تقریبا یک پارو، ایجاد پناهندگان و دزدان دریایی بود

3. You can tell he is a parvenu.
[ترجمه ترگمان] تو می تونی بهش بگی که اون آدم parvenu
[ترجمه گوگل]شما می توانید بگویید او parvenu است

4. The parvenu was much too foxy to let slip even a hint of his working - class background.
[ترجمه ترگمان]The بیش از حد لازم بود تا حتی اشاره ای به سابقه کار او در طبقه کارگر شود
[ترجمه گوگل]Parvenu خیلی باحاله بود که حتی یک اشاره از پس زمینه کلاس کار خود را لغو کرد

5. A parvenu swaggers by oneself at a party.
[ترجمه ترگمان]تازه، آدم تازه خودش را به مهمانی دعوت کرده
[ترجمه گوگل]در یک مهمانی، خود را در آغوش بگیرید

6. Around 1900, the United States was still a parvenu among nations, much patronised by the sophisticated society of Europe.
[ترجمه ترگمان]در حدود ۱۹۰۰، ایالات متحده هنوز هم در میان ملت ها قرار داشت، که بیشتر تحت تاثیر جامعه پیشرفته اروپا قرار گرفته بود
[ترجمه گوگل]تقریبا در سال 1900، ایالات متحده هنوز در بین ملت ها بود، که به شدت تحت حمایت جامعه ی پیشرفته اروپا بود

7. Do not cross this, should surmount a parvenu in old A Bai when, his trip!
[ترجمه ترگمان]این کار را انجام ندهید، باید بر یک راه تازه رسیده در بای بای در هنگام سفر خود فائق آید!
[ترجمه گوگل]آیا از آن عبور نکنید، باید یک پیرمرد را در یک ساله قدیم، زمانی که سفر او است، برآورده کند!

8. The employer is a bad parvenu only.
[ترجمه ترگمان]کارفرما فقط parvenu بدی است
[ترجمه گوگل]کارفرما فقط بدی است

9. Jackson was a southwestern parvenu who combined a sense of rough-hewn egalitarianism with the gentlemanly honor typical of his class.
[ترجمه ترگمان]جکسون یکی از اهالی جنوب غربی بود که با وقار و احترام به شاگردان کلاس درس می داد
[ترجمه گوگل]جکسون یک پاروو در جنوب غربی بود که حس تساهل عقلانی خشن را با عفت نجیب زاده معمولی کلاسش ترکیب می کرد

10. Those companies and bosses had this " parvenu " hind, just when make pet, do not come to it to raise really, want to turn them into profitable machine however.
[ترجمه ترگمان]این شرکت ها و روسا این کار را پشت سر گذاشته بودند، درست زمانی که حیوانات خانگی را پرورش می دادند، به این دلیل نیامده اند که واقعا بزرگ شوند، می خواهند آن ها را به دستگاه سودآور تبدیل کنند
[ترجمه گوگل]این شرکت ها و کارفرمایان این هزینه را داشتند، فقط زمانی که حیوان خانگی را می سازند، به آن نمی رسند تا واقعا بالا بروند، اما می خواهم آنها را به دستگاه سودآور تبدیل کنم

11. External Chinese major regards the " parvenu that rises abruptly in recent years as ", greeted the days " with best " .
[ترجمه ترگمان]عمده چینی خارجی به \"parvenu تازه\" که در سال های اخیر به طور ناگهانی افزایش یافته است، با \"بهترین\" ملاقات کرد
[ترجمه گوگل]معترضان خارجی چین با توجه به 'پاروهایی که به طور ناگهانی در سالهای اخیر به شدت افزایش مییابند، روزها را با بهترین خوشآمدگیری' میگذراند

12. German fictionist, composer Hoffman (177 182 sojourn to the home of a parvenu of Berlin.
[ترجمه ترگمان]fictionist آلمانی، آهنگساز هافمن (۱۷۷ \/ ۱۸۲)و ۱۸۲ مدت اقامت خود را در نزدیکی شهر parvenu برلین قرار داد
[ترجمه گوگل]آلمانی افسانه ای، آهنگساز هفمن (177 182 اقامت در خانه یک پارو برلین)

13. Be what lets Chen Chacheng be tea bound " parvenu " ?
[ترجمه ترگمان]این چه چیزی است که به چن Chacheng اجازه می دهد تا در معرض خطر جدیدی قرار گیرد؟
[ترجمه گوگل]چن چاچنگ چای چی را 'parvenu' بگذارید؟

14. He the meaning of this word is, to Intel, this is very big trade, because this company aux will be able to claims to common people, it is the choice of Silicon Valley parvenu in hardware respect.
[ترجمه ترگمان]او معنای این واژه را به اینتل می گوید، این یک تجارت بسیار بزرگ است، زیرا این شرکت قادر خواهد بود ادعاهای مردم عادی را مطرح کند، این انتخاب دره سیلیکون با توجه به سخت افزار است
[ترجمه گوگل]او معنای این کلمه است، به اینتل، این تجارت بسیار بزرگ است، چرا که این شرکت قادر خواهد بود به ادعاهای مردم عادی، این است که انتخاب سلولی Valley parvenu در احترام سخت افزار است

پیشنهاد کاربران

تازه به دوران رسیده


کلمات دیگر: