کلمه جو
صفحه اصلی

panhandle


معنی : دسته ماهی تابه، زمین باریکه، تکدی کردن
معانی دیگر : دسته ی ماهیتابه، (عامیانه) گدایی کردن، دریوزگی کردن

انگلیسی به فارسی

دسته ماهی تابه، زمین باریکه، تکدی کردن


پانندل، دسته ماهی تابه، زمین باریکه، تکدی کردن


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: the handle of a pan.

(2) تعریف: (often cap.) a long narrow strip of territory, not a peninsula, that extends from and is part of a larger area, esp. a state.
فعل ناگذر ( intransitive verb )
حالات: panhandles, panhandling, panhandled
• : تعریف: (informal) to beg for money on the street.
مشابه: beg
فعل گذرا ( transitive verb )
مشتقات: panhandler (n.)
• : تعریف: (informal) to obtain by begging.
مشابه: beg

- He panhandled a quarter from me.
[ترجمه ترگمان] اون یه سکه رو از من گرفت
[ترجمه گوگل] او یک چهارم را از من گرفت

• portion of a pan that one grips or holds; narrow piece of land that is mostly surrounded by the territory of one or more other countries (or states, cities, etc.)
beg for money, ask for charity, request handouts
a panhandle is a narrow strip of land which extends from one state into another; used in american english.
to panhandle means to stop people in the street and ask them for money or food; an informal use; used in american english.

مترادف و متضاد

دسته ماهیتابه (اسم)
panhandle

زمین باریکه (اسم)
panhandle

تکدی کردن (فعل)
panhandle

beg


Synonyms: ask alms, bum, cadge, freeload, hit up, hold out one’s hand, hustle, live hand to mouth, mooch, pass the hat, scrounge, solicit charity, sponge


جملات نمونه

1. About half the wheat grown in the Texas Panhandle is used for cattle grazing.
[ترجمه ترگمان]در حدود نیمی از گندم کشت شده در تگزاس برای چریدن گاو مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه گوگل]حدود نیمی از گندم که در تگزاس Panhandle رشد کرده است برای گاو گاو استفاده می شود

2. I had to panhandle two bits for the bus.
[ترجمه ترگمان]باید برای اتوبوس دو تکه زمین می دادم
[ترجمه گوگل]من مجبور شدم دو بیت برای اتوبوس بریزم

3. It stretches from here up through the Texas panhandle to Kansas all the way up to South Dakota.
[ترجمه ترگمان]از اینجا تا طرف داکوتای جنوبی از باریکه تگزاس تا کانزاس کشیده می شود
[ترجمه گوگل]این از اینجا تا طرابلس تگزاس به کانزاس تا داکوتای جنوبی گسترش می یابد

4. The Panhandle was the butt end of the underbelly of the city, and was lucky to have plumbing.
[ترجمه ترگمان]این Panhandle در قسمت زیرین قسمت زیرین شهر بود و خوش شانس بود که لوله کشی داشت
[ترجمه گوگل]Panhandle بود پایان لب از زیر شکم شهرستان، و خوش شانس بود که لوله کشی

5. Large numbers of the homeless panhandle on the eastern edge of the park.
[ترجمه ترگمان]تعداد زیادی از باریکه homeless در حاشیه شرقی پارک قرار دارند
[ترجمه گوگل]تعداد زیادی از افراد بی خانمان در لبه شرقی پارک

6. Kindergartners sometimes panhandle for food money outside grocery stores.
[ترجمه ترگمان]گاهی اوقات panhandle برای پول غذا در خارج از فروشگاه های خواربار توزیع می شود
[ترجمه گوگل]بعضی از متصدیان گردهمائی گاهی برای غذا در خارج از فروشگاه های مواد غذایی پولدار می شوند

7. The Panhandle is where Golden Gate Park narrows to the width of a single block.
[ترجمه ترگمان]The جایی است که پارک گلدن گیت به عرض یک بلوک محدود می شود
[ترجمه گوگل]Panhandle جایی است که پارک گلدن گیت محدود به عرض یک بلوک واحد است

8. Not much happens in this Panhandle oil town.
[ترجمه ترگمان]در این شهر oil، چندان زیاد اتفاق نمی افتد
[ترجمه گوگل]در این شهر نفتی Panhandle چندان اتفاق نمی افتد

9. The storm spawned a tornado near the Florida panhandle town of Santa Rosa Beach.
[ترجمه ترگمان]طوفان در نزدیکی شهر باریکه فلوریدا در نزدیکی شهر سانتا روزا رخ داد
[ترجمه گوگل]طوفان یک گردباد را در نزدیکی شهر فلوریدا، سانتا رزا بیچ بوجود آورد

10. Wheeling is located in the northern panhandle of west virginia.
[ترجمه ترگمان]Wheeling در باریکه شمال غربی virginia واقع شده است
[ترجمه گوگل]Wheeling در شمال غرب ویرجینیا واقع شده است

11. Wheeling is located in the northern panhandle of West Virginia.
[ترجمه ترگمان]Wheeling در باریکه شمال غربی ویرجینیا واقع شده است
[ترجمه گوگل]Wheeling در شمال غرب غرب ویرجینیا واقع شده است

12. Homeless people forced to panhandle in subway stations.
[ترجمه ترگمان]افراد بی خانمان که مجبور به panhandle در ایستگاه های مترو شده اند
[ترجمه گوگل]افراد بی خانمان در ایستگاه های مترو مجبور به سرقت می شوند

13. In the western panhandle of Texas is a small town named Texline. It had an ostentatious beginning in the late 1800s as a thriving center along a new railroad line.
[ترجمه ترگمان]باریکه غربی تگزاس شهری کوچک به نام Texline است این جشن در اواخر دهه ۱۸۰۰ به عنوان یک مرکز پیشرفته در امتداد خط راه آهن جدید آغاز شد
[ترجمه گوگل]در غرب غربی تگزاس یک شهر کوچک به نام Texline است در اواخر دهه 1800 میلادی، این شهر به عنوان یک مرکز پررونق در کنار یک خط راه آهن جدید ظاهر شد

14. The capital of Alaska, in the Panhandle northeast of Sitka.
[ترجمه ترگمان]مرکز ایالت آلاسکا در شمال شرقی of واقع شده است
[ترجمه گوگل]پایتخت آلاسکا، در شمال شرقی Sitka Panhandle

15. I knew I couldn't panhandle.
[ترجمه ترگمان]می دانستم که نمی توانستم گدایی کنم
[ترجمه گوگل]من می دانستم که نمی توانم از بین برود

پیشنهاد کاربران

وادی

panhandle
برامدگی باریک یه سرزمین که مانند دسته ماهی تابه هست مثل پن هندل فلوریدا در امریکا


کلمات دیگر: