کلمه جو
صفحه اصلی

parallelogram


معنی : متوازی الاضلاع
معانی دیگر : (هندسه) متوازی الاضلاع، همرو بر

انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a four-sided plane figure that has opposite sides parallel and equal to each other.

• four-sided plane figure with the opposite sides parallel and equal
a parallelogram is a four-sided geometrical figure in which every side is parallel to the side opposite it.

دیکشنری تخصصی

[برق و الکترونیک] متوازی الاضلاع
[ریاضیات] متوازی الاضلاع

مترادف و متضاد

متوازی الاضلاع (اسم)
parallelogram, rhombus

جملات نمونه

1. These are the opposite sides of the parallelogram.
[ترجمه 😉] متوازی الاضلاع
[ترجمه ترگمان]اینها دو طرف این متوازی الاضلاع هستند
[ترجمه گوگل]این دو طرف مخالف از همگرایی هستند

2. It is the envelope of a series of parallelograms of equal area and sharing two sides.
[ترجمه ترگمان]این پاکت یک سری of از مساحت برابر و به اشتراک گذاری دو طرف است
[ترجمه گوگل]این پاکت یک سری از موازی های مسطح منطقه ای است و دو طرف را به اشتراک می گذارد

3. A hexagon, a cube; here comes a parallelogram.
[ترجمه ترگمان]یک شش گوش، یک مکعب، این متوازی الاضلاع است
[ترجمه گوگل]شش گوشه، یک مکعب؛ در اینجا یک همبستگی وجود دارد

4. Its profile was an irregular parallelogram, and it appeared to be made up of interlocking blocks of crystalline metal.
[ترجمه ترگمان]نیم رخ آن یک متوازی الاضلاع نامنظم بود که به نظر می رسید از بلوک های به هم پیوسته فلز بلوری تشکیل شده باشد
[ترجمه گوگل]نمایه آن یک رگولاتور نامنظم بود و ظاهرا از بلوک های متصل به فلز بلور تشکیل شده است

5. The Sander Parallelogram distorts the apparent dimensions of an isosceles right angled triangle.
[ترجمه ترگمان]The Parallelogram ابعاد ظاهری مثلث isosceles را distorts می کنند
[ترجمه گوگل]Parallelogram Sander ابعاد ظاهری یک مثلث راست زاویه ای را تحریف می کند

6. The shear changed the quadrilateral into a parallelogram.
[ترجمه ترگمان]برشی چهار ضلعی را به یک متوازی الاضلاع تغییر داد
[ترجمه گوگل]برش چهار ضلعی را به یک مساوی تغییر داد

7. And, the area of a parallelogram is given by the magnitude of a cross product.
[ترجمه ترگمان]و مساحت متوازی الاضلاع یک متوازی الاضلاع است که به اندازه یک محصول متقاطع بدست می آید
[ترجمه گوگل]و مساحت یک مساوی با اندازه یک محصول متقابل داده می شود

8. By applying parallelogram linkage principle, we developed a new planter that accepted seeds erectly, inserted and pulled out of soil vertically.
[ترجمه ترگمان]ما با استفاده از اصل اتصال متوازی الاضلاع یک کشاورز جدید را توسعه دادیم که بذر erectly را پذیرفته و به صورت عمودی از خاک بیرون کشیده شد
[ترجمه گوگل]با استفاده از اصل همبستگی parallelogram، ما یک کاشی جدید را ایجاد کردیم که بذرها را بطور مرتب پذیرفته، بطور عمودی وارد و از خاک خارج کردیم

9. The little parallelogram above your top lip is called the filtrum.
[ترجمه ترگمان]چهار ضلعی کوچک بالای لب فوقانی شما the نامیده می شود
[ترجمه گوگل]مسطح کوچکتر بالای لب بالا به نام 'فیلتر' نامیده می شود

10. If I scissor the rectangle or parallelogram diagonals.
[ترجمه ترگمان]اگر مستطیل یا parallelogram diagonals را باز کنم
[ترجمه گوگل]اگر من مستطیل یا قطر متریال را قیچی کنم

11. They can be combined into a parallelogram.
[ترجمه ترگمان]آن ها می توانند با یک متوازی الاضلاع ترکیب شوند
[ترجمه گوگل]آنها را می توان به یک همبستگی تبدیل کرد

12. By the parallelogram rule or constructing a force triangle.
[ترجمه ترگمان]با قاعده متوازی الاضلاع یا ایجاد یک مثلث نیرو
[ترجمه گوگل]با قانون حقیقی یا ساخت یک مثلث نیروی

13. These stars form a parallelogram – a four-sided figure with its opposite sides equally long and parallel to one another.
[ترجمه ترگمان]این ستاره ها یک متوازی الاضلاع چهار وجهی با دو طرف مقابل خود را به طور مساوی بلند و موازی با یکدیگر تشکیل می دهند
[ترجمه گوگل]این ستارگان یک همبستگی را تشکیل می دهند - یک شکل چهار طرفه با طرف مقابل آن به همان اندازه طولانی و موازی با یکدیگر است

14. Teacher: The shape of the parallelogram has changed. What about its perimeter?
[ترجمه ترگمان]معلم: شکل متوازی الاضلاع تغییر کرده است محیط اطرافش چی بود؟
[ترجمه گوگل]معلم شکل رگولارم تغییر کرده است در مورد محیط پیرامون آن چیست؟

15. Moreover, the parallelogram law is also generalized and some important operator inequalities are established.
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، قانون متوازی الاضلاع نیز تعمیم داده می شود و برخی از نابرابری های مهم عامل ایجاد می شوند
[ترجمه گوگل]افزون بر این، قانون مجاورت نیز تعمیم داده شده است و برخی از نابرابری های اپراتور مهم ایجاد شده است

دانشنامه عمومی

هَمروبَر. چون برَهایَش (اضلاعش) دو به دو هَمرو (موازی) هستند. در تازی متوازی الاضلاع است.


پیشنهاد کاربران

متوازی الاضلاع


کلمات دیگر: