1. he would nibble at the food but he wouldn't eat much
به خوراک ها لب می زد ولی زیاد نمی خورد.
2. he took a nibble and left the dining room
یک ذره خورد و اتاق ناهارخوری را ترک کرد.
3. I felt a nibble at the bait.
[ترجمه ترگمان] یه گاز توی طعمه حس کردم
[ترجمه گوگل]احساس خارش در طعمه
4. Have you got some peanuts for us to nibble while the party warms up?
[ترجمه ترگمان]چند تا بادوم زمینی خورده که خورده گرم بشه تا مهمونی گرم بشه؟
[ترجمه گوگل]آیا شما بعضی از بادام زمینی ها را برای خوردن در حالی که حزب گرم می کنید؟
5. He started to nibble his biscuit.
[ترجمه ترگمان]شروع کرد به جویدن بیسکویت
[ترجمه گوگل]او شروع به خرد کردن بیسکویت کرد
6. I felt a nibble on the end of my line.
[ترجمه ترگمان]نوک انگشتانم را گاز زدم
[ترجمه گوگل]من در انتهای خط من احساس خجالت کردم
7. Instead of snacking on crisps and chocolate, nibble on celery or carrot.
[ترجمه ترگمان]به جای خوردن چیپس و شکلات، به کرفس یا carrot نوک بزنید
[ترجمه گوگل]به جای snacking در چاشنی و شکلات، کرفس بر روی کرفس یا هویج
8. The birds cling to the wall and nibble at the brickwork.
[ترجمه ترگمان]پرندگان به دیوار چسبیده اند و به the گاز می زنند
[ترجمه گوگل]پرندگان به دیوار چسبیده و در آجری قرار دارند
9. I took a nibble from the biscuit.
[ترجمه ترگمان]یک تکه بیسکویت برداشتم
[ترجمه گوگل]من یک بیسکویت را برداشتم
10. Just take/have a nibble to see if you like the taste.
[ترجمه ترگمان]فقط یه گاز بزن تا ببینیم مزه ش رو دوست داری یا نه
[ترجمه گوگل]فقط می خواهم ببوسم تا ببینم طعم را دوست دارید
11. Don't nibble at your picture if you want to be a painter.
[ترجمه ترگمان]اگر می خواهی نقاش بشوی، به عکس خودت نگاه نکن
[ترجمه گوگل]اگر میخواهید یک نقاش باشید، در عکس خود نباشید
12. Don't nibble, I don't want to quarrel with you now.
[ترجمه ترگمان]با تو جر و بحث نکن، نمی خواهم حالا با تو دعوا کنم
[ترجمه گوگل]نکنید، من نمی خواهم با شما درگیر با شما باشم
13. It'seems that he'll nibble at my trick soon.
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسه به زودی به حقه هام لب می زنه
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد که او به زودی فریب من خواهد داد
14. She took a nibble of her cookie.
[ترجمه ترگمان] یه گاز از کلوچه هاش گرفت
[ترجمه گوگل]او فریاد کشید از کوکی اش
15. Inflation began to nibble away at their savings.
[ترجمه ترگمان]تورم شدید داره از پس اندازمون شروع میشه
[ترجمه گوگل]تورم شروع به خراب کردن پس اندازهای خود کرد